بسم الله الرحمن الرحیم
چند وقت پیش بحثی مطرح شد در مورد ذوالقرنین و سخنرانی هایی صورت گرفت در کشور ، منتها قرار بر این هست که ما هم ان شاء الله به صورت خلاصه به تبیین جریان ذوالقرنین بپردازیم.
یکی از سورههای خیلی عجیب قرآن و پر از سوال قرآن،سوره کهف هست که در مورد افراد مختلفی صحبت میکند. در مورد اصحاب کهف،ذوالقرنین ؛ که بحث زیاد هست و تفاسیر مختلفی هم شده اما به صورت ویژه ما میخواهیم بر روی بحث ذوالقرنین زوم کنیم.
ببینید عزیزان،یک برهه کاندیدای جریان ذوالقرنین اسکندر بود ، پادشاهان یمن بودند. وینگ ژنگ چینی بود و امثال مختلف که قصد پرداختن به آنها را نداریم. منتها بعد از نوشته شدن کتاب ذوالقرنین آقای ابوالکلام آزاد، بحث کوروش هم مطرح شد و بیشترین شباهت را با ذوالقرنین ما در کوروش میدیدیم. الان هم که شما سوال میپرسید از قرآن “یسئلونک عن ذی القرنین”،از تو در مورد ذوالقرنین میپرسند. چرا اصلا کلمه ذوالقرنین؟ به خاطر اینکه در کتاب دانیال نبی از ذوالقرنین با عنوان “ذوقارانیم” یا “لوقارانیم” یاد شده است. یعنی یهودیانی که با آن نام آشنا بودند، عین همان اسم را به پیامبر منتقل کردند از طریق همان اعرابی که رفتند سوال بپرسند تا پیامبر را محک بزنند. چند تا از اعراب رفتند سراغ احبار یهود (بزرگان یهود) گفتند فردی ادعای پیامبری کرده، ما میخواهیم او را محک بزنیم. گفتند خب بپرسید. از او در مورد ذوالقرنین بپرسید. بگویید “ذوقارانیم” کیست؟ آمدند گفتند ذوالقرنین کیست؟ و خداوند متعال هم جواب داد.
{ذوالقرنین} یک حمله به غرب داشته و یک حمله به شرق و یک حمله هم به سمت شمال میرود و یاجوج و ماجوج را میراند و یک سدی میسازد که آنها دیگر نمیتوانند حمله کنند. خب این با تاریخ کوروش هم جور در میآید. شما مثلا نوشتههای هرودوت را هم که میخوانید میبینید جور در میآید. کوروش اول یک حمله به سمت لیدیه دارد و بعد هم یک حمله به شرق دارد. اقوام وحشی را که از سمت شرق به ایران حمله کرده اند، میراند و بعد احتمالا به سمت دارالان میآید و منطقه داریال که احتمالا برگرفته از واژه ترکی “داریول” هست به “دار” به معنی تنگ و “یول” یعنی راه. “راه تنگ”.یک تنگه ای است که از قدیم هم بوده است. بعد از کوروش هم آن جا را دیوارکشی میکرده اند. در زمان ساسانیان هم رفتند و قلعه ساختند. {کوروش} آمد این جا را بست و اینها دیگر نتوانستند حمله کنند. ابوالکلام آزاد میگوید تکه هایی از آهن هایی که آن جا بوده هنوز هست البته بنده خودم هنوز سند تصویری نه دیدم و نه به آن منطقه سفر کرده ام. علی ایحال عکس هایش هم در اینترنت بعضا موجود هست.
خب این یک نگاه خیلی ابتدایی به قرآن هست. یعنی شما آمدید و این رو از شما خواست و به او دادید. قرآن سفره است. یعنی ببینید اجازه بدهید من یک مثالی بزنم تا بحث خوب جا بیفتد. شما میآیید سر سفره و دیرتان شده به همسرتان یا به مادرتان میگویید یک لقمه درست کن و من بخورم و بروم. برای کسی که دیرش شده میگوید خب الان که غذا آماده نشده است و برنج هنوز دم نکشیده است بیا یک نان و ماست به تو بدهم و بروی.بیا از این دسر بخور یک خرده سر دلت را بگیرد بلند شو و برو. اما کسی که فرصت دارد صبر میکند برنج دم میکشد و غذای اصلی را میخورد. قرآن بطون مختلفی دارد. در مورد ذوالقرنین اخیرا نگاه جالبی به وجود آمده است. کتابی نوشته شده با عنوان “ذوالقرنین” نوشته آقای عبدالله مستحسن.
به حدیثی از امام حسن عسکری (ع) برخورد کردم که واقعا تکان دهنده بود. در این حدیث که من در آخر به شما میگویم و اول نمیگویم تا جریان ما لو برود، من دیدم اصلا برای ذوالقرنین یک موضوع جدید مطرح شد. فکر نمیکردم در ایران کار شده باشد و وقتی پژوهش کردم دیدم خیر ، یک کتابی هم نوشته شده است. آن کتاب را خواندم دیدم الحمدلله خیلی از مسائل مطرح شده و یک سری بحثها بنده دارم ، یک سری نقدها به آن کتاب دارم. خیلی جزئی است البته. یک سری بحثهای جدید هم دارم که آنها را مجموعا خدمتتان عرض میکنم.