۱۸۷٫as4

منظور اصلی امام خامنه‌ای از «بصیرت» که اینهمه بر آن تأکید دارند چیست و چگونه به دست می‌آید؟

آن قدر هم ساده نیست که بتوان در چند خط پاسخ داد. در این مورد بسیار کار شده و بسیار نیز باید کار شود. اما به صورت خلاصه به نکات ذیل اشاره می‌گردد:

الف – «بصیر» از نام‌های خداوند متعال است که در قرآن کریم مکرر ذکر شده است [ِ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ – وَ اللَّهُ بَصیرٌ بِالْعِباد و…]، چنان چه علیم، حکیم، عادل، رئوف و رحیم نیز از نام‌های اوست و خداوند متعال توان، استعداد و امکان بروز و تجلی اسما یا نشانه‌های خود را به انسان عطا نموده است. پس انسان نیز باید «بصیر» باشد و اگر بصیر نشد و از چشم و گوش و قلب (عقل و فطرت) برای ژرف‌نگری و فهم حقایق استفاده نکرد، مانند حیوان و بلکه بدتر از آن می‌شود. چون حیوان هم این اعضا را دارد، اما بصیرت ندارد و فهم نمی‌کند.

«وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْینٌ لا یبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ» (الأعراف، ۱۷۹)

ترجمه: بسیارى از جن و انس را براى جهنم آفریده‏ایم دل‏ها دارند که با آن فهم نمى‏کنند چشم‏ها دارند که با آن نمى‏بینند گوش‏ها دارند که با آن نمى‏شنوند ایشان چون چارپایانند بلکه آنان گمراه‏ترند ایشان غفلت‏زدگان‏ هستند.

ب – امام خامنه‌ای خود در تفسیر و تشریح مقوله‌ی «بصیرت»، آن را به دو سطح تقسیم می‌کنند:

ب/۱- سطح اصولی و لایه‌ی زیرین بصیرت: که آن «جهان‌بینی توحیدی» و نگاه توحیدی به طبیعت است که سبب می‌شود نه تنها انسان از ماده‌گرایی دور شود، بلکه حقایق عالم هستی را آن‌گونه که هست ببیند. این نگرش سبب می‌گردد که هدفمندی انسان نیز از «دنیا گرایی» به «خدا گرایی‌» تبدیل و اصلاح گردد و هیچ حقیقت و واقعیتی را [با بی‌بصیرتی]، خود به خودی، بی‌جهت، بی‌حکمت، بی‌نتیجه، پوچ و … ننگرد. لذا خداشناسی و تقویت معرف، ایمان و یقین لایه‌ی اصلی بصیرت است و بدیهی است که مستلزم مطالعه از یک سو و کارکردن با خود در اطاعت و بندگی خدا و دوری از معصیت از سوی دیگر است.

ب/۲: اما اصل و یا لایه‌ی بعدی، توجه به حوادث و مسائل پیرامون است. شخصی ایشان می‌فرمایند: «‌انسان در حوادثى که پیرامون او می‌گذرد و در حوادثى که پیش روى اوست و به او ارتباط پیدا می‌کند، تدبر کند؛ سعى کند از حوادث به شکل عامیانه و سطحى عبور نکند؛ به تعبیر امیرالمؤمنین، اعتبار کند: «رحم اللَّه امرء تفکّر فاعتبر»؛(۱) فکر کند و بر اساس این فکر، اعتبار کند».

بدیهی است کسی که با تفکر و تدبر و تعمق به حوادث پیرامون خود [از مسائل شخصی گرفته تا اجتماعی و جهانی] بنگرد، دیگر دچار جوّها و یا تابع شایعات و یا منفعل و قربانی توطئه‌ها نمی‌شود. و البته رعایت تقوا در جمیع جهاتش، بزرگ‌ترین عامل برخورداری از چنین بصیرتی است. چنان چه خداوند متعال می‌فرماید که اگر تقوا داشته باشید، به شما «فرقان» می‌دهم. یعنی فرق حق و باطل را می‌فهمید.

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً وَ یُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ» (الأنفال، ۲۹)

ترجمه: اى کسانى که ایمان آورده‏اید اگر از خدا بترسید خداوند قوه تشخیص حق از باطل روزیتان مى‏کند، و گناهانتان را محو مى‏سازد و خدا داراى فضلى بزرگ است‏.

در مسائل اجتماعی و سیاسی نیز دقت شود که کار «امام» روشن کردن راه، رصد کردن دشمن، معرفی آن و راه‌کارهای مقابله با توطئه‌های دشمن و خنثی کردن آن از یک سو و راه‌کارهای رشد و تعالی از سوی دیگر است. پس از شرایط ایمان و تقوا، پیروی از «امام» می‌باشد. لذا همگان باید سعی کنند که به بیانات، رهنمودها و تذکرهای ایشان با دقت توجه کنند.

author-avatar

درباره لبیک یا نصر الله

سید حسن نصر الله: آمریکایی ها نمی فهمند که معنی لبیک یا حسین چیست...لبیک یا حسین را بسیار از ما شنیده اند...لبیک یا حسین یعنی تو در معرکه جنگ هستی، هر چند که تنهایی و مردم تو را رها کرده باشند و تو را متهم و خوار شمرند.لبیک یا حسین یعنی تو و اموالت و زن و فرزندانت در این معرکه باشند.لبیک یا حسین یعنی مادری فرزندش را به میدان دفاع می فرستد ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *