وقال علیه السلام: إِنَّ اللّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِي أَمْوَالِ الاَْغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ: فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلاَّ بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ، وَ اللّهُ تَعَالَى سَائِلُهُمْ عَنْ ذلِکَ.
امام علیه السلام فرمود : خداوند سبحان قُوت (و نيازهاى) فقرا را در اموال اغنيا واجب و معين كرده است، ازاين رو هيچ فقيرى گرسنه نمى ماند مگر به سبب بهره مندى غنى (وممانعت او از پرداخت حق فقير) و خداى متعال (روز قيامت) دراين باره از آنها سؤال وبازخواست مى كند.
شرح و تفسير
دِين اغنيا به فقرا
امام علیه السلام به يكى از اصول مهم اسلام در اين كلام نورانى اشاره كرده و بيان مى كند كه نظام اقتصادى اسلام نظامى بسيار حساب شده است به گونه اى كه اگر مطابق آن رفتار شود در سراسر كشور اسلام فقير و نيازمندى باقى نخواهد ماند. مى فرمايد: «خداوند سبحان قُوت (و نيازهاى) فقرا را در اموال اغنيا واجب ومعين كرده است، ازاينرو هيچ فقيرى گرسنه نمى ماند مگر به سبب بهره مندى غنى (و ممانعت او از پرداخت حق فقير) و خداى متعال (روز قيامت) دراين باره از آنها سؤال و بازخواست مى كند»؛ (إِنَّ اللّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِي أَمْوَالِ الاَْغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ: فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلاَّ بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ، وَ اللّهُ تَعَالَى سَائِلُهُمْ عَنْ ذلِکَ). بعضى از شارحان نهج البلاغه اين كلام شريف را به مسئله زكات اشاره دانسته اند و تعبير به «فرض» نيز مى تواند اشاره به همين معنا باشد. روايات فراوانى نيز اين معنا را تأييد مى كند و در آنها تصريح شده كه آنچه به عنوان زكات در اسلام فرض شده دقيقآ به اندازه نياز فقراست، به گونه اى كه اگر همه اغنيا به وظيفه دينى خود در باب زكات عمل كنند فقيرى باقى نخواهد ماند. در حديثى از امام صادق علیه السلام كه در ذيل حكمت 252 نيز به آن اشاره شد مى خوانيم: «إِنَّمَا وُضِعَتِ الزَّكَاةُ اخْتِبَاراً لِلاَْغْنِيَاءِ وَمَعُونَةً لِلْفُقَرَاءِ وَلَوْ أَنَّ النَّاسَ أَدَّوْا زَكَاةَ أَمْوَالِهِمْ مَا بَقِيَ مُسْلِمٌ فَقِيراً مُحْتَاجاً وَلاَسْتَغْنَى بِمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ وَإِنَّ النَّاسَ مَا افْتَقَرُوا وَلا احْتَاجُوا وَلا جَاعُوا وَلا عَرُوا إِلاَّ بِذُنُوبِ الاَْغْنِيَاء… مَا ضَاعَ مَالٌ فِي بَرٍّ وَلا بَحْرٍ إِلاَّ بِتَرْکِ الزَّكَاةِ وَمَا صِيدَ صَيْدٌ فِي بَرٍّ وَلا بَحْرٍ إِلاَّ بِتَرْكِهِ التَّسْبِيحَ فِي ذَلِکَ الْيَوْمِ؛ زكات براى اين تشريع شده است كه اغنيا امتحان شوند و كمكى براى نيازمندان باشد و اگر مردم زكات اموال خود را بپردازند هيچ مسلمانى فقير ونيازمند باقى نمى ماند و همگى به سبب عمل به اين فريضه الهى بى نياز خواهند شد و مردم، فقير و محتاج و گرسنه و برهنه نشدند مگر به گناه اغنيا… هيچ مالى در صحرا و دريا از بين نمى رود مگر به سبب ترك زكات و هيچ صيدى در دريا وصحرا در چنگال صياد گرفتار نمى شود مگر به سبب ترك تسبيح در آن روز». آنچه در كلام حكيمانه بالا آمد كه خدا دقيقآ نيازهاى فقرا را در اموال اغنيا واجب كرده، در احاديث ديگرى با صراحت بيشترى آمده است؛ در حديثى از امام صادق علیه السلام مىخوانيم: «قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَخْبِرْنِي عَنِ الزَّكَاةِ كَيْفَ صَارَتْ مِنْ كُلِّ أَلْفٍ خَمْسَةً وَعِشْرِينَ لَمْ تَكُنْ أَقَلَّ أَوْ أَكْثَرَ مَا وَجْهُهَا فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ خَلَقَ الْخَلْقَ كُلَّهُمْ فَعَلِمَ صَغِيرَهُمْ وَكَبِيرَهُمْ وَغَنِيَّهُمْ وَفَقِيرَهُمْ فَجَعَلَ مِنْ كُلِّ أَلْفِ إِنْسَانٍ خَمْسَةً وَعِشْرِينَ مِسْكِيناً وَلَوْ عَلِمَ أَنَّ ذَلِکَ لايَسَعُهُمْ لَزَادَهُمْ لاَِنَّهُ خَالِقُهُمْ وَهُوَ أَعْلَمُ بِهِمْ؛ راوى عرض مى كند: فدايت شوم بفرماييد چرا زكات بيست و پنج در هزار تعيين شده است (يك چهلم) نه كمتر و نه بيشتر. دليلش چيست؟ امام علیه السلام فرمود : خداى متعال همه انسانها را آفريده و صغير و كبير و غنى و فقيرشان را مى شناسد. از هر هزار انسان معمولاً بيست و پنج نفر نيازمندند (ازاينرو زكات را به همين نسبت قرار داده) و اگر مى دانست اين براى آنها كافى نيست بر آن مى افزود، زيرا او خالق آنها و از همه به آنها آگاه تر است». همين مضمون در دو حديث ديگر از همان حضرت با بيانهاى متفاوتى آمده است. در ضمن از اين حديث استفاده مى شود هرگاه در جامعه اسلامى در هر هزار نفر بيش از بيست و پنج نفر شخص نيازمند و فقير پيدا شود براثر عواملى است كه مظالم انسانها آن را آفريده است. البته آنچه در روايت بالا آمد درمورد زكات حيوانات و طلا و نقره است؛ اما زكات غلات، چنانكه مىدانيم گاه يك دهم و گاه يك بيستم است، بنابراين منظور امام علیه السلام بيان حكمت حكم بوده نه علت حكم كه در تمام مصاديق جارى و سارى است.