در شماره گذشته از سلسله مقالات پیش رو، به اشاره مستقیم مزامیر حضرت داورد پیرامون بعثت حضرت رسول و ظهور و حکمرانی حضرت حجت با تعبیر (ملِک) و (ملکزاده) پرداختیم؛ همچنین عنوان کردیم که برخی از علمای یهود، منظور از دو تعبیر فوق را حضرت داوود و حضرت سلیمان میدانند. ضمن رد این حرف در شماره گذشته، در این شماره برخی دیگر از دلایل عدم صحت این ادعا را مورد بررسی قرار میدهیم.
بسمالله الرحمن الرحیم
چهارم این که، بر حسب آنچه برخی از علمای عهدین ـ عهد عتیق و عهد جدید تورات و انجیل ـ احتمال داده و به وجوهی استدلال جستهاند، مزمور ۷۲، کلام حضرت سلیمان ـ علیه السّلام ـ است، نه کلام حضرت داود ـ علیه السّلام ـ ، و حضرت سلیمان ـ علیه السّلام ـ که پس از مرگ پدر، صاحب مقام و کتاب گردیده است معقول نیست برای پدرش که از دنیا رفته است درخواست شرع جدید کند. و بر فرض این که بر خلاف احتمال آنان، مزمور فوق کلام حضرت داود ـ علیه السّلام ـ باشد درحقیقت این دعا برای دو شخصّیت والایی است که در آیندهی تاریخ بعد از او ظاهر خواهند شد.
پنجم، چنان که از آیهی (۲۰) استفاده میشود تمامی آیات یاد شده به عنوان دعا بر زبان حضرت داود ـ علیه السّلام ـ جاری شده و شایستهی مقام نبوّت ـکه بالاترین مدارج کمال و عبودیّت و بندگی است ـ این است که، در مقام دعا و استدعای از پروردگار، در کمال خضوع و خشوع و انکسار در برابر آفریدگار، زبان به تذلّل و کوچکی بگشاید، و با زبان عجز و لابه و عاری از هر نوع خودبینی و خود پسندی مقاصد خویش را از خدای جهان بخواهد، نه این که در برابر سلطان واقعی و مالک الملوک جهان خود را «پادشاه» و فرزند خود را «شاهزاده» بخواند.
ششم این که، در چند آیه از بشارت مزبور، سلطنت و دعوت «ملک زاده» را عمومی و جهانی خوانده، و قدرت و جبروت روحانی وی را شامل پادشاهان و قدرتمندان و سلاطین مقتدر جهان دانسته، و سراسر کرهی مسکون را قلمرو دولت حقّهی وی معرفی نموده، چنان که در اخبار وارده از ائمّهی معصومین ـ علیهم السّلام ـ نیز در حقّ شخصّیت بینظیر حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ ، چنین سخن رفته است.
هفتم این که، در آیهی (۷) به اصحاب خاص آن حضرت اشاره نموده که با ظهور نور پر فروغ مهدوی ـ علیه السّلام ـ آن خورشید جهانتاب عدل الهی، صدیّقان شکوفه کنند، و رحم اجتماع بزرگ جهانی، مردانی پاک سیرت، راست گفتار و درست کردار از خود نمایان سازد، و سعادت و سلامت، رفاه و خوشبختی، بهروزی و بهزیستی که مولود تسلّط آن یگانه منجی عالم و دولت عدالت پیشهی آن حضرت است تا انقراض جهان پایدار خواهد بود، چنان که در روایات اسلامی نیز آمده است: «دولتنا آخر الدول».
و هشتم این که، در آیهی (۱۷ و ۱۸) خاطر نشان ساخته است که تا جهان باقی است و خورشید در آسمان نور افشانی میکند، اشعهی خورشید فروزان قائم آل محمّد ـ علیهم السّلام ـ بر روح و جان جهانیان خواهد تابید، و تمامی قبایل او را خجسته خواهند گفت، و تمامی روی زمین از جلال و عظمتش پر خواهد شد، چنان که در روایات مستفیضه و متواترهی اسلامی که در مورد ظهور آن مهر تابان رسیده است، کمتر حدیثی یافت میشود که در ضمن آن جملهی «یملَأُ الأرضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً، کَما مُلِئَت ظُلْماً وَ جَوْراُ» نیامده باشد.
بنابراین، جای هیچ گونه شک و تردید نیست که مقصود از «ملِک» در مزمور ۷۲ از زبور داوود ـ علیه السّلام ـ همان نور قدوسی حضرت محمّد بن عبدالله ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ سیّد رسولان و خاتم پیغمبران، و مقصود از «ملک زاده» حضرت صاحب الزمان «مهدی موعود ـ علیه السّلام ـ » دوازدهمین جانشین بر حق و فرزند دلبند آن بزرگوار است که به خواست خداوند در روز معین و موعود، ظهور خواهد نمود، و سراسر روی زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد بعد از آن که پر از ظلم و جور شده باشد، و گردنِ گردنکشان و گردن فرازان را خواهد شکست، و چون مهر و ماه بر روح و جان جهانیان خواهد تابید، و حکومت حقهی الهیهی وی تا ابد و تا قیام قیامت ادامه خواهد داشت. اللهم عجّل فرجه و سهّل مخرجه.
ناگفته نماند که نویدهای ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در «زبور» فراوان است، و در بیش از ۳۵ بخش از مزامیر (۱۵۰) گانه، نوید ظهور آن موعود اُمم و منجی عالم موجود است.
ادامه دارد…
پیشنهاد سردبیر:
مقاله:
موعود در دین یهود (بخش اول)
موعود در دین یهود (بخش دوم)
موعود در دین یهود (بخش سوم)