مراتب-طلبگی

درجه‌های رسمی:

مقدمات

سالهای اولیه طلبگی (اول تا سوم) را سالهای مقدمات و دروس مربوط به این دوره را دروس مقدمات می نامند، طلاب در این سالها بیشتر به علوم صرف و نحو و معانی و بیان و منطق می پردازند و از این طریق برای فهم و فقه و اصول،قرآن و حدیث و ورود به مراحل سطح و خارج آماده می شوند.

هدف اصلى از دروس این مقطع، تسلط طلاب به «زبان قرآن‏» مى‏ باشد و اين مرحله در حكم كليد فهم معارف اسلام است؛ چرا كه احاديث و سنت پيامبر اكرم و ائمه اطهار صلوات الله عليهم به همين زبان است.

به طور معمول در این مقطع از كتاب‏هاي جامع المقدمات، سيوطي، مغني و تلخيص‏هاي آن، المنطق و يا تلخيص المنطق و… استفاده مي ‏شود.

سطح یک

طلاب و فضلاء حوزه علمیه که بر اساس مدرک صادرشده مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، دوره سطح ۱ را طبق برنامه گذرانده‌اند، از کلیه مزایای علمی و استخدامی فارغ‌التحصیلان دوره کاردانی دانشگاه‌ها برخوردار خواهند بود.

اتمام سطح ۱ به طور متوسط شش سال طول می‌کشد که علاوه بر اتمام تخصصی ادبیات عرب (صرف،نحو،معانی و بیان و بدیع،لغت،تجوید) دروس مربوط به منطق و کلام (عقاید) و فقه و اصول فقه را هم سپری می‌کنند. کتاب روضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه در فقه و اصول فقه مرحوم مظفر در اصول فقه از مهمترین کتبی است که گذرانده می‌شود.

به سطح یک مقدمات هم گفته می‌شود.

سطح عالی

سطح دو

طلاب و فضلاء حوزه علمیه که بر اساس مدرک صادرشده مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، دوره سطح ۲ را طبق برنامه گذرانده‌اند، از کلیه مزایای علمی و استخدامی فارغ‌التحصیلان دوره کارشناسی دانشگاه‌ها برخوردار خواهند بود. فارغ‌التحصیلان این دوره می‌توانند در آزمون ورودی مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه‌ها در تمامی رشته‌های علوم انسانی شرکت کنند و در صورت پذیرفته‌شدن، ادامه تحصیل دهند.

اتمام سطح ۲ به طور متوسط حدود سه سال طول می‌کشد.

سطح سه

طلاب و فضلاء حوزه علمیه که بر اساس مدرک صادرشده مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، دوره سطح ۳ را طبق برنامه گذرانده‌اند، از کلیه مزایای علمی و استخدامی فارغ‌التحصیلان دوره کارشناسی ارشد دانشگاه‌ها برخوردار خواهند بود. فضلاء و طلاب حوزه های علمیه فارغ‌التحصیل این دوره می‌توانند در امتحان ورودی مقطع دکترای درتمامی رشته‌هایعلوم انسانی شرکت کنند و در صورت پذیرفته‌شدن برحسب تشخیص گروه آموزشی، دروس پیش‌نیاز را تا سقف تعداد واحدهای مجاز در دو نیم سال تحصیلی بگذرانند.

اتمام سطح ۳ بدون احتساب مدت نگارش پایان‌نامه یک سال طول می‌کشد. با نگارش پایان‌نامه سطح ۳ به اتمام می‌رسد.

طلاب در سطح ۲ و ۳ بیشتر وقت خود را صرف فقه (مکاسب شیخ انصاری) و اصول فقه (رسائل شیخ انصاری و کفایه آخوند خراسانی) می کنند. به این صورت که از شنبه تا چهارشنبه، از هر چهار ساعت درس رسمی روزانه ۳ و بعضاً هر ۴ ساعت صرف این دروس می شود. زمان باقی‌مانده باید صرف تحصیل در فلسفه و کلام و رجال و درایه و تفسیر و تاریخ اسلام و اخلاق شود که چندان جدی گرفته نمی‌شود. بعضی تصور می کنند طلاب زمانی را نیز صرف فراگیری ریاضیات (عمدتاً هیئت که همان هندسه سطح کره است به خاطر کاربرد فقهی آن از چهار شاخه ریاضی که عبارتند از هیئت و حساب و هندسه و موسیقی) و طب (طب اخلاطی که از لحاظ پایه و اساس با طب اسلامی یکی است) و عرفان که با مرور در برنامه درسی حوزه های علمیه معلوم می شود این درس ها هیچ جایگاهی در این برنامه ندارند. طلاب هم به ندرت وقت خود را صرف فراگیری این علوم آن هم به روش آکادمیک می کنند به صورتی که شاید حتی در بین علمای بزرگ حوزه هم کمتر کسی را بتوان پیدا کرد که مثلاً ریاضیات را در حد دیپلم ریاضی یا حتی تجربی بلد باشد.

به مجموع سطح دو و سطح سه سطح عالی گفته می‌شود که با اتمام آن طلاب دیگر امتحانات کتبی را به اتمام رسانده‌اند و پس از آن کتاب بخصوصی را خوانده و امتحان نمی‌دهند بلکه با شرکت در درس خارج به تناسب استعداد و تحقیقی که انجام می‌دهند تا حد اجتهاد به تحقیق و پژوهش ادامه می‌دهند.

درس خارج

سطح چهار

پس از اتمام سطح عالی که طلاب کلیه امتحانات مبتنی بر کتبی که خوانده‌اند را دادند برای تحقیقات و پژوهش بیشتر و آموختن روش اجتهاد و استنباط و نظریه پردازی در علوم دینی در علاوه بر تحقیقات و پژوهش‌های فردی در درس خارج هم شرکت می کنند.

طلاب و فضلاء حوزه علمیه که براساس مدرک صادرشده مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، دوره سطح ۴ را طبق برنامه از کلیه مزایای علمی و استخدامی فارغ‌التحصیلان دوره دکتری دانشگاه‌ها برخوردار خواهند بود. [۱]

در این دوره طلاب درس خاصی را نمی‌خوانند و امتحان کتبی ندارند. بلکه به طور دوره‌ای در مصاحبه علمی درس خارج شرکت می‌کنند (چهار دوره) و در اتمام چهار دوره مصاحبه علمی مدرک سطح چهار را اخذ می‌کنند.

طلاب چه در مدتی که مدرک سطح چهار را اخذ می‌کنند و چه پس از آن صرفاً به تحقیق و پژوهش می پردازند و شرکت در کلاسهای درس خارج به هدف آموختن روش اجتهاد و به نوعی تمرین عملی اجتهاد می‌باشد. دوره‌ای که طلاب در کنار تحقیق و پژوهش روش استنباط و نظریه پردازی در علوم دینی را فرامی‌گیرند.

درجه‌های غیر رسمی

در تاریخ حوزهٔ علمیه گاه به برخی عالمان دینی که به مرتبهٔ بزرگتری از علم و فضل در زمان خویش دست پیدا می‌کردند لقبی یا عنوانی اختصاص می‌دادند به منظور بزرگداشت و تجلیل از مقام علمی وی. برخی از آن عنوان‌ها مشترک بود مانند علامه و برخی ویژهٔ عالمانی دینی. حتی برخی معنی سیاسی داشت مانند شیخ‌الاسلام در دورانصفویان.

در دوران معاصر دیگر اختصاص عنوان خاص به عالمان بزرگ رایج نیست، بلکه تعدادی از همان عنوان‌ها که به صورت اختصاصی به کار می‌رفته‌است به عنوان‌هایی عمومی تبدیل شده‌است که عموماً متناسب با علم و سن و شان عالم استفاده می‌شود.

از آن جهت که این القاب جنبهٔ احترام هم دارد شاگردان و افرادی که برای بعضی از عالمان و بزرگان احترام ویژه‌ای قائل هستند از القاب بالاتر استفاده می‌کنند در حالی که ممکن است استاد آن عالم و بزرگ درباره او از الفاظ پایینتر استفاده کند.

در عرف ایران عموماً به همهٔ روحانیان «حجت‌الاسلام» و «حجت‌السلام‌والمسلمین»، به روحانیان مجتهد و فاضل «آیت‌الله»، به مرجعان تقلید «آیت‌الله عظما» می‌گویند.

ثقةالاسلام

این عنوان پیشتر دربارهٔ طلابی که تازه شروع به تحصیل علوم دینی کرده‌بودند استفاده می‌شده‌است. البته هم‌اکنون در ایران کاربردی ندارد.

پیشینه

در گذشته و در حدود هزار سال پیش به شخصیت‌های بارز علمی و راوایان ثقهٔ حدیث مانند شیخ کلینی [۲][۳]، شیخ صدوق و سایرین لقب ثقةالاسلام داده می شده و این لقب دارای بار بالایی بوده است. همچنین در گذشته نه چندان دور لقب آخوند به علمای بسیار بارز داده می شده مانند آخوند ملا محمد باقر مجلسی یا آخوند ملا محمد کاظم خراسانی.[۴][۵][۶]

حجت‌الاسلام

این عنوان در حال حاضر به‌ویژه در ایران برای طلاب معمم به کار می‌رود.

پیشینه

در گذشته امام محمد غزالی دارای این لقب بوده است [۷] هم چنین به گفتهٔ سید حسین نصر و حمید دباشی، سید محمدباقر شفتی احتمالاً اولین کسی است که عنوان حجت‌الاسلام را دریافت کرده‌است. این عنوان بعدها به روحانی معروفی از کاشان نیز اطلاق شد، ولی پس از آن بشدت از اعتبار این عنوان کاسته شد.[۸] دلیل اطلاق این عنوان به شفتی، نقش دوگانه او به عنوان قاضی و مفتی ای بود که کتابی راجع به پیاده سازی دین اسلامی در زمان غیبت نوشت.[۹] به گفتهٔ مرتضی انصاری از نوادگان شیخ مرتضی انصاری، ۲ نفر از بزرگان علماء ملقب به «حجت‌الاسلام» بوده‌اند، یکی سید محمد باقر شفتی، و دیگری حجت‌الاسلام اسدالله بروجردی. اما رفته رفته از جایگاه این لقب کاسته شد.[۵][۶]

حجت‌الاسلام والمسلمین

این عنوان کامل‌شدهٔ «حجت‌الاسلام» است و مانند آن برای طلبه‌های معمم استفاده می‌شود. البته به گونه‌ای تخصصی‌تر در حال حاضر به طلابی که به مرحله درس خارج رسیده‌اند گفته می‌شود. طلابی که در مرحله درس خارج مشغول تحقیق و پژوهش و شرکت در درس خارج به منظور آموختن روش اجتهاد و صاحب‌نظری در علوم دینی هستند معمولاً در مورد آنها از این لقب استفاده می‌شود.

برخی فقهای دیگر نیز یافتن معیار و قاعده برای این عنوان و عناوین مشابه مانند حجت‌الاسلام و ثقةالاسلام را بی‌فایده دانسته‌اند.

قدر متیقن آن است که این عنوان به کسانی گفته می شود که در سطح بالای درس خارج فقه رسیده اند. اما هنوز به درج اجتهاد نائل نشده اند.

آیت‌الله

این عنوان به صورت تخصصی برای کسانی است که به مرتبهٔ اجتهاد (بالاترین مدرج تحصیلی در نظام آموزشی حوزه) رسیده‌اند و توانایی استنباط علوم دینی را دارند و در زمینهٔ علوم دینی صاحب نظر هستند گفته می‌شود.

البته سن روحانی نیز در استفادهٔ از آیت‌الله موضوعیت دارد. مثلاً مجتهدان جوان یا کسانی که تازه به میانسالی رسیده‌اند را گاه همچنان با عنوان حجت‌الاسلام یا حجت‌الاسلام‌والمسلمین نام می‌برند، و از آنور گاه عالمانی که به سالخورده و سرشناس ولی مجتهد نیستند نیز این عنوان اطلاق می‌شود.

پیشینه

کاربرد تاریخی این لقب به علامه حلی فقیه قرن هفتم هجری اشاره دارد و تا قرن چهاردهم این لقب تنها مختص وی بود. در این دوران سید محمدمهدی بحرالعلوم نیز از سوی برخی آیت‌الله خوانده شد و چند دهه بعد از لقب آیت‌الله برای اشاره به فقهای دیگری چون شیخ مرتضی انصاری و محمدحسن شیرازی نیز استفاده شد.

مورخان مشروطه برای اشاره به برخی فقهای آن دوران همچون محمدکاظم خراسانی نیز از لقب آیت‌الله استفاده کردند و پس از تشکیل حوزه علمیه قم توسط شیخ عبدالکریم حائری تعدادی از استادان این حوزه نیز به آیت‌الله معروف شدند.[۱۰]

آیت‌الله العظمی

کاربرد اصلی این عنوان در حال حاضر برای مراجع تقلید شیعه است.[۵][۶] کاربرد این لقب به دوران پس از آیت‌الله بروجردی بازمی‌گردد. تا آن زمان مراجع تقلید را حجت‌الاسلام و حجت‌الاسلام‌والمسلمین می‌نامیدند و بر رویرساله‌های سید حسین طباطبایی بروجردی، که اولین رساله عملیه شمرده می شود، نیز از این لقب برای او استفاده شد.[۴]

کاربرد این لقب معیار رسمی ندارد ولی بر اساس عرف موجود عالی‌ترین لقب غیررسمی است و تنها به کسانی تعلق می‌گیرد که علاوه بر اجتهاد فقهی، مقلدان فراوانی نیز داشته باشند. به گفته آیت‌الله موسوی اردبیلی «آیت‌الله العظمی به کسی گفته می‌شود که علاوه بر اجتهاد، جایگاه علمی برتری دارد و در مقام افتا قرار دارد» همچنین به گفته آیت‌الله مبشر کاشانی «اگر از مراجع تقلید باشد یا شأنیت این مقام را داشته باشد و مجتهد جامع‌الشرایط باشد، آیت‌الله العظمی گفته می‌شود.»[۵][۶] اما مرتضی مطهری باور داشت که نباید این لقب را به افراد عادی نسبت داد و این لقب ویژه امام زمان است و اوست که آیت‌الله العظمی و بزرگ ترین نشانه الهی بر روی زمین است.

دیدگاهی در مورد “عناوین والقاب و مراتب در حوزه علمیه(علامه ،آیت الله ،حجت الاسلام و….)

  1. علی گفت:

    سلام علیکم
    از شما بعید هست که از ویکی پیدیا یک مطلب رو کپی کنید

  2. سلام عرض ادب واحترام: مطلب مفید را منتشر می کنیم…موفق باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *