بسم الله الرحمن الرحیم
توهم ایشان این است که برگزاری مجالس عزاداری کاری است که در گذشته و در زمان صحابه یا مسلمین صدر اسلام، نبوده و امروزه توسط برخی از مسلمانان ابداع شده است .
به دنبال این عقیده فاسد، ایشان حتی اقامه عزای امام حسین (ع) در روز عاشورا را بدعت دانسته و نه تنها آن روز را به احترام سبط رسول الله (ص)، عزاداری نمی کنند بلکه صراحتا آن روز را روز عید و جشن و شادی معرفی کرده و دیگران را نیز به این کار فرا می خوانند، همان بدعتی که بنی امیه پس از شهادت آن حضرت در روز عاشورا، پایه گذاری کردند و اینک فرزندان همان نسل آن را ادامه می دهند :
« اللهم ان هذا یوم تبرکت به بنوا امیه و ابن آکله الکباد اللعین بن اللعین ….»
اگر چه وهابیت خود را شاخه ای از اهل سنت و پیرو مذهب احمد بن حنبل معرفی می کنند؛ لکن لازم است تا ما با دیدگاه اهل سنت در مورد عزاداری ابا عبد الله و برپایی مجالس عزا و ماتم در روز عاشورا آشنا شویم تا به تضاد اعتقادات اهل سنت با وهابیت پی ببریم.
ابن کثیر در البدایه و النهایه می نویسد :
در زمان ناصر (حاکم حلب) در خواست شد که در روز عاشورا مصائب کربلا برای مردم بازگو گردد. سبط ابن جوزی بر فراز منبر قرار گرفت و به مدت طولانی سکوت کرد، سپس عمامه خود را از سر برداشت و به شدت گریست
آن گاه با گریه این اشعار را خواند:
ویل لمن شفعاؤه خصماء والصور فی نشر الخلائق ینفخ
لا بد ان ترد القیامه فاطم و قمیصها بدم الحسین ملطخ
ترجمه اشعار:
وای بر کسانی که شفیعان آن ها در صحرای محشر و در روز قیامت آن گاه که در صور دمیده می شود، با آنان دشمن شوند
ناگزیر روز قیامت فاطمه(س) با پیراهنی که آغشته به خون فرزندش حسین (ع) است وارد صحرای محشر خواهد شد .
سپس از منبر پایین آمد و با گریه به طرف محل سکونت خویش رفت …(۱)
روش معمول میان خواص و عوام اهل سنت، اقامه عزا و ماتم براى مردگان بوده، چنانکه ذهبى درباره فوت جوینى (متوفاى ۴۷۸ ه خ.) مىنویسد:
« غلقت الأسواق ورثی بقصائد وکان له نحو من أربع مأه تلمیذ، اقاموا حولًا و وضعت المنادیل عن الرووس عاماً بحیث ما اجترأ أحد على ستر رأسه وکانت الطلبه یطوفون فیالبلد نائحین علیه مبالغین فی الصیاح والجزع. » (۲)
« بازارها تعطیل شد و مرثیههایى درباره او خوانده شد. او چهارصد شاگرد داشت که اینان یک سال عزادارى کردند و عمامهها را از سر- به عنوان احترام- تا یک سال برداشتند. این شاگردها در سطح شهر به حالت دسته جات به حرکت در آمدند و نوحه سرایى مىکردند و با صداى بلند به عزادارى مىپرداختند.»
و درباره تشییع جنازه عبدالمؤمن (متوفاى ۳۴۶ ه) مىنویسد:
« فغشینا اصوات طبول، مثل ما یکون من العساکر حتى ظنَّ جمعنا أنّ جیشاً قد قدم». (۳)
« صداى زدن طبل ها هر صدایى را تحت الشعاع قرار داده بود، البته همانند آنچه که در ارتش انجام مىگیرد- مارش عزا- سر و صدا آنچنان بود که ما گمان کردیم لشگرى یورش برده است. »
و در مورد مرگ ابن جوزى (ت ۵۹۷ ه خ.) مىنویسد:
« و باتُوا عند قبره طول شهر رمضان یختمون الختمات بالشمع والقنادیل … و اصبحنا یوم السبت عملنا العزاء و تکلمت فیه و حَضَر خلق عظیم و عملت فیه المراثی». (۴)
« در کنار قبر او تمامى ماه رمضان را ماندند و چندین قرآن ختم کردند و به همراه خود شمع و قندیل* آورده بودند چون شنبه صبح شد مراسم عزادارى به پا داشتیم و سخنرانان، سخن گفتند و جمع زیادى شرکت کردند و مرثیه خوانى انجام شد. »
لازم به ذکر است که وهابیان با در پیش گرفتن سیاست جدا سازی شیعیان از اهل سنت، به تدریج به مقابله با تک تک مذاهب شیعی و سنی خواهند پرداخت. اندیشمندان اهل سنت با وهابیت همراه نیستند، بلکه در مقابل آنان قرار دارند وحتی به تکفیر بنیان گذاران این فرقه دست زده اند.
پینوشت:
*قندیل: نشانه ای بر سرقبر
منابع:
۱٫البدایه و النهایه، ج ۱۳، ص ۲۰۷ .
۲٫ سیر اعلام النبلاء، ج ۸، ص ۴۶۸٫
۳٫ سیر اعلام النبلاء، ج ۱۵، ص ۴۸۱٫
۴٫ سیر اعلام النبلاء، ج ۱۸، ص ۳۷۹٫