برخی روزه میگیرند، اما میگویند نماز را قبول نداریم و خداوند نیز بخشنده است! چه پاسخی دهیم که متقن و روشنگر باشد؟
متأسفانه گاه این رفتارها یا گفتارها [که اغلب از تنبلی و برای توجیه است] شنیده میشود. میگویند: روزه میگیریم ولی نماز را قبول نداریم، یا نماز میخوانیم اما حجاب را قبول نداریم، یا همه را قبول داریم اما خمس را قبول نداریم … و حتی برخی میگویند: این را که در قرآن آمده قبول داریم و آن را که حضرت رسول اکرم (ص) فرموده قبول نداریم (آیه را قبول داریم، ولی حدیث را قبول نداریم). چنین افرادی خواست
ه یا ناخواسته دین خدا را تجزیه میکنند و مصداق آیهی ذیل میگردند:
«إِنَّ الَّذینَ یَکفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یُریدُونَ أَن یُفَرِّقُوا بَینَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یَقُولُونَ نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَ نَکفُرُ بِبَعضٍ وَ یُریدُونَ أَن یَتَّخِذُوا بَینَ ذلِکَ سَبیلاً»(البقره، ۱۵۰)
ترجمه: بىگمان کسانى که به خدا و پیامبرانش کفر مىورزند و مىخواهند میان خدا و پیامبرانش جدایى افکنند و مىگویند: به بعضى مىگرویم و به بعضى کفر مىورزیم و مىخواهند میان آن [دو] راهى پیش گیرند.
الف – اولین نکتهی بسیار مهم و حایز اهمیت این است که به خود و سایرین متذکر شویم: اگر خدایی ناکرده واجبی را ترک نموده یا حرامی را مرتکب میشویم، دست کم نگوییم «قبول نداریم». چرا که در صورت اول انسان دچار معصیت شده است، اما گاهی ممکن است انسان با بیان «قبول ندارم»، یکی از ضروریات دین را رد کند، که در این صورت وارد جرگهی «کفر» میشود. پس اگر کسی خدایی ناکرده یکی از ضروریات دین مانند نماز، روزه، حجاب، خمس و … را ترک میکند، نگوید «قبول ندارم» و بداند این از عمل شیطان است که گناه را نزد انسان زینت میدهد و فرد گمان میکند که اگر گفت قبول ندارم، خیلی حرف مهمی زده، توجیه مناسبی برای عصیانش آورده و یا آدم بزرگی شده است!
ب – کسی که روزه میگیرد، یا برای خدا روزه میگیرد و یا برای خودش یا هر علت دیگری به غیر از اطاعت خدا. در هر حال اگر روزه برای اطاعت امر خدا نباشد، فقط یک نوع ریاضت یا رژیم غذایی است و هیچ ارزش دیگری و از جمله ارزش عبادی ندارد و فرقی نمیکند که روزه بگیرد یا نگیرد و یا در زمان دیگری و به نحو دیگری این رژیم غذایی را بر خود تحمیل نماید. اما اگر مسلمان است و برای خدا روزه میگیرد، دقت کند همان خدایی که فرمود روزه بگیرید، فرمود اقامهی نماز کنید.
وقتی خداوند متعال با حضرت موسی (ع) سخن گفته و به او میفرماید که من «الله» هستم، پس تو مرا عبادت کن [نه هوای نفس یا دیگران را]، بلا فاصله نحوهی عبادت را نیز بیان نموده و میفرماید نماز بخوان.
«إِنَّنی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعبُدنی وَ أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکری» (طه، ۱۴)
ترجمه: من خداى یکتایم، معبودى جز من نیست، عبادت من کن و براى یاد کردن من نماز به پا کن
خداوند متعال نماز را بر همهی بندگانش واجب فرمود و در قرآن کریم بیش از ۶۰ آیه مستقیماً به نماز و ضرورت اقامهی نماز تصریح و تأکید نموده است و به مسلمانان نیز مؤکداً فرمود:
«حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاهِ الوُسطى وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتینَ» (البقره، ۲۳۸)
ترجمه: بر همه نمازها مخصوصاً نماز وسطى (نماز ظهر) مواظبت کنید و از روى خضوع و اطاعت، براى خدا به پا خیزید.
ج – دقت شود که «اسلام» یعنی تسلیم امر خدا بودن. پس اگر کسی بگوید: من این را قبول دارم اما آن را قبول ندارم، این را به این شکلی که خودم میپسندم انجام میدهم، یا به نظر من این لازم است اما آن لازم نیست و …، او تسلیم هوای نفس خودش است و نه تسلیم خدا و عبادت و بندگی خودش را میکند و نه عبادت خداوند متعال را.
د – خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن کریم، اشاراتی به وضعیت اسفبار دنیوی و اخروی کسانی دارد که دین خدا را مسخره میکنند. و یکی از مصادیق مسخره کردن دین، مسخره بازی درآوردن در دین و دینداری است. لذا مجدداً تأکید میگردد که اگر کسی در انجام واجب یا ترک حرامی کوتاهی و اهمال دارد، سعی کند دست کم بر این معصیت خود نبالد، ضروریات را منکر نگردد، دین خدا را تجزیه نکند و بداند که بخشش خدا نیز اگر چه بر اساس رحمت واسعهاش گسترده است، اما طبق اراده، مشیت، حکمت، نظام، علم و فرمایشات خودش تعلق میگیرد، نه طبق آن چه ما میخواهیم یا بر او دیکته میکنیم. فرمود: کفر و شرک و نفاق را نمیبخشم، هدایت و نجات به ظالمین نمیرسد، افترا زنندگان به خدا و قرآن نجات نمییابند، گناه کبیره بدون توبه بخشیده نمیشود …، و حضرت امیر (ع) فرمود: بزرگترین گناه، آن گناهی است که صاحبش آن را کوچک شمارد.
لذا چنین نیست که کسی نماز نخواند و بگوید خدا بخشنده است، یا روزه نگیرد و بگوید خدا بخشنده است، یا واجبات را ترک کند و محرمات را انجام بدهد و بگوید خدا بخشنده است، این مسخره کردن است. اگر قرار بود چنین باشد، نه پیامبری ارسال مینمود و نه امر و نهی میکرد و نه حساب و کتاب و بهشت و جهنمی قرار میداد و نه با تبیین بایدها و نبایدها هدایت مینمود، بلکه میفرمود: بروید هر کاری دلتان میخواهد بکنید که من بخشندهام! همین خداوند بخشنده، عواقب بسیار بدی را برای کسانی که نسبت به نماز اهمال دارند بیان فرموده است، چه رسد به کسانی که اصلاً ترک نماز میکنند و یا خدایی ناکرده رد میکنند:
«فَوَیلٌ لِّلمُصَلِّینَ * الَّذِینَ هُم عَن صَلَاتهِِم سَاهُونَ * الَّذِینَ هُم یُرَاءُونَ» (الماعون، ۴ تا ۶)
ترجمه: پس واى بر آن نمازگزاران * کسانی که از نماز خود غفلت مىورزند [در نماز سستی میکنند یا سبک میشمارند] * کسانی که ریا مىکنند.
ھ – در هر حال بدیهی است کسانی که نماز نمیخوانند، لذت نماز و راز و نیاز با پروردگار عالم، [آن طور که او فرموده و نه آن طور که نفس امر میکند] را نیز نچشیدهاند و بیتردید اگر یک بار این واجب را به جا آورده و لذتش را بچشند، ترک نخواهند نمود. إن شاء الله