شرح-نهج-البلاغه

مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الاْرَاءِ عَرَفَ مَوَاقِعَ الْخَطَإِ.

امام(عليه السلام) فرمود: كسى كه از آراى مختلف استقبال كند (و نظرات متفاوت را بررسى نمايد)موارد خطا را خواهد شناخت.

شرح و تفسير

راه شناخت حق

امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه راه به دست آوردن رأى صحيح را در مسائل مختلف نشان داده است. مى فرمايد: «كسى كه از آراء مختلف استقبال كند (و نظرات متفاوت را بررسى نمايد) موارد خطا را خواهد شناخت»; (مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الاْرَاءِ عَرَفَ مَوَاقِعَ الْخَطَإِ). بعضى از مسائل بديهى است و به همين دليل مورد اختلاف نيست اما بسيارى از مسائل نظرى پيچيده و آراء مختلفى در آن اظهار شده است. در اين گونه مسائل هرگز نبايد انسان به تنهايى تصميم گيرى كند بلكه عقل مى گويد: بايد آراى ديگران را به ضميمه استدلالات آنها بررسى كند تا بتواند آنچه را به حقيقت نزديك تر است انتخاب نمايد. همان چيزى كه قرآن مجيد به آن دستور داده مى فرمايد: «(فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الاَْلْبَابِ); پس بندگان مرا بشارت ده. همان كسانى كه سخنان را مى شنوند و از نيكوترين آنها پيروى مى كنند، آنان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده و آنها خردمندانند». بر اين اساس حكما و متكلمان و فقهاى ما همواره در مسائل نظرى نخست به نقل اقوال مى پردازند و در كنار هر قول دليل طرفداران آن را ذكر مى كنند، سپس از بررسى مجموع آنها ضعف ها و قوت ها ظاهر مى شود و آن قول را كه از همه برتر مى بينند انتخاب مى كنند. حتى گاه اقوال كسانى كه اختلاف مذهبى با آنها دارند نيز در برابر خود قرار داده و دليلشان را بررسى مى كنند. اين همان روشى است كه در بسيارى از علوم از جمله علم فقه از قديم ميان جمعى از دانشمندان متداول بوده و امروز نام «فقه مقارن» بر آن مى نهند و مثلاً پيروان مكتب اهل بيت آراء مذاهب چهارگانه اهل سنت و دلائل آنها را نيز بررسى مى كنند و از مقارنه آنها با آنچه از مكتب اهل بيت آموخته اند به نقاط قوت و ضعف آراء مختلف آشنا مى شوند. البته يكى از طرق آشنايى با آراى ديگران به مشورت نشستن است ولى كلام امام(عليه السلام) در اينجا منحصراً ناظر به مشورت نيست، بلكه هر گونه بررسى آراى ديگران را شامل مى شود. اين گفتار حكيمانه از يك سو هشدارى است به افراد متعصب و لجوج و صاحبان استبداد در رأى كه گاه حاضر نيستند حتى سخنان ديگران را بشنوند تا چه رسد كه اگر آنها را صحيح ديدند بپذيرند و از سوى ديگر مسئله آزادى و سعه صدر را در مسائل علمى روشن مى سازد كه از چهارده قرن پيش براى ما به يادگار مانده است; آن روز كه نه سخنى از علم مقارن بود و نه حريت در بررسى آراء و نه احترام به افكار ديگران. شبيه اين گفتار حكيمانه در كتاب من لا يحضره الفقيه از آن حضرت نقل شده كه به فرزندش محمد بن حنفيه مى فرمايد: «اضْمُمْ آراءَ الرِّجالِ بَعْضَها إلى بَعْض ثُمَّ اخْتَرْ أقْرَبَها إلَى الصَّوابِ وَأبْعَدَها مِنَ الاْرْتِيابِ; آراى عالمان يكى را در كنار ديگرى قرار ده سپس آن رأى را كه به حقيقت نزديك تر و از خطا دورتر است انتخاب كن». همان گونه كه قبلاً در ذيل حكمت 161 گفتيم اين معنا در غررالحكم به شكل ديگرى از آن حضرت نقل شده است: «حَقٌّ عَلَى الْعاقِلِ أنْ يُضيفَ إلى رَأْيِهِ رَأْىَ الْعُقَلاءِ وَيَضُمَّ إلى عِلْمِهِ عُلُومَ الْحُكَماءِ; شايسته است كه انسان عاقل آراء ساير عقلا را در كنار رأى خود قرار دهد و علوم حكيمان را به علم خود بيفزايد (و برترين را انتخاب كند)». به همين جهت از استبداد به رأى در روايات اسلامى شديداً نكوهش شده است. در دنياى امروز نيز به اين مسئله اهميت فراوان داده مى شود كه براى رسيدن به رأى صحيح نظرخواهى مى كنند و آراء مختلف را از صاحب نظران جمع مى كنند و آنها را در برابر هم قرار مى دهند تا از اين طريق به آنچه صحيح تر است نائل شوند. اگر دنيا، امروز به اين مسئله رسيده پيشواى بزرگ اسلام اميرمؤمنان على(عليه السلام)چهارده قرن پيش آن را بيان فرموده است.

author-avatar

درباره کیان آرامش

به داد اسلام برسید،و بدانید که خدا محتاج به عبادت و استعانت شما نیست. اگر دین او را یاری نکنید،او دینش را به امتی دیگر می سپارد. (طلبه شهید محمد فاضلی)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *