شرح-نهج-البلاغه

وَقَدْ مَرَّ بِقَذَر عَلَى مَزْبَلَة:هَذَا مَا بَخِلَ بِهِ الْبَاخِلُونَ. وَرُوِيَ فِي خَبَر آخَرَ أَنَّهُ قَالَ:هَذَا مَا كُنْتُمْ تَتَنَافَسُونَ فِيهِ بِالاَْمْسِ.

امام(عليه السلام) از كنار مزبله اى گذشت، فرمود: اين همان است كه بخيلان به آن بخل مى ورزيدند. و در روايت ديگرى چنين نقل شده كه امام(عليه السلام) پس از مشاهده مزبله فرمود: اين همان چيزى است كه ديروز شما بر سر تصاحب آن با هم رقابت داشتيد.

شرح و تفسير امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه براى نهى انسان ها از بخل به نكته اى اشاره مى كند كه دقت در آن مى تواند انسان را از بخل باز دارد و آن اين است كه «امام(عليه السلام) از كنار مزبله اى عبور كرد و فرمود: «اين همان است كه بخيلان به آن بخل مىورزيدند»; (وَقَدْ مَرَّ بِقَذَر عَلَى مَزْبَلَة هَذَا مَا بَخِلَ بِهِ الْبَاخِلُونَ). در روايت ديگرى چنين نقل شده كه امام(عليه السلام)پس از مشاهده مزبله فرمود: اين همان چيزى است كه ديروز شما بر سر تصاحب آن با هم رقابت داشتيد»; (وَرُوِيَ فِي خَبَر آخَرَ أَنَّهُ قَالَ هَذَا مَا كُنْتُمْ تَتَنَافَسُونَ فِيهِ بِالاَْمْسِ). انسان اگر به پايان امور بنگرد درباره آغاز آن تجديد نظر خواهد كرد; هنگامى كه ببيند لذيذترين و پاكيزه ترين غذاها بعد از وارد شدن در بدن و جذب موادى از آن، تفاله آن به شكل گنديده اى در مى آيد باور مى كند كه آنچه را به آن بخل ورزيده بود اشتباه بود. نيز هنگامى كه انسان از كنار قبرستانى عبور كند كه گاه هنوز بوى تعفن بعضى از اجساد از آن به مشام مى رسد و ببيند پايان كار كجاست، يقين پيدا مى كند كه در زندگى مادى خود و روى آوردن به شهوات چقدر گرفتار خطا و اشتباه بوده است. مرحوم شوشترى شعر فارسى جالبى در اين زمينه نقل كرده مى گويد: عارفى روزيى به راهى مى گذشت *** واله و سرمست چون مى خوارگان ديد گورستان و مبرز روبرو *** اينْش نعمت اينْش نعمت خوارگان ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه خود حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) به اين مضمون نقل كرده است كه به «ضحاك بن سفيان كلابى» فرمود: «أَلَسْتَ تُؤتي بِطَعامِكَ وَقَدْ قَزَحَ وَمَلَحَ ثُمَّ تَشْرِب عَلَيْهِ اللَّبَنَ وَالْماءَ; آيا غذاى خود را جالب و گوارا نمى خورى سپس روى شير آن يا آب مى نوشى» عرض كرد: آرى. پيامبر(صلى الله عليه وآله)فرمود: «عاقبت آن به كجا مى رسد؟ او مؤدبانه در جواب گفت: اى رسول خدا! همان گونه كه مى دانى. حضرت فرمود: «إنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ ضَرَبَ مَثَلَ الدُّنْيا بِما يَصيرُ إلَيْهِ طَعامُ ابْنُ آدَمَ; خداوند دنيا را به آنچه غذاى انسان سرانجام به آن منتهى مى شود تشبيه كرده است». سپس مى افزايد: بعضى از مفسران آيه شريفه (فَلْيَنْظُرِ الاِْنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ) را اشاره به اين موضوع «نيز» دانسته اند. اولياء الله براى تشريح حقارت دنيا از انواع بيانات و تعبيرات استفاده كرده اند. مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار در حديثى از امام صادق(عليه السلام) نقل مى كند كه به يكى از ياران خود به نام «حفص بن غياث» فرمود: «ما منزلة لدنيا بنفسى الا بمنزلة الميتة اذا اضطررت اليها اكلت منها; دنيا در نزد من به منزله ميتة است كه هنگامى كه مضطر شوم از آن بهره مى گيرم». سپس افزود: «يا حَفْصَ! إنَّ اللهَ تَبارَكَ وَتَعالى عَلِمَ مَا الْعِبادُ عامِلُونَ وَإلى ما هُمْ صائِرُونَ فَحَلِمَ عَنْهُمْ عَنْدَ أعْمالِهِمُ السَّيئَةِ … ثُمَّ تَلا قَوْلُهُ: (تِلْكَ الدَّارُ الاْخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لاَ يُرِيدُونَ عُلُوّاً فِى الاَْرْضِ وَلاَ فَسَاداً وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ) وَجَعَلَ يَبْكي وَيَقُولُ: ذَهَبَ وَاللهِ الاْمانِىُّ عِنْدَ هذِهِ الاْيَةِ; خداوند تبارك و تعالى مى داند بندگان چه اعمالى انجام مى دهند و پايان كارشان به كجا مى رسد; اما هنگامى كه گناهى انجام مى دهند حلم مى كند (و فوراً آنها را مجازات نمى نمايد) سپس آيه شريفه 83 سوره «قصص» را تلاوت فرمود: «آن سراى آخرت را (تنها) كه براى كسانى قرار مى دهيم كه اراده برترى جويى و در زمين و فساد را ندارند و عاقبت نيك براى پرهيزگاران است». آن گاه امام(عليه السلام) گريه كرد و فرمود: به خدا سوگند با وجود اين آيه تمام آرزوها بر باد رفته است. (آرزوى نجات و رسيدن به بهشت برين آرزوى مشكلى است)». در روايت معروف امام مجتبى(عليه السلام) خطاب به «جنادة بن ابى امية» در آخرين ساعات عمر مباركش نيز آمده است كه به او فرمود: «أنْزِلِ الدُّنْيا بِمَنْزِلَةِ الْمَيْتَةِ خُذْ مِنْها ما يَكْفيكَ فَإنْ كانَ ذلِكَ حَلالاً كُنْتَ قَدْ زَهَّدْتَ فيها وَإنْ كانَ حَراماً لَمْ يَكُنْ فِيهِ وِزْرٌ فَأخَذْتَ كَما أخَذْتَ مِنَ الْمَيْتَةِ وَإنْ كانَ الْعِتابُ فَإنَّ الْعِتابَ يَسيرٌ; دنيا را به منزله ميته فرض كن و از آن به مقدار نيازت برگير كه اگر حلال باشد زهد پيشه كرده اى و اگر حرام باشد گناهى در آن نيست، زيرا به مقدار خوردن مردار برگرفته اى و اگر عتابى (از سوى خداوند) در آن باشد عتاب آسان و اندكى است». البته هدف از تمام اين تعبيرات باز داشتن انسان ها از دنياپرستى و غرق شدن در لذات مادى و آلوده شدن به انواع محرمات و مسابقه دادن در جلب متاع دنياست و گرنه مى دانيم تحصيل مال و ثروت به اندازه اى كه انسان بى نيازاز ديگران شود و آبرومندانه زندگى كند از امورى است كه اسلام بر آن تأكيد نموده است.

author-avatar

درباره کیان آرامش

به داد اسلام برسید،و بدانید که خدا محتاج به عبادت و استعانت شما نیست. اگر دین او را یاری نکنید،او دینش را به امتی دیگر می سپارد. (طلبه شهید محمد فاضلی)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *