در نوشتار گذشته، به دو اصل مهم برای جلوگیری از ارتکاب گناه اشاره نمودیم؛ ابتدا این اصل که به این درک و باور دست یابیم که عالم محضر خداوند است و ارتکاب به گناه اجتناب نماییم و در اصل دیگر یکی از مهمترین عوامل دوری از گناه را کنترل ورودیهای مادی و غیر مادی به درون خود، عنوان کردیم. در این شماره به اصولی دیگر از راههای ترک گناه اشاره خواهیم نمود.
بسم الله الرحمن الرحیم
● اصل گناه، گناه می آورد
این اصل، به دایره نکبت گناه نیز تعبیر میشود؛ یعنی انجام هر گناه، باعث آسانی ارتکاب به گناه بعدی میگردد. تا جایی فعل گناه به عادت تبدیل شده و عدم انجام آن، فرد را اذیت می کند. از این روست که نباید به گناه صغیره به چشم گناهی کوچک نگاه کرد. زیرا سر منشاء انجام گناه کبیره است. در واقع یکی از گناهان کبیره اصرار بر گناه صغیره میباشد.
باید به این مهم توجه داشت که وقتی به انجام گناه اصرار میورزیم، گناه به رویه اصلی زندگی ما تبدیل میشود که نمیتوانیم آن را ترک نماییم؛ بنابراین باید از انجام گناه ولو کوچک اجتناب کرد تا جلوی ارتکاب به گناهان بزرگ را بگیریم.
از سوی دیگر وقتی فردی در مسیر رعایت اصول ترک گناه قرار بگیرد، چیزی در وجودش بیدار می شود که همانند وجدان، موقع ارتکاب گناه به او نهیب زده و او را از انجام آن باز میدارد. اما اصرار بر انجام گناه باعث میگردد بر این وجدان خاک ریخته و آن را مدفون نماید. در این صورت فرد به جایی میرسد که احتمال بازگشت او به صراط مستقیم، در حد صفر خواهد شد.
● اصل کثرت تسبیحات
امام صادق (ع) :
« قَالَ إِبْلِیسُ خَمْسَهُ أَشْیَاءَ لَیْسَ لِی فِیهِنَّ حِیلَهٌ وَ سَائِرُ النَّاسِ فِی قَبْضَتِی مَنِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ عَنْ نِیَّهٍ صَادِقَهٍ وَ اتَّکَلَ عَلَیْهِ فِی جَمِیعِ أُمُورِهِ وَ مَنْ کَثُرَ تَسْبِیحُهُ فِی لَیْلِهِ وَ نَهَارِهِ وَ مَنْ رَضِیَ لِأَخِیهِ الْمُؤْمِنِ بِمَا یَرْضَاهُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ لَمْ یَجْزَعْ عَلَى الْمُصِیبَهِ حِینَ تُصِیبُهُ وَ مَنْ رَضِیَ بِمَا قَسَمَ اللَّهُ لَهُ وَ لَمْ یَهْتَمَّ لِرِزْقِه » (الخصال ج۱ ص ۲۸۵)
ترجمه و توضیح
شیطان میگوید که مرا به پنج کس راه چاره اى نیست ولى دیگران در چنگ من هستند:
۱- کسى که با صدق نیت پناهنده به خدا شود و در همه کارهایش بخدا توکل کند.
توضیح: چنین فردی به حبل الله متصل است و تا زمانی که این طناب را رها نکرده است به هیچ وجه فریب شیطان را نمی خورد. راه اصلی چنگ به ریسمان الهی، همان ولایت امیرالمومنین است.
همچنین کسی در تمام امور کوچک و بزرگ به خدا توکل کند و ان شاءالله می گوید و تمام کارها را با بسم الله آغاز میکند امکان سیطره شیطان بر او وجود ندارد؛ زیرا خدای متعال در جریان انجام کار به او کمک کرده و او را تنها نخواهد گذاشت.
۲- و کسى که در شبانه روزش فراوان تسبیح خدا را گوید.
توضیح: آنچه بر لب تکرار می شود آرام قلب با او همراه شده و آن را تکرار می کند در این حالت است که وقتی فرد ساکت و حتی خواب هم باشد، قلب او، ذکر و تسبیح خدا را می گوید. اما وقتی زبان به لغو عادت کند قلب هم به تدریج به آن سمت لغو میرود و این میشود که حتی در روضه و مجلس عزا نیز قلب او همراهی نکرده و به یاد لغویات است.
۳- و کسى که براى برادر مؤمنش آنچه را پسندد که براى خود مى پسندد.
توضیح: حسادت یکی از ویژگیهای شیطان و از عوامل اصلی رانده شدن او از بهشت بودهاست. فردی که از این صفت رذیله دوری میکند و آنچه از خیر برای خود میپسندد برای دیگران نیز میپسندد، شیطان به او راه ندارد.
۴- و کسى که به هنگام مصیبت بى تابى نکند.
توضیح: یکی از کارهایی که شیطان از آن طریق ضربه می زند این است در مصیبت ها به انسان نزدیک شده و با استفاده از حالت متزلزل روحی شخص، باعث می شود حرف و یا عمل ناروا و شرکآلودی از او سر بزند.
۵- و کسى که خشنود باشد به آنچه خداوند براى او قسمت فرموده و دیگر غم روزى خویش نخورد.
توضیح: فرد تلاش و کوشش خود را برای کسب روزی انجام می دهد اما در نهایت به داده الهی راضی است و از آنچه تقدیر الهی برای او در نظر گرفتهاست شکوه و شکایت ننماید.
ادامه دارد… .
برگرفته از سخنرانی استاد رائفی پور (سلسله جلسات چگونه گناه نکنیم)