آیا رزق بندگان از جانب خداوند مقدر است؟ آیا بدون کار و تلاش هم خواهد رسید؟
البته که مقدر است. اما جهت روشنتر شدن مقوله «رزق مقدر» به نکات ذیل توجه نمایید:
الف – اگر بشر میفهمد و تجربهی مدام میکند که از سویی محتاج رزق است و از سوی دیگر حتی اختیار کاملش در دست خ ودش نیست، چه رسد به اختیار سایر عناصر عالم هستی، و حتی برای نفس کشیدن نیز نیاز به غیر (هوا) دارد، بر او معلوم میشود که رزقش بر عهدهی دیگری است. حال برخی این دیگری را «دیگران» فرض نموده و از راههای متفاوت به دنبال اخذ رزق میروند و برخی (مؤمنین) میدانند که دیگران نیز خود مانند او محتاج هستند، پس لابد یک غنی و بینیازی وجود دارد که رزق همگان را مقدر مینماید.
«قُل مَن یَرزُقُکُم مِنَ السَّماءِ وَ الأَرضِ أَمَّن یَملِکُ السَّمعَ وَ الأَبصارَ وَ مَن یُخرِجُ الحَیَّ مِنَ المَیِّتِ وَ یُخرِجُ المَیِّتَ مِنَ الحَیِّ وَ مَن یُدَبِّرُ الأَمرَ فَسَیَقُولُونَ اللَّهُ فَقُل أَ فَلا تَتَّقُونَ» (یونس – ۳۱)
ترجمه: بگو چه کسى شما را از آسمان و از زمین روزى مىدهد؟ و یا چه کسى مالک چشم و گوشها است و یا کیست که زنده را از مرده، و مرده را از زنده بیرون مىآورد؟ و یا کیست که امور عالم را تدبیر مىکند؟
«یا أَیُّهَا النَّاسُ اذکُرُوا نِعمَتَ اللَّهِ عَلَیکُم هَل مِن خالِقٍ غَیرُ اللَّهِ یَرزُقُکُم مِنَ السَّماءِ وَ الأَرضِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُؤفَکُونَ (فاطر، ۳)
ترجمه: اى مردم! به یاد آورید نعمتهایى را که خدا بر شما ارزانى داشت، آیا هیچ خالقى غیر از خدا هست که شما را از آسمان و زمین روزى دهد؟! پس وقتى جز او خالقى نیست، جز او هم مدبر و صاحب اختیارى نیست، پس در نتیجه جز او هم معبودى نیست دیگر به کجا منحرف مىشوید؟
ب – پس از توجه به این مهم که «رزق» الزاماً محدود به متامع دنیوی چون خوردنیها، آشامیدنیها، پوشیدنیها، مسکن، خودرو و … نیست، بلکه هر نعمتی که از جانب خداوند ارزانی میگردد را [مانند: دین، علم، نماز، زیارت، دیدار دوستان خوب، خدمات، برکات مادی و معنوی و …] شامل میگردد، باید به مفهوم «قدر» یا تقدیر یا مقدر شدن توجه کنیم.
رزق معلوم و مقدور به این معنا نیست که این رزق یک چیز و به یک مقدار است و از جانب خداوند عطا میگردد و به هیچ وجه نیز از شمول متفاوت برخوردار نیست. برای روشنتر شدن موضوع، ابتدا به جدول حقوقی یک وزارتخانه یا شرکت توجه نمایید. به عنوان مثال مصوب شده است که: فلان مقدار پایه حقوق است – فلان مقدار به خاطر سطح تحصیل اضافه میشود – فلان مقدار حق تأهل و اولاد است – فلان مقدار حق سابقه است – فلان مقدار حق میز [مدیریت] است – فلان مقدار پاداش سالیانه است – فلان مقدار شراکت در سود است و … .
قدر، یعنی «اندازه» و نظام خلقت بر اساس علم و حکمت خداوند قانونمند است و هر چیزی اندازه یا همان قدر خود را دارد و نعمات الهی نیز «بقدر مقدور» نازل میگردد. یعنی هر نعمت و رزقی به اندازهی معلوم، برای جا، کار یا حالتی مقدر شده است که در آن تخلفی نیست. اما همین «تقدیر» شمول متفاوتی دارد که دسترسی به آنها به عمل انسان واگذار شده است. لذا میفرماید: هر کسی به اندازهی سعی خود میبرد.
به عنوان مثال: یک حداقل رزقی وجود دارد که مخصوص بنده است. خواه کافر باشد یا مؤمن. کار کند یا نکند. صالح باشد یا فاجر. سالم باشد یا علیل و … . این مقدار حتماً به او میرسد. از حضرت علی علیهالسلام پرسیدند: اگر کسی را در اتاقی بدون امکان ارتباط محبوس کنند، رزقش از کجا میرسد؟ فرمود: از همان جایی که مرگش میرسد. این پاسخ دو بعد دارد: یکی آن که خداوند متعال قادر است و میتواند همانطور که ملک موت را میفرستد و جان را میستاند، رزق هم بفرستد. مثل آمدن مائدهی آسمانی برای حضرت مریم (ع) و یا مثالهای دیگری که در قرآن کریم، به ویژه راجع به قوم بنیاسرائیل آمده است. و معنای دیگر آن است که در چنین شرایطی، رزق او، همان مرگ اوست.
اما، رزق فقط همین یک چیز معین نیست. میفرماید: رزق معلوم و مقدر دیگری را برای سعی و کوشش این بندهام قرار دادم، پس اگر کار کرد به او میدهم. رزق دیگری را برای بندگیاش قرار دادم، اگر رزق را از من طلب کرد، این را هم به او میدهم. رزق دیگری مال نماز اوست، رزق دیگری متعلق به رفتارش با والدین و همسر و فرزندان و همسایگان است، رزق دیگری به صدقات و … تعلق دارد و یک رزق هم هست که من دادم، اما به ملائک فرمودهام: این رزق به شرط دعا است. یعنی اگر از من خواست، این را به او بدهید. بدیهی است که اگر نخواست، به او داده نمیشود. رزقی برای نوع دوستی است، رزقی برای مبارزه با ظلم و فساد است، رزقی برای امانتداری است، رزقی برای نظم در امور است، رزقی برای رعایت تقوا است، رزقی برای اتحاد و تدبیر و سعی است و … .