برسی شیوه های عزاداری:
در عصری که تمام دنیای کفر با مذهب تشیع مشکل دارند بر خود باید لازم بداریم که احیائ شعائر حسینی که اصلی از این مذهب می باشد را به گونه ای اجراء کنیم که نه تنها سطح دید خود را نسبت به این مذهب بالا ببریم بلکه آن را اصلی ترین وسیله سازیم برای جذب غیر شیعه به این مذهب بی نقص
لذا بر خود لازم می دانم بحث خود را با آوردن روایاتی شروع کنم که تصدیق می کند عزاداری را از زمان آدم علیه سلام تا زمان حال:
ذکر مصیبت جبرئیل بر آدم:
صاحب تفسیر الدار الثمین در باب تفسیر سخن حق تعالی که می فرماید:(فتلقی آدم من ربه کلمات…)روایت می کند: ادم علیه السلام در ساق عرش الهی نام پیامبر وائمه هدی علیهم السلام دید وجبرئیل به او یاد داد که این چنین بگوید: (یا حمید بحق محمد صلوات الله علیه وآله…)
پس هنگامی که نام حسین علیه السلام را بر زبان آورد، اشک هایش جاری وقلبش خاشع گشت وگفت: ای برادرم جبرئیل در هنگام یاد پنجمین نفر دلم می شکند واشکم جاری می گردد.
جبرئیل گفت: این فرزند تو دچار مصیبتی می شود که مصائب دیگر نزد ان کوچک می گردند گفت: این چه مصیبتی است گفت: در حال یکه تشنه لب ؛ غریب تنها، وبی کس مانده وهیچ یار ویاوری ندارد کشته می شود.
ای آدم! کاش میدیدی اور ا در حالی که می گوید:وای از تشنگی! وای از کمی یاور وناصر! تا جایی که تشنگی میان او وآسمان همانند دود حائل می شود.پس هیچ کس جز با شمشیر وچشاندن مرگ جواب اور ا نمی دهد.پس همانند گوسفند، از قفا ذبح می گردد ودشمنان اموال او را غارت کرده وسر او ویارانش را به همراه زنان ایشان در میان شهر ها می گردانند، خبر این واقعه از پیش در علم یکتای منان امده است.سپس ادم علیه السلام وجبرئیل گریه کردند همانند گریه زنی که فرزندش را از دست داده است.[1]
عزاداری حضرت ابراهیم در مصیبت امام حسین علیه السلام:
روایت شده از حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه السلام که فرمود: هنگامی که خداوند متعال ، به ابراهیم فرمود که به جای پسرش اسماعیل ، آن گوسفند که خداوند برای ابراهیم فرستاد را ذبح کند ابراهیم آرزو کرد، کاش می توانست درد ورنج پدری که به دست خود عزیز ترین فرزندان خود را قربانی می کند درک کند.
تا استحقاق با الاترین درجه ثواب (صبر بر مصائب) راکسب نماید. در این هنگام خداوند بر او وحی کرد ای ابراهیم! محبوب ترین خلق من نزد تو کیست؟ فرمود خداوندا! هیچ افریده ای نزد من از حبیبت حضرت محمد صلوات الله علیه وآله محبوب تر نیست.
خداوند فرمود: او برایت محبوب تر است یا خودت؟
گفت: او برایم از خودم محبوب تر است.
خطاب رسید پسرش برایت محبوب تر است یا پسر خودت؟
گفت: پسر او:خطاب رسید ایا ذبح فرزند او از روی ظلم وبه دست دشمنان برای تو دردناک تر است یا ذبح فرزند خودن به دست خود وبرای اطلاعت من.فرمود ذبح فرزند او به دست دشمنانش برایم دردناکتر است.خداوند فرمود:
ای ابراهیم گروهی که خود را از امّت حضرت محمد صلوات الله علیه واله می خوانند بعد از او فرزندش را ظالمانه به قتل خواهند رساند همان گونه که میش را سر می برند.وبه این وسیلخ مستحق عذاب وخشم خواهند شد.
ابراهیم علیه السلام بسیار بی تاب شد وقلبش به درد امد وگریست ، انگاه خداوند فرمود: ای ابراهیم جزء تو را برای قتل حسین علیه السلام جایگزین پریشانی تو برای ذبح فرزندت نمودم.وبدین وسیله برایت بالا ترین درجه ثواب صبر بر مصائب را در نظر گرفتم.[2]
فلسفه وجود عزاداری برای اهل البیت علیهم السلام:
امام خمینی می فرمایند: که یک مطلبی هم که بین همه ما باید باشد این است که، این نکته را به مردم بفهمانیم ؛همه اش قضیه این نیست که ما می خواهیم ثواب ببریم باید این کته هم به مردم گفته شود وتذکر داده شود که آقا قضیه روضه خوانی قضیه این نیست که من یه چیزی بگویم ویکی هم گریه کند.
رهبر معظم انقلاب می فرمایند که بیان مصائب ومراثی حضرت أبی عبد الله علیه السلام یعنی ارائه الگویی به مردم برای کیفیت بخشیدن به حرکت در راه هدف های بزرگ.
وصیت امام محمد باقر علیه السلام به اقامه عزا:
حضرت باقر علیه السلام وقتی که می خواستند فوت نمایند وصت کردند که ده سال (ظاهراً در منا) اجیر کنند کسی را یا کسانی را که برای من گریه کنند.
این چه مبارزه ای است حضرت باقر علیه السلام احتیاج به گریه داشت حضرت باقر علیه السلام می خواست چه کند گریه را آن هم در مناچرا؟
أیام حج ومنا! این همین نقطه اساسی ، سیاسی ، روانی، انسانی است که ده سال در انجا گریه کنند.
خوب مردم می ایند، می گویند چه خبر است چیست، می گویند این طور بود. این توجه می دهد نفوس مردم را به این مکتب وظالم را منهدم می کند ومظلوم را قوی می کند. ما جوان ها دادیم کربلا جوان ها داده؛ ما این را باد حفظش کنیم .این نمی شود این طور باشد! شما خیال بکنید که گریه است، خیر گریه نیست ، یک مسئله سیاسی روانی، واجتماعی است.[3]
از ابن خارجه نقل شده است که می گوید: نزد امام صادق علیه السلام بودیم ویادی از امام حسین علیه السلام گردید.امام صادق علیه السلام به یاد حسین علیه السلام گریه کرد وما نیز گریه کردیم سپس حضرت سرش را بالا آورد وفرمود حسین بن علی علیهما السلام فرموده است : من کشته اشک ها وبغض ها هستم، هیچ مؤمنی مرا یاد نمی کند مگر این که بر من می گرید.[4]
اگر از بعد تاریخی به این مسئله نگاه کنیم، شیوههای مختلفی در عزاداری مشاهده میشود و آیینهای مختلفی در عزاداری وجود داشته است، اولین کسانی که برای سید الشهداء عزاداری کردند، اهل بیت علیهم السلام میباشند از باب نمونه، زمانی که امام زینالعابدین علیه السلام و زینب کبری سلام الله علیها و کسانی که در واقعه کربلا حضور داشتند بر جنازهها میگذرند مرثیه خود را با این مطلع شروع میکنند : « وا محمداه صلى علیک ملیک السماء هذا حسین مرمل بالدماء مقطع الأعضاء و بناتک سبایا إلى الله المشتکى و إلى محمد المصطفى و إلى علی المرتضى و إلى حمزة سید الشهداء وا محمداه هذا حسین بالعراء یسفی علیه الصبا قتیل أولاد البغایا یا حزناه یا کرباه الیوم مات جدی رسول الله یا أصحاب محمداه هؤلاء ذریة المصطفى یساقون سوق السبایا»؛ (بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج45، ص: 59) اى جد بزرگوار صلوات پادشاه آسمان بر تو باد. این حسین تو میباشد که آغشته بخونها است. اعضایش قطعه قطعه شده است. و دختران تو اسیر شدهاند، شکایت کردن بخدا و محمّد مصطفى و على مرتضى و حمزه سید الشهداء وظیفه ما است. وا محمّداه این حسین تو میباشد که عریان است و باد صبا بر جسدش میوزد و قتیل زنازادگان شده است. آه از حزن و غم و اندوه من! امروز جدم پیغمبر خدا از دنیا رفته، اى اصحاب محمّد! اینان فرزندان مصطفى هستند که نظیر اسیران، رانده میشوند.
و با این تعابیر زیبا عمق فاجعه را تشریح میکنند لذا زینب دختر علی بن ابیطالب(علیهم السلام) هم از مرثیه سرایان میباشد، میگویند ام السلمه همسر پیامبر اولین کسی بود که بعد از شنیدن خبر شهادت سید الشهداء(ع) در مدینه عزاداری کرد و مردم را به شیون و زاری واداشت «یعقوبى» مىنویسد: اوّلین نالهاى که بر شهادت حسین بن على(ع) در مدینةالنّبى شنیده شده از «امّ سلمه» همسر پیامبر(ص) بود. او گفت: پیامبر(ص) فرمود: «جبرئیل به من خبر داد که امّتم فرزندم حسین را خواهند کشت.» و مقدارى خاک به من داد و فرمود: این خاک را نگه دار، هنگامى که آن خونآلود شد بدان حسین من به شهادت رسیده است(تاریخ الیعقوبى، احمد بن ابى یعقوب، ج 2، ص 224؛ تهذیب التهذیب، ج 2، ص 347)
آیا از سوی ائمه (ع) بر مرثیهخوانی تاییدی رسیده است؟
در بین سائر ائمه علیهم السلام هم این شیوه مرسوم بوده است از باب نمونه ابوهارون مکفوف روایت کرده است : که امام صادق علیهالسلام به من فرمود: ای. اباهارون! در مرثیه حسین علیهالسلام شعری برای من بخوان، وقتی من شروع کردم به خواندن، حضرت فرمود: نه، آن طوری که(در محافل خود) میخوانید، بخوان! یعنی با آهنگ محزون و رقّت آور. پس من این شعر را برای او خواندم:
بر قبر حسین گذر کن* و به استخوانهای پاکش بگو،
«أَبِیهارُونَ الْمَکْفُوفِ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع یَا أَبَاهارُونَ أَنْشِدْنِی فِی الْحُسَیْنِ ع فَأَنْشَدْتُهُ فَقَالَ أَنْشِدْنِی کَمَا تُنْشِدُونَ یَعْنِی بِالرِّقَّةِ قَالَ فَأَنْشَدْتُهُ امْرُرْ عَلَى جَدَثِ الْحُسَیْنِ فَقُلْ لِأَعْظُمِهِ الزَّکِیَّهْ قَالَ فَبَکَى ثُمَّ قَالَ زِدْنِی فَأَنْشَدْتُهُ الْقَصِیدَةَ الْأُخْرَى قَالَ فَبَکَى فَسَمِعْتُ بُکَاءً مِنْ خَلْفِ السِّتْرِ فَلَمَّا فَرَغْتُ قَالَ یَا أَبَاهارُونَ مَنْ أَنْشَدَ فِی الْحُسَیْنِ شِعْراً فَبَکَى وَ أَبْکَى عَشَرَةً کُتِبَتْ لَهُمُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ أَنْشَدَ فِی الْحُسَیْنِ شِعْراً فَبَکَى وَ أَبْکَى خَمْسَةً کُتِبَتْ لَهُمُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ أَنْشَدَ فِی الْحُسَیْنِ شِعْراً فَبَکَى وَ أَبْکَى وَاحِداً کُتِبَتْ لَهُمَا الْجَنَّةُ وَ مَنْ ذُکِرَ الْحُسَیْنُ عِنْدَهُ فَخَرَجَ مِنْ عَیْنِهِ مِنَ الدَّمْعِ مِقْدَارُ جَنَاحِ ذُبَابٍ کَانَ ثَوَابُهُ عَلَى اللَّهِ وَ لَمْ یَرْضَ لَهُ بِدُونِ الْجَنَّةِ.»
اباهارون میگوید که: حضرت گریه کرد و فرمود: باز بخوان! و من قصیده دیگری را خواندم و حضرت گریه کرد و از پشت پرده صدای گریه(زنان) را شنیدم وقتی فارغ شدم فرمود: ای اباهارون! هر کس شعری برای حسین بخواند و بگرید و ده تن را بگریاند، بهشت برای آنها ثبت خواهد شد؛ و هر کس برای حسین علیهالسلام شعری بخواند و خود بگرید و پنج نفر را بگریاند، بهشت برای آنها ثبت خواهد شد؛ و هر کس برای حسین علیهالسلام شعری بخواند و یک نفر را بگریاند، بهشت برای آنها ثبت خواهد شد.
و هر کس در نزد او یادی از حسین شود و به اندازه بال مگسی اشک از چشمانش بیرون بیاید، ثوابش با خدا است و خداوند در پاداش او به کمتر از بهشت راضی نمیشود. (ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، شیخ صدوق، ص 108).
گونه عزاداریی که ابوهارون نقل میکند گونه مرثیه خوانی است که در آن دوره بین شاعران دیگرهم رواج داشته است شاعرانی مانند کمیت بن زید متوفی 126؛ سید حمیری متوفی 183؛ دعبل خزاعی متوفی 246 و.. نوع عزاداری ایشان مرثیه خوانی بوده است و معصومین علیهم السلام هم این نوع عزاداری را تایید میکرده اند و معلوم میشود مرثیه خوانی مورد تاکید ائمه بوده است.
نخستین نوحه خوان عاشورا که بود:
شاید بتوان نخستین نوحه خوان عاشورا را خود امام حسین علیه السلام دانست چه اینکه آن حضرت روز عاشورا برای ده نفر نوحه ومرثیه خواند ودر شهادتشان سخنانی فرمود وآنها را دعا یا دشمنان انهار ا نفرین کرد.این ها عبارتند از : علی اکبر علیه السلام قاسم علیه السلام ،عبد الله بن حسن علیه السلام، عبد الله(طفل شیر خوار) علیه السلام، مسلم بن عوسجه علیه السلام حبیب بن مظاهر علیه السلام، حر بن یزید ریاحی علیه السلام زهیر بن قین علیه السلام وجون علیه السلام.فصلنامه ویژه محرم زمزمه.ص.91
علما به گونههای عزاداری چه نگاهی دارند؟
عالمان شیعه و بزرگان مذهب، هدف عزاداری را زنده نگه داشتن یاد شهدا و اعلام آمادگی فداکاری و جانبازی در راه دین میدانند و هر کار مشروعی که بتواند ما را به این هدف سوق دهد اشکالی ندارد و معمولاً در بین شیعیان نوع عزاداریها مشروع بوده است و تقریباً بیشتر گونههای عزاداری مورد قبول علماست.
از جمله فتواهایی که مورد تایید علماء اعلام تا قبل از حکومت اسلامی ایران بود فتوای آیت الله العظمی نائینی بود که هر گونه عزاداری را برای سید الشهداء جایز و مستحب می دانست
همچنین علماء اعلالم دیگری چون آیت الله برو جردی،علامه آخوند،آیت الله حائری و… به این گونه فتوا دادن رضایت داشتند و هرگونه عزاداری را بر سید الشهدا جایز می دانستند تا زمانی که موجب قتل نفس نشود.
اما با روی کار آمدن جمهوری اسلامی و قرار گرفتن ایران به عنوان الگو ی تشیع؛ امام خمینی با صدور حکمی حکومتی؛ قمه زنی را حرام اعلام کرد و بسیاری از علماء هم که تا قبل از این حکم به استحباب قمه زنی می دادند؛ حکم خود را تغییر دادن و به حرمت آن تصریح کردند
اما بعضی از علماء بزرگ هم که هم اکنون جامعه ی اسلامی و جهان تشیع از آنها بهره می برند حکم خود را تغییر نداده و به استحباب آن قائل هستند.
آیاعزاداری سبب مسخره شدن است؟
اشکال دوم بدین نحو مطرح می شود که گردش دستجات در خیابانها وامثال اینها در این زمان سبب میشود که دشمن مارا مسخره کند.
جواب اینکه:
برای هر ملتی مراسمی مذهبی و واجتماعی وجود دارد و مسلما مراسم دیگر جمعیت ها بهتر از مراسم ما نخواهد بود علاوه بر اینکه دین با گفته های دشمنان مسخره بردار نیست و دگرگون نمیشود.
آیا ما نباید مسخره ایشان را به چیری نگیریم که تبهکاری را افتخار و نیرنگ را هدایت و جنایت را پیشرفت میدانند و پس از آن غلط گوئی ها ما ها را مترجع و مقصر و متهم می نمایند(آیا میتوان این یاوه سرایان را نادیده گرفت).دشمن برای اینکه مارا ازهم جدا کند و وحدت مارا از هم بپاشد مارا مسخره میکند تا پیوند هایمان از هم گسیخته شود،ولی پیوند ما هیچ وقت از آستان پرشکوه قران واهل بیت جدا نخواهد شد…
آیا عزاداری بدعت است؟
اولین اشکالی که مخالفین ما میکنند این است که میگویند مراسم عزاداری در زمان امامان معصوم معهود و مرسوم نبوده با اینکه آنان صاحب عزا بر امام حسین بوده اند؟
و در حدیثی نیامده است که اینها مواردی است که شیعه بدعت گذاشته است و آنها را به عنوان شعائر حسینی نام گذاشته اند(در حالی که در روایات آمده است که هر بدعتی ظلالت بوده و هر ظلالتی در آتش وگمراهی تمام به سر میبرد)؟؟
جواب : جواب ار این اشکال بسیار پر واضح است برای اینکه هر امری بدعت نمیباشد بدعت ناپسند عبارت از تشریع حکم ابتدائی وخکم ناساخته است و روایاتی که در مورد بدعت وبدعت گذار وارد شده بسیار زیاد است.
قمه زنی، زنجیر زنی ورفتن در آتش اضطرار به نفس است که حرام میباشد و کار مستحب نباید از راه حرام صورت بگیرد:
جواب:ما دلیلی بر این نداریم که امور فوق را حرام کرده باشد در صورتی که منتهی به نقص عضو و قتل نفس نباشد مثلا قمه زن طبق آنچه مرسوم و متعارف است با ایمن بودن از تلف تفس کسی که در این کار وارد باشد.اضراری برای آن نیست تا دلیل حرمت (اضرار به نفس) شامل آن شود و نیز داخل شدن در آتش مطابق آنچه ماشنیده ایم بنفسه موجب هلاکت نفس نمیباشد تا مشمول آیه (ولا قتلو انفسکم) و قول معصوم الموئمن لا یقتل نفسه گردد(این سخن زمانی صحیح است که حاکم شرع جامعه ای حکم حکومتی به حرمت آن نداده باشد به صورت کلی اگر بخواهیم بحث کنیم حکم حکومتی حاکم شرع جامعه ی اسلامی بر حکم فقهی هر فقیه و یا مجتهدی اولی تر است و تخلف از آن در جامعه ای که وی حاکم شرع آن جامعه میباشد،حرام شرعی میباشد همان گونه که مراجع این امر را قبول دارند).
نتیجه:
اکنون که این مقدمات معلوم شد ظاهر میشود که پرپا داشتن موکب ها و شعائر حسینی در صورت خالی بودن از کارهای حرام از نظر شرع در این زمان که دشمنان اسلام در کمین نشسته اند و به خاموش کردن این شعائر می اندیشند از واجبات است پس بر هر مسلمان واجب است که در بر پاداشتن آن بکوشد.
پی نوشت ها:
[1] مجلسی.محمد باقر.بحار الانوار.ج.44.ص.223
[2] عیون الاخبارالرضا.ج.1.ص.20917
[3] هیئت-بررسی شوه های عزاداری در هیئات.ص.28
[4] مستدرک الوسائل .ج.10.ص.312
احسنت اقای الماسی
سلام موفق باشید…
احسنتم
خسته نباشید
سلام وعرض ادب…موفق باشید.
واقعا عالی بود دم نویسندش هم گرم
سلام موفق باشید.