مَنْ لاَنَ عُودُهُ كَثُفَتْ أَغْصَانُهُ.
امام(عليه السلام) فرمود: كسى كه ساقه درخت وجودش نرم است، شاخه هايش فراوان است.
شرح و تفسير
درخت پرشاخه!
امام(عليه السلام) در اين كلام حكيمانه به نكته مهمى درباره جلب و جذب دوستان و ياران اشاره كرده، مى فرمايد: «كسى كه ساقه درخت وجودش نرم است، شاخه هايش فراوان است»; (مَنْ لاَنَ عُودُهُ كَثُفَتْ أَغْصَانُهُ ). «عود» به معناى چوب است; خواه از درخت جدا شده يا جزء درخت باشد و در اينجا به معناى ساقه درخت است. اين سخن تعبيرى كنايى و لطيفى است و اشاره به اين است كه افراد متواضع و با محبت دوستان فراوانى را گرد خود جمع مى كنند و به عكسْ افراد خشن و غير قابل انعطاف دوستان را از گرد خود پراكنده مى سازند. مى دانيم شاخه ها از كنار ساقه ها جوانه مى زند; ساقه اى كه خشك و كم آب باشد شاخه هاى كمترى از آن مى رويد و ساقه اى كه نرم است، از گوشه و كنارش شاخه هاى فراوانى مى رويد. نيز قسمت مهمى از درخت را آب تشكيل مى دهد و رطوبت از عوامل اصلى رويش گياه است، در حالى كه كمبود آب هم درخت را پژمرده مى كند و هم سبب مى شود شاخه هاى كمترى از آن برويد. انسان نيز به منزله درختى است كه اگر نرمش از خود نشان بدهد و خشونت را كنار بگذارد و محبت را به جاى آن بنشاند افراد زيادى به سوى او جذب مى شوند در حالى كه اگر خشن و انعطاف ناپذير باشد، نزديك ترين بستگان و خويشاوندان و دوستان نيز از او فاصله مى گيرند. اين معنا در قرآن مجيد ـ همان گونه كه قبلاً نيز اشاره شده ـ درباره پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله) به صورت الگو بيان شده است. در آيه 159 سوره «آل عمران» مى خوانيم: «(فَبِمَا رَحْمَة مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ); به سبب رحمت الهى در برابر مؤمنان، نرم و مهربان شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو پراكنده مى شدند». جاذبه اخلاقى پيغمبر اكرم و ائمه هدى(عليهم السلام) مصداق روشنى از اين گفتار حكيمانه است. در حديثى درباره پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله)مى خوانيم: «كانَ أكْرَمُ النّاسِ وَألْيَنُ النّاسِ ضَحّاكاً بَسّاماً; پيامبر(صلى الله عليه وآله) كريم ترين و نرمخوترين مردم، بسيار خنده رو و متبسم بود». در نامه امام(عليه السلام) به محمد بن ابى بكر آمده است: «وَأَلِنْ لَهُمْ جَانِبَكَ وَابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَكَ; در برابر آنها متواضع باش و با چهره گشاده مردم را ملاقات كن». در حديث ديگرى از رسول اكرم(صلى الله عليه وآله)مى خوانيم: «ألا أُخْبِرُكُمْ بِمَنْ تَحْرِمُ عَلَيْهِ النّارُ غَداً; آيا به شما خبر دهم چه كسى آتش دوزخ در فرداى قيامت بر او حرام است؟». عرض كردند: آرى يا رسول الله. فرمود: «الْهَيِّنُ الْقَريبُ اللَّيِّنُ السَّهْلُ; كسى كه آسان مى گيرد و به مردم نزديك و نرمخوست و سختگيرى نمى كند». اگر حُسن خلق در احاديث سرچشمه فراوانى روزى معرفى شده، يا سبب عمران و آبادى شهرها و فزونى عمرها دانسته شده به همين دليل است كه انسان در سايه آن اعوان و انصار فراوانى پيدا مى كند و به كمك آنها مى تواند مشكلات مهم زندگى را حل كند. بر عكس در روايتى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) آمده است: «سُوءُ الْخُلْقِ نَكَدُ الْعيشِ وَعَذابُ النَّفْسِ; بدخلقى سبب تنگى معيشت و رنج روح و روان مى شود». محمّد عبده در شرح نهج البلاغه خود تفسير ديگرى براى اين عبارت دارد وى مى گويد: منظور از «ليّنُ الْعُود» طراوت جسمانى انسان و نشاط او و داشتن فضل و همت است و منظور از «كثْرت أغصان» كثرت آثارى است كه از او آشكار مى شود; گويى هر اثرى شاخه اى از وجود اوست; ولى در پايان فزونى اعوان و انصار را به عنوان تفسير ديگرى ذكر كرده است. به نظر مى رسد آنچه در بالا گفته شد مناسب تر و با آيات و روايات همسوتر باشد.