اسناد هجوم به خانه وحی- بخش پایانی-shia muslim-22667                  

در مقاله پیش رو، به بررسی سایر اسناد موجود در کتب اهل سنت در رابطه با شهادت بانوی دوعالم، صدیقه کبری،خواهیم پرداخت.

ترجمه کوتاه از عبد الفتاح عبد المقصود :

عبدالفتاح عبدالمقصود، از دانشمندان سنى مذهب و نویسندگان برجسته مصر به حساب مى آید که به هر دو لغت فصیح عربى و زبان عامیانه شعر سروده است. در سال ۱۹۱۲ میلادى در اسکندریه مصر متولد شد . او تحصیلات دانشگاهى اش را در رشته تاریخ اسلامى در مصر انجام داد . مدتى رییس دفتر معاون رییس جمهورى (حسن ابراهیم) و مدیر کتابخانه نخست وزیرى مصر بود و همچنین مؤسس و عضو هیأت تحریریه مجله «الحدیث» در اسکندریه شد و در نهایت رییس دفتر نخست وزیر مصر (محمد صدقى سلیمان) گردید .

همچنین وى از جمله مؤلفین کتابهاى درسى رشته تاریخ و جغرافیا و علوم اجتماعى در مصر بوده است . علاوه بر این ها وى داراى تألیفات متعددى است که از جمله مى توان کتاب هاى «ابناءنا مع الرسول»، «یوم کیوم عثمان»، «صلیبیه الى الأبد»، «الزهراء ام ابیها»، «الامام على بن ابى طالب»، «السقیفه و الخلافه» و… نام برد.
بزرگترین و مهمترین اثر وى همان کتاب «الامام على بن ابیطالب» در ۹ جلد مى باشد که آن را در مدت سى سال نگاشته است. در این کتاب وى با بصیرت و ژرف نگرى خاص ، درهاى نوینى از تحقیق را در تاریخ تحلیلى اسلام گشوده و بسیارى از پرده هاى ابهام را از میان برداشته است.

او با شهامتى بزرگ و ستودنى که شایسته هر محقق آزاداندیش است ، تاریخ و شخصیت هاى آن را از درون هاله تقدیس و تنزیه که جز به بهاى حق پوشى فراهم نشده بیرون آورد و در معرض نقد و تحلیل و استنتاج قرار داد ، و در عین پایبندى به مذهب اهل سنت توانست با غلبه بر تعصبات و تعلقات گمراه کننده رایج در طى تحقیق و پژوهش سى ساله اش صادقانه جانب انصاف را رعایت کرده به تحلیل علمى تاریخ نیم قرن نخستین اسلامى بپردازد .

او در قسمتى از نامه اش در مورد ترجمه فارسى این کتاب مى نویسد:

این ترجمه وسیله خیرى براى نزدیک ساختن مذاهب اسلامى (شیعه و سنى) به یکدیگر خواهد گشت ، چه شیعه برخلاف تصورش خواهد دانست که شخصى سنى مانند من درباره امام على(علیه السلام) در کتاب خود چنین انصافى روا داشته است .

پشیمانی ابوبکر در آخرین روزهای زندگی :

معمولاً هر شخصی در آخرین روزهای زندگیش و هنگامی که احساس می‌کند مرگ به او نزدیک شده است ، مهمترین سخنان خود را گفته و اساسی‌ترین سفارش‌ها را می‌کند .

ابن أبی قحافه نیز در آخرین روزهای عمرش ، سخنانی گفته است که شنیدن آن‌ها واقعیت‌های بسیاری را آشکار می‌کند ؛ هر چند که او حتی در این جا نیز از گفتن تمام حقایق خودداری کرده است ؛ اما همین اندازه‌اش نیز برای اثبات بسیاری از مسائل کفایت می‌کند .

وی در آخرین روزهای عمرش ، اعتراف می‌کند که دستور هجوم به خانه صدیقه طاهره را صادر کرده است . تعدادی از علمای اهل سنت ؛ از جمله شمس الدین ذهبی (۷۴۸هـ ) در تاریخ الإسلام ، در تاریخ زندگی ابوبکر ، محمد بن جریر طبری در تاریخش ، ابن قتیبه دینوری در الإمامه والسیاسه ، ابن عساکر در تاریخ مدینه دمشق و …

چنین می‌نویسند :

عبد الرحمن بن عوف در بیماری ابوبکر بر او وارد شد و بر وی سلام کرد ، پس از گفتگویی ، ابوبکر به او چنین گفت :

أما إنی لا آسى على شیء إلا على ثلاث فعلتهن ، وثلاث لم أفعلهن ، وثلاث وددت أنی سألت رسول الله صلى الله علیه وسلم عنهن : وددت أنی لم أکن کشفت بیت فاطمه وأن أغلق علی الحرب .

تاریخ الإسلام ، ج۳ ، ص۱۱۸ و تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۶۱۹، ج ۳ ص ۴۳۰ ط دار المعارف بمصر و الامامه والسیاسه – ابن قتیبه الدینوری ، تحقیق الزینی – ج ۱ – ص ۲۴ و تاریخ مدینه دمشق – ابن عساکر – ج ۳۰ – ص ۴۲۲ و شرح نهج البلاغه – ابن أبی الحدید – ج ۲ – ص ۴۶ – ۴۷ و المعجم الکبیر – الطبرانی – ج ۱ – ص ۶۲ و مجمع الزوائد – الهیثمی – ج ۵ – ص ۲۰۲ – ۲۰۳ و مروج الذهب ، مسعودی شافعی ، ج۱ ،‌ ص۲۹۰ و میزان الاعتدال – الذهبی – ج ۳ – ص ۱۰۹ و لسان المیزان – ابن حجر – ج ۴ – ص ۱۸۹ و کنز العمال ، المتقی الهندی ، ج ۵ ، ص۶۳۱ و … .

من به چیزی تأسف نمی‌خورم ، مگر بر سه چیز که انجام دادم و سه چیزی که انجام ندادم و سه چیزی که کاش از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) می‌پرسیدم : دوست داشتم خانۀ فاطمه را هتک حرمت نمی‌کردم هر چند برای جنگ بسته شده شود … .

جالب این است که برخی از علمای اهل سنت ، به خاطر حفظ آبروی ابوبکر ، روایت را این گونه تحریف می‌کند :

أما إنی ما آسى إلا على ثلاث فعلتهن ، وثلاث لم أفعلهن ، وثلاث لم أسأل عنهن رسول الله صلى الله علیه وسلم . وددت أنى لم أفعل کذا ، لخله ذکرها . قال أبو عبید : لا أرید ذکرها .

قال : ووددت أنی یوم سقیفه …

معجم ما استعجم – البکری الأندلسی – ج ۳ – ص ۱۰۷۶ – ۱۰۷۷ .

آگاه باشید که من بر سه چیز که انجام دادم غصه می خورم ؛ و سه چیز که انجام نداده ام ، و سه چیز که دوست داشتم آن را از رسول خدا می پرسیدم .

دوست داشتم که من فلان کار را نمی کردم !!! به علتی که آن را ذکر کرد ؛ ابو عبیده می گوید : من نمی خواهم بگویم ابو بکر چه گفت ( ولی می دانم )…

تصحیح ضیاء المقدسی :

ضیاء‌ المقدسی که ذهبی در تذکره الحفاظ ، ج۴ ، ص۱۴۰۵ و ۱۴۰۶ ، از وی با عناوین الإمام العالم الحافظ الحجه ، محدث الشام ، شیخ السنه ، جبلاً ثقه دیّناً زاهداً ورعا عالماً بالرجال ، یاد می‌کند ، این روایت را تصحیح کرده و می گوید :

هذا حدیث حسن عن أبی بکر .

الأحادیث المختاره ، ج۱۰ ، ص۸۸-۹۰ .

این روایتی نیکوست از ابو بکر .

توثیق علوان بن داود البجلی :

ابن حجر عسقلانی و شمس الدین ذهبی ، بعد از نقل روایت پشیمانی ابوبکر ، اشکال سندی کرده و می گویند : علوان بن داود البجلی منکر الحدیث بوده است . ما در این جا به چند جواب اکتفاء می‌کنیم :

ابن حبان او را توثیق کرده است :

ابن حبّان ، در کتاب الثقات ، ج۸ ، ص۵۲۶ وی را توثیق کرده است که این خود بهترین دلیل بر وثاقت این شخص است .

توضیحی پیرامون شخصیت ابن حبان و متشدد بودن وی :

ممکن است کسی اشکال کند که ابن حبان از متساهلین بوده است و دقت لازم را در توثیق روایت به خرج نداده است که این اشکال با چند دلیل مردود است :

الف : ابن حبان سرچشمه شناخت ثقات :

خود ذهبی در کتاب الموقظه ، ص۷۹ می‌گوید :

ینبوع معرفه الثقات ، تاریخ البخاری ، وابن أبی حاتم وإبن حبان .

سرچشمه شناخت افراد مورد اطمینان کتاب تاریخ بخاری و ابن ابی حاتم و ابن حبان است .

در حقیقت ذهبی می‌خواهد بگوید که اگر می‌خواهید افراد ضعیف را از ثقه تشخیص دهید ، من شما را راهنمایی می‌کنم که به کسانی همچون ابن حبان مراجعه کنید ؛ چرا که او سرچشمه شناخت ثقات است .

این نشان می‌دهد که ابن حبان از نظر علمی در جایگاه رفیعی قرار دارد .

ب : ابن حبان از متشددین است :

بر خلاف آن‌چه برخی ادعا کرده‌اند ، ابن حبان ، مشهور به سخت‌گیری در توثیق است . خود ذهبی در میزان الإعتدال در باره او می‌گوید :

ابن حبان ربما قصب الثقه حتی کأنه لا یدری ما یخرج من رأسه .

میزان الإعتدال ، ج۱ ، ص۲۷۴ ، ترجمه افلج بن یزید .

ابن حبان گاهی آن قدر به شخص مورد اطمینان اشکال می گیرد ، انگار که نمی داند این چه حرف هایی است که در مورد او می زند !!!

و نیز سیوطی در تدریب الراوی به نقل از ابن حازم ، در جواب این مطلب که ابن حبان از متساهلین است ، می‌گوید :

وما ذکر من تساهل ابن حبان لیس بصحیح فإن غایته أنه یسمی الحسن صحیحا فإن کانت نسبته إلى التساهل باعتبار وجدان الحسن فی کتابه فهی مشاحه فی الاصطلاح وإن کانت باعتبار خفه شروطه فإنه یخرج فی الصحیح ما کان راویه ثقه غیر مدلس … ولأجل هذا ربما اعترض علیه فی جعلهم ثقات من لم یعرف حاله ولا عتراض علیه فإنه لا مشاحه فی ذلک .

تدریب الراوی ، ج۱ ، ص۱۰۸ .

آنچه که در مورد تساهل ابن حبان گفته شده است ، درست نیست ؛ زیرا نهایت چیزی که گفته شده است آن است که وی روایت حسن را صحیح می شمارد ؛

اگر مقصود از تساهل وی این باشد که در کتاب او روایات حسن یافت شده است ، این تنها اشکال در اصطلاح ابن حبان است ( و نه به خود وی ) و اگر از این جهت به او اشکال شود که او شرط صحت را سبک گرفته است ؛ زیرا او در کتاب صحیح خویش از راویان مورد اطمینان غیر مدلس روایت کرده است ( و شرط بخاری و مسلم در مورد ملاقات و یا احتمال آن را مد نظر قرار نداده است ) به این علت عده ای به او اشکال کرده اند که او کسی را که مجهول است توثیق کرده است !!! ؛ اما بر او اشکالی نیست ( نظر او درست است ) ؛ زیرا این کار وی سبب اشکال بر او نمی شود .

هر منکر الحدیثی ، ضعیف نیست :

این که هر منکر الحدیثی ضعیف نیز باشد ، قابل قبول نیست ؛ چرا که این اصطلاح را در باره بسیاری از ثقات نیز به کار برده‌اند .

ابن حجر عسقلانی در لسان المیزان در ترجمه حسین بن فضل البجلی می‌گوید :

فلو کان کل من روى شیئاً منکراً استحق أن یذکر فی الضعفاء لما سلم من المحدثین أحد .

لسان المیزان ، ج۲ ، ص۳۰۸ .

اگر بخواهیم هر کسی که روایت منکری را نقل کرده است ، در ضعفا بیاوریم هیچ یک از روایت کنندگان سالم نخواهد ماند .

و ذهبی در میزان الإعتدال در ترجمه احمد بن عتاب المروزی می‌گوید :

ما کل من روی المناکیر یضعّف .

میزان الإعتدال ، ج۱ ،‌ ص۱۱۸ .

هر کسی که روایت منکر نقل کند تضعیف نمی شود .

بخاری ، از منکر الحدیث ، روایت نقل کرده است :

محمد بن اسماعیل بخاری در صحیح‌ترین کتاب اهل سنت بعد از قرآن ، روایات بسیاری را از کسانی نقل کرده است که همان اشخاص از کسانی هستند که اصطلاح

«منکر الحدیث» در باره آن به کار برده شده است . این عده ، بیش از آن است که بتوان همه را در این جا ذکر کرد ؛ اما به اختصار به چند نمونه اشاره می‌کنیم :

۱٫ حسان بن حسان : ابن أبی حاتم در باره او می‌گوید :

منکر الحدیث .

و ابن حجر می‌گوید :

روی عنه البخاری .

مقدمه فتح الباری ، ص۳۹۴ .

۲ . احمد بن شبیب بن سعید الحبطی : ابوالفتح الأزدی در باره او می‌گوید :

منکر الحدیث غیر مرضی ، روی عنه البخاری .

مقدمه فتح الباری ، ص۳۸۳ .

منکر الحدیث است و مقبول نیست !!! اما بخاری از او روایت نقل کرده است

۳ . عبد الرحمن بن شریح المغافری : ابن سعد در باره او می‌گوید :

منکر الحدیث .

طبقات ابن سعد ، ج۷ ، ص۵۱۶ .

ولی در عین حال بخاری از وی روایت نقل کرده است .

مقدمه فتح الباری ، ص۴۱۶ .

۴ . داود بن حصین المدنی : ساجی در باره او می‌گوید:

منکر الحدیث متهم برأی الخوارج

با این حال بخاری از وی در صحیحش روایت نقل می‌کند .

مقدمه فتح الباری ، ص۳۹۹ .

در نتیجه ، روایت از نظر سندی هیچ مشکلی ندارد و «منکر الحدیث» بودن علوان بن داود ، ضرری به صحت روایت نمی زند .

منابع شیعه:

درباره شهادت صدیقه شهیده ، روایات فراوانی در کتاب‌های شیعه وجود دارد که حتی می‌توان در این باره ادعای تواتر کرد ، ما در این جا به جهت اختصار فقط به دو روایت اشاره می‌کنیم :

«سلیم بن قیس» به نقل از «سلمان فارسى» آورده است:

فقالت فاطمه علیها السلام : یا عمر ، ما لنا ولک ؟ فقال : افتحی الباب وإلا أحرقنا علیکم بیتکم . فقالت : ( یا عمر ، أما تتقی الله تدخل على بیتی ) ؟ فأبى أن ینصرف . ودعا عمر بالنار فأضرمها فی الباب ثم دفعه فدخل .

کتاب سلیم بن قیس ، تحقیق اسماعیل انصارى، ص ۱۵۰ .

… حضرت زهرا(علیها السلام) فرمود: اى عمر، ما را با تو چه کار است؟ جواب داد: در را باز کن و گرنه خانه تان را به آتش مى کشیم! فرمود: اى عمر، از خدا نمى ترسى که به خانه من وارد مى شوى؟! ولى عمر ابا کرد از این که برگردد. عمر آتش طلبید و آن را بر در خانه شعله ور ساخت و سپس در را فشار داد و باز کرد و داخل شد… .

مرحوم کلینی در کافی می‌نویسد :

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنِ الْعَمْرَکِیِّ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ أَبِی الْحَسَنِ (علیه السلام) قَالَ : إِنَّ فَاطِمَهَ (علیها السلام ) صِدِّیقَهٌ شَهِیدَهٌ …

الکافی، الشیخ الکلینی ، ج ۱، ص ۴۵۸ ، باب مولد الزهراء فاطمه علیها السلام ، ح۲ .

ترجمه روات :

۱٫ محمد بن یحی ، شیخ مرحوم کلینی رضوان الله علیهما :

مرحوم نجاشی در باره وی می‌فرماید :

محمد بن یحیى أبو جعفر العطار القمی ، شیخ أصحابنا فی زمانه ، ثقه ، عین ، کثیر الحدیث ، له کتب .

رجال النجاشی ، النجاشی ، ص ۳۵۳ .

۲ . العمرکی بن علی :

مرحوم نجاشی در باره وی می‌گوید :

العمرکی بن علی أبو محمد البوفکی وبوفک قریه من قرى نیشابور . شیخ من أصحابنا ، ثقه ، روى عنه شیوخ أصحابنا .

رجال النجاشی ، النجاشی ، ص ۳۰۳ .

۳ . علی بن جعفر :

شیخ طوسی در باره وی می‌فرماید :

علی بن جعفر ، أخو موسى بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب علیهم السلام ، جلیل القدر ، ثقه .

الفهرست ، الشیخ الطوسی ، ص ۱۵۱ .

منبع: مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)

author-avatar

درباره لبیک یا نصر الله

سید حسن نصر الله: آمریکایی ها نمی فهمند که معنی لبیک یا حسین چیست...لبیک یا حسین را بسیار از ما شنیده اند...لبیک یا حسین یعنی تو در معرکه جنگ هستی، هر چند که تنهایی و مردم تو را رها کرده باشند و تو را متهم و خوار شمرند.لبیک یا حسین یعنی تو و اموالت و زن و فرزندانت در این معرکه باشند.لبیک یا حسین یعنی مادری فرزندش را به میدان دفاع می فرستد ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *