شرح-نهج-البلاغه

فَصْلٌ نَذْكُرُ فيهِ شَيْئاً مِنْ غَريبِ كَلامِهِ الْمُحْتاجُ إلَى التَّفْسيرِ؛ فَإِذَا كَانَ ذلِکَ ضَرَبَ يَعْسُوبُ آلدِّينَ بِذَنَبِهِ، فَيَجْتَمِعُونَ إِلَيْهِ كَمَا يَجْتَمِعُ قَزَعُ الْخَرِيفِ. (قالَ الرَّضِيُ : اَلْيَعْسُوبُ: السَّيِّدِ الْعَظيمُ الْمالِکُ لاُِمُورِ النّاسِ يَوْمَئِذٍ، وَالْقَزَعُ: قِطَعُ الْغِيَمِ الَّتي لا ماءَ فيها).

سيّد رضى؛ در اين فصل كوتاه، نُه جمله از كلمات قصار امام علیه السلام را كه نيازمند تفسير و بيان بوده ذكر مىكند و بعد از آن به ادامه كلمات قصار مى پردازد ودرواقع اين بخش به منزله پرانتزى است كه در لابه لاى كلمات قصار براى تبيين بعضى از پيچيدگى ها ذكر شده است. امام علیه السلام فرمود : در آن هنگام پيشواى دين در جايگاه خود مستقر مى شود و خداوند گروهى را از اطراف بلاد برمى انگيزد و مانند پارههاى ابر پاييز به سرعت به سوى او مى آيند. مرحوم سيّد رضى (در تفسير اين كلام شريف) مى گويد: «يَعْسُوب» به معناى آقا و پيشواى بزرگى است كه در آن روز، سرپرستى امور مردم را به دست مى گيرد و «قَزَع» به معناى قطعه هاى ابرى است كه آب در آنها وجود ندارد (وازاينرو با سرعت بر صفحه آسمان مى دوند و جمع مى شوند)؛

شرح و تفسير

آينده درخشان

سيّد رضى؛، صدر اين كلام را ذكر نكرده در حالى كه بدون آن، مفهوم كلام امام علیه السلام كاملا روشن نمىشود، ولى علامه مجلسى از كتاب غيبت شيخ طوسى اين حديث را بهطور كامل با ذكر سند از امام صادق علیه السلام نقل مىكند و مىگويد : «اميرمؤمنان علیه السلام چنين فرمود: «لا يَزَالُ النَّاسُ يَنْقُصُونَ حَتَّى لا يُقَالَ اللَّهُ فَإِذَا كَانَ ذَلِکَ ضَرَبَ يَعْسُوبُ الدِّينِ بِذَنَبِهِ فَيَبْعَثُ اللَّهُ قَوْماً مِنْ أَطْرَافِهَا وَيَجِيئُونَ قَزَعاً كَقَزَعِ الْخَرِيفِ وَاللَّهِ إِنِّي لاََعْرِفُهُمْ وَأَعْرِفُ أَسْمَاءَهُمْ وَقَبَائِلَهُمْ وَاسْمَ أَمِيرِهِمْ…؛ مردم پيوسته (ازنظر عقايد مذهبى) رو به نقصان مىروند تا زمانى كه حتى نام «الله» به فراموشى سپرده مىشود. در اين هنگام پيشواى دين در جايگاه خود مستقر مىشود و خداوند گروهى را از اطراف بلاد برمىانگيزد و مانند پارههاى ابر پاييز به سرعت به سراغ او مىآيند. به خدا سوگند من آنها را مىشناسم و حتى نام آنها و قبيلههاى آنها و نام اميرشان را نيز مىدانم…». سيّد رضى؛ در تفسير اين حديث شريف مىگويد: «يعسوب به معناى آقا وپيشواى بزرگى است كه در آن روز سرپرستى امور مردم را به دست مىگيرد و«قزع» به معناى قطعههاى ابرى است كه آب در آنها وجود ندارد (و ازاينرو با سرعت بر صفحه آسمان مىدوند و جمع مىشوند)»؛ (قالَ الرَّضِيُ: اَلْيَعْسُوبُ : السَّيِّدِ الْعَظيمُ الْمالِکُ لاُِمُورِ النّاسِ يَوْمَئِذٍ، وَالْقَزَعُ: قِطَعُ الْغِيَمِ الَّتي لا ماءَ فيها). جمعى از شارحان نهجالبلاغه در تفسيرى كه سيّد رضى؛ براى «قَزَع» (جمع قُزَعة) كرده است ايراد گرفته و گفتهاند: در هيچيك از منابع لغت چنين تفسيرى براى «قَزَع» نشده، بلكه همگى آن را به معناى قطعات ابر گرفتهاند بىآنكه تصريح كنند: ابرى كه آب نداشته باشد؛ ولى شايد مرحوم سيّد رضى اين معنا را به دلالت التزامى استفاده كرده است، زيرا ارباب لغت گفتهاند: قَزَع به قطعههاى رقيق و پراكنده ابرها گفته مىشود (كه با سرعت حركت مىكنند) و طبيعى است كه اينگونه ابرها آبى با خود حمل نمىكنند و به همين دليل هم به سرعت پيش مىروند. منظور امام علیه السلام نيز اين است كه پيروان او به سرعت گرد اوجمع مىشوند. در تفسير «ذَنَب» نيز شارحان اختلاف كرده و گفتهاند «يَعْسُوب» در اصل همان ملكه زنبوران عسل است و هنگامى كه استقرار مىيابد دم خويش را بر زمين مىزند، بنابراين اين جمله كنايه از استقرار و استحكام است. اين احتمال نيز از سوى بعضى ديگر داده شده كه «ذَنَب» به معناى پيروان است و معناى جمله اين است كه پيشواى دين به همراه پيروان خود به راه مىافتاد (در اين صورت «ضَرَبَ» به معناى ضَرْب فِى الأرض و حركت بر روى زمين است). اين احتمال نيز داده شده كه زنبور عسل هنگامى كه خشم مىگيرد نيش خود را بيرون مىآورد، بنابراين جمله كنايه از اين است كه پيشواى دين در برابر ناهنجارىها خشمگين مىشود و به پا مىخيزد؛ ولى معناى اول مناسبتر به نظر مىرسد، هرچند جمع ميان اين تعابير و تفسيرها نيز بعيد نيست. در اينكه اين سخن درباره چه كسى است، معروف در ميان شارحان اين است كه امام علیه السلام به ظهور حضرت مهدى علیه السلام اشاره مىكند و شاهد زنده اين سخن همان چيزى است كه مرحوم علامه مجلسى در ذيل اين حديث شريف به نقل از غيبت شيخ طوسى از امام صادق علیه السلام از جدش اميرمؤمنان علیه السلام نقل كرده است كه مىگويد: پيروان و حاميان آن مرد الهى سيصد و سيزده نفر مطابق عده رزمندگان اسلام در غزوه بدرند، همگى گرد او جمع مىشوند و آيه شريفه «(أَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمْ اللهُ جَمِيعآ إِنَّ اللهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ)؛ هرجا باشيد، خدا همه شما را حاضر مىكند؛ زيرا او، بر هر كارى تواناست» نيز اشاره به همين معناست. به هرحال مىدانيم ياران سيصدوسيزده نفرمربوط به ظهورحضرت مهدى علیه السلام است و اين قرينه روشنى است كه منظور امام علیه السلام نيز همين معنا بوده است. تفسير اين حديث شريف به ظهور حضرت مهدى علیه السلام منحصر به شارحان شيعه نيست، ابن ابىالحديد معتزلى نيز مىگويد: امام علیه السلام در اين جمله از ظهور مهدى علیه السلام خبر مىدهد كه به عقيده ما در آخرالزّمان متولد مىشود. ولى ما پيروان مكتب اهل بيت : معتقديم آن حضرت تولد يافته و هم اكنون زنده و در پشت پرده غيبت است.

author-avatar

درباره کیان آرامش

به داد اسلام برسید،و بدانید که خدا محتاج به عبادت و استعانت شما نیست. اگر دین او را یاری نکنید،او دینش را به امتی دیگر می سپارد. (طلبه شهید محمد فاضلی)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *