قطار زندگی بلیط می خواهد….
دو نفر به يك ليوان آب نگاه ميكنند كه تا نيمه از آب پر است. بعضي ميگويند كه نصف اين ليوان خاليست و عدهاي ديگر عقيده دارند كه نيمي از اين ليوان پر است. حالا شما چه ميگوييد؟ شايد بگوييد كه چه مثال تكراريي را آوردهام و اين قصه را صدها بار شنيدهايد. بله من هم آن را صدها بار شنيدهام ولي گاهي اوقات همين گفتههاي ساده معاني عميقي دارند كه هرگز كهنه نميشوند و نميتوان به سادگي از كنارشان گذشت.
هر برگ دفتر زندگي ما پر از گزينههاي گوناگون است و اين ما هستيم كه با انتخاب آنها خوشي و ناخوشي زندگيمان را رقم ميزنيم. دقت كنيد منظور من از گزينهها آنهايي هستند كه كاملا در حيطه اختيار ما هستند ولي به آن دسته از كارهايي كه ما قدرتي رويشان نداريم اشاره نميكنم. ديدگاههاي مثبت و منفي، خوش بينانه و بدبينانه، اميدوارانه يا مايوس كننده و عميق يا سطحي ما باعث ميشوند كه گزينههاي خوب يا بد را انتخاب كنيم. در حقيقت ديدگاهها، تصميمهايمان را جهتدهي ميكنند. هر رويدادي دو رو دارد؛ روي تاريك و بخش روشن. فرقي نميكند كه اين اتفاق خوب باشد يا بد. حتي اگر در مواجهه با خوشيها، همه چيز را فراموش كنيم و از خود و حقايق اطراف غافل شويم، ناخودآگاه وارد بخش تاريك صحنه شدهايم. اگر زياده از حد به نورهاي رنگارنگ خيره شويم، چشمانمان آسيب ميبيند و ديگر نميتوانيم بقيه محيط را واضح و دقيق مشاهده كنيم. عين اين واقعيت براي صحنه تاريك هم صادق است. ماندن زياد در تاريكي چشمها را تنبل ميكند و هرگز نميخواهد از تاريكي خارج شودچرا كه نور به شدت چشمانش را خواهد آزرد.
در اين جا ميخواهيم به نگاهي مثبت و خوش بينانه بپردازيم و منظورمان سادگي و زودباوري و الكي خوش بودن نيست. حالا سوال اينست كه چرا اين همه بر مثبت انديشي و خوش بين بودن تاكيد ميشود؟
هيچ كس نميتواند منكر اين حقيقت شود كه خوش بيني از عوامل اصلي خلق يك زندگي سالم، شاد و موفق است. افرادي كه اين ويژگي كليدي را دارند، خلقي خوش و رفتاري مناسب و جذاب خواهند داشت كه بسياري را به آنان علاقهمند ميكند. در واقع خوشيبيني و نگاه مثبت با اخلاق و منشي دلپذير و خوشايند مترادف است. قهرمانان و دانشمندان، بازرگانان و سياستمداران موفق و مشهور همگي مثبت انديش بودهاند. مثبت انديشي اميد را به ارمغان ميآورد و اميد همان نيرويي است كه چرخ ماشين پيشرفت هر انساني را از پستيها و بلنديهاي جاده زندگي به جلو ميراند. يك نگاه واقعگرا و در عين حال خوشبينانه و اميدوارانه سلامتي جسم و روان را نيز هديه ميآورد و طول عمر را افزايش ميدهد. به علاوه واضح است كه اشخاص مهربان، بشاش، گشادهرو و با نشاط بيشتر از افراد نااميد، اخمو و غمگين ميتوانند دوست پيداكنند و دوستيهاي پايدار را شكل دهند. ولي متاسفانه مردم دنياي امروز بيش از هر زمان ديگري به بدبيني و ياس و نااميدي گرفتارند و بدتر از همه اين كه اين «بيماري» حد و مرز سني هم نميشناسد. اكنون بيماري افسردگي آنچنان شايع است كه سرماخوردگي، و بيجهت نيست كه روانپزشكان آن را «سرماخوردگي رواني» لقب دادهاند. اين روزها پيران، ميانسالان و جوانان از اين درد رواني عذاب ميبرند. حالا چرا من از افسردگي نام بردم؟ علت اينست كه يكي از عوامل بروز اين نوع سرماخوردگي – جدا از فاكتورهاي ژنتيكي- بدبيني و نگاه منفي به خود، ديگران و حوادث و رويدادهاي اطراف است. وقتي كه فرد به خود بدبين باشد، اعتماد به نفس ندارد و تمامي موفقيتهايش را به شانس و تصادف نسبت ميدهد. به تدريج اين طرز فكر اعتماد به نفسش را كمتر و كمتر ميكند و به جايي ميرساند كه او ديگر نميتواند موفق باشد. اين فرد در نمييابد كه خودش اين بلا را سر خودش درآورده و اعتماد به نفسش را ضعيف كرده است. از اين كه اشتباه كرده و موفق نشده سخت ناراحت است ومدام خود را شماتت ميكند. نميتواند خودش را ببخشد و مدت طولاني درگيري ذهني دارد. اگر ديگران به او كمك نكرده باشند يا در شكستش موثر بوده باشند، با خلقي عبوس و نگاهي منفي آنها را نيز سرزنش ميكند. چون اين آدم نميتواند خود را ببخشد به تبع بخشيدن ديگران هم آسان نخواهد بود. گاهي اوقات هم برتر است چرا كه اصلا كسي مقصر نيست و او ميخواهد از زيربار مسئوليت كارهايش شانه خالي كند. بدين ترتيب ديگران از او ناراحت ميشوند و كناره ميگيرند. آدم بدبين كه نگاهي منفي دارد به اين نتيجه ميرسد كه نبايد از كسي كمك خواست و با كسي دوستي كرده به او اعتماد نمود. پس شما جزء كدام دستهايد؟ ليوان نيمه پر است يا نيمه خالي؟ هر كدام از اين دو جور آدم كه باشيد اين گفتهها برايتان مفيد است. اگر آدم بدبيني باشيد، ميتوانيد آستينهايتان را بالا بزنيد و آن اعتماد به نفس كوچك و بيچاره كه گوشه ذهنتان در انتظار نور مثبتي كز كرده را پيدا كرده به او توجه كنيد. ايدهها و نگاههاي خوب و روشنتان را به او هديه نماييد تا باز هم با شما دوست شود. اگر هم كه عضو گروه مثبتانديشها باشيد، ميتوانيد ايدههايتان را با بياني بهتر به ديگراني كه بدبين هستند، انتقال دهيد.
تغيير دادن رويه زندگي كار دشواريست ولي خوشحال و بانشاط بودن و افسرده و كج خلق بودن دو گزينه از هزاران گزينه پيشروي ماست كه شايد بتوان گفت انتخاب درست و نادرست آنها ميتواند تمامي زندگي ما را زير سلطه خودش بگيرد. انتخاب مثبت بودن يا منفي بودن بر عهده هر انسانيست. فقط خودش بارها و بارها شنيدهايم كه بايد هر كس خودش به خودش انگيزه دهد و خود را به حركت، تكاپو، تلاش و تغيير وا دارد. اين گفته به تمامي درست است. مادر، پدر، آموزگار، مشاور تربيتي همه سعي دارند كه او را به درس خواندن تشويق كنند تا دست از شيطنت و بازيگوشي دست بردارد. اهرمهاي تشويق، تنبيه،نصيحت، مشاوره، گفتگوهاي دوستانه و هر ترفندي كه در اين مورد موثر واقع ميشود، همگي به حركت در ميآيند ولي دانشآموز همان است كه بود. علت چيست؟ واضح است اين «او» است كه نميخواهد درس بخواند. وقتي كه «او» نخواهد، هيچكس نميتواند كاري بكند. هر قدر هم كه درباره ارزش و ضرورت تحصيل با او صحبت كنند، فايدهاي ندارد مگر اين كه خودش به اين نكته پي ببرد. زماني كه او ميفهمد و خودش به اهميت درس خواندن پي ميبرد، بدون هيچ گونه اهرم خارجي شروع ميكند و زماني كه لذت آموختن را بچشد، اگر همه به او بگويند كه اصلا لازم نيست درس بخواني، از آموختن و فراگيري خسته نخواهد شد.
پس اگر ميخواهيد تغيير كنيد بايد با تمام وجود و با همه توانتان دست به كار شويد. روحيهتان را تقويت نماييد و فيلتر كدر و تار جلوي لنز دوربينتان را برداريد. اين فقط كار «خودتان» است نه هيچ كس ديگر. كسب مهارتهاي خود انگيزشدهي پايه موفقيت در تبديل نگاه منفي به نگاه مثبت است.
اگر فردي مثبت انديش باشيد كه از آنچه ميخواهم بگويم آگاهيد ولي اگر بدبين بوده نگاهي منفي داشته باشيد، بعيد است كه بدانيد: اشخاص خوشبين، با نشاط، موفق و سرحال مشكلات كمتري در زندگي ندارند بلكه ميزان دشواريها و فراز و نشيبهاي زندگيآنان، مشابه روزگار همان آدمهاي منفينگر است. تفاوت نوع زيستن اين دو دسته تفاوت طرز برخورد و مواجهه آنان با دشواريهاست. گاهي اوقات به دوستان، همكاران و آشناياني برميخوريم كه سرحال هستند، در كارشان موفقاند، بيخودي و سريع لب به شكايت باز نكرده الكي غرغر نميكنند و هميشه براي رويارويي با مشكلات آمادهاند. شايد فكر كنيم كه «خب اين كه هيچ غمي در زندگي ندارد. تعجبي نيست كه اينقدر سرحال و شاد و موفق است.» ولي بدانيد كه هرگز اين طور نيست. چه بسا اگر او بخواهد داستان زندگيش را تعريف كند، مشكلاتش از مال شما هم سختتر و بيشتر باشد. خوشبينها ايمان دارند كه هر مشكل و ناراحتي هر قدر هم كه شديد و طاقتفرسا باشد، در هر حال سپري شده ميگذرد. آنها باور دارند كه وجود اين مشكل براي اين است كه درسي ياد بگيرند و تجربه كسب كنند. به همين جهت است كه مثبتانديشان ميتوانند رشد كنند و در جاده پيشرفت قرار گيرند. ولي ديدگاه منفينگران و بدبينان كاملا عكس است. اتفاقات ناخوشايند تا ابد باقي ميمانند، تمامي زندگيشان را تحت نفوذ خود ميگيرند و اوضاع هرگز بهبود نخواهد يافت. در كنار همه اين تفكرات بد و منفي و مخرب، اينها تصور دارند كه تقصير آنهاست كه اينچنين وضعي پيش آمده است.
به عبارتي مثبتانديشان به تمامي ايمان دارند كه “روزگار بهتري از راه ميرسد.” ولي بدبينيها برعكس آنها فكر ميكنند.
افراد خوشبين رويدادهاي ناگوار و شكستها را چالشهايي براي مبارزه ميبينند و به اين دليل سختتر تلاش مي كنند. امكان ندارد كه بگويند: “من اصلا شانس ندارم. هميشه اين اتفاقات براي من ميافتد.” “اين بار مثل هميشه خراب شد. نه اصلا اين وضعيت قابل تغيير نيست.” و لازم به گفتن نيست كه اين سخنان از زبان چه كساني شنيده ميشود. جالبتر اين كه خوشبينها براي اين كه خوشبختيشان را خلق كنند، به ديگران وابسته نيستند و سعي ندارند كه به زور اشخاص را متوجه خود كنند و اينها همگي از يك اعتماد به نفس بالا حكايت دارند. در واقع پروسه برعكس است. آنها تلاش نميكنند كه كسي را وادار به توجه كنند ولي ديگران به طرفشان جذب ميشوند. درواقع اين زاويه ديد مثبت، مثل آهنربايي قوي كه انرژي مثبت فراواني در خود داشته باشد، مردم را به سمت اين شخص جذاب و موفق ميكشاند.
زماني كه روزگار به مردم منفينگر و بدبين روي خوش نشان نميدهند، آنها سعي ميكنند كه شديدا واكنش نشان دهند و همواره ميگويند كه اين استرس آنها را ناراحت و عصبي نميكند! علاوه بر اين بدبينها با مشكلاتشان مواجه نميشوند و خيلي زود از پا در ميآيند.
گروه خوشبينها بسيار در شرايط دشوار و در مقابل فشارهاي عصبي مقاومند. به عبارتي اينها پشتكار زيادي دارند و به سادگي دست نميكشند و به اين ترتيب است كه آنها در تمامي مراحل راههاي سخت و پرپيچ و خم زندگي استرس چنداي را متحمل نميشوند چرا كه ميبينند با هر گام و پشت سر گذاشتن يك سر بالايي پر شيب، به هدفشان نزديك و نزديكتر ميشوند.
پژوهشها نشان دادهاند كه بيماريهاي جسمي و روحي كمتر به سراغ انرژيهاي مثبت ميروند ولي در عوض اين نيروهاي منفي، همجنسان خود را خيلي دوست دارند. خوشبينها بيشتر عمر ميكنند و اوقات كمتري از عمرشان را در بيمارستانها گذرانده داروهاي رنگارنگ مصرف نميكنند ولي انگار كه روان و جسم منابع انرژي منفي طالب اين چيزهاست. زماني كه آدمهاي مثبتانديش بيمار ميشوند، راحتتر ميتوانند دوره بيماري را پشت سربگذارند و بدنشان بهتر مقاومت ميكند. حالا با اين تفاسير اگر شما آدم منفينگري هستيد، بهتر است راجع به مطالبي كه گفتم خوب فكر كنيد و روش زندگيتان را برگزينيد. دو گزينه ساده و در عين حال عميق و تاثيرگذار پيشروي شما هستند. هر بار كه با حادثه ناگواري رو به رو شديد، به دنبال نكته مثبتي بگرديد. آن واقعه هر قدر هم كه ناگوار باشد، بالاخره ميتوانيد يك نكته خوب در آن پيدا كنيد. در هر حال يك نقطه روشن كه هست! اين نقطه روشن با همه كوچكيش ميتواند ذهن شما را روشن كند و باعث شود كه ديدگاههايتان را بازبيني كرده و ايده تازهاي بسازيد.
بلند شويد و با نگاهي جديد در قطار زندگي بنشينيد. تا به امروز بدبينيها و نيروهاي منفي حوادث ناگوار باعث شده بودند كه از قطار پياده شويد و با نااميدي فقط تماشاگر گذر آن باشيد. در واقع خود شما اجازه داديد كه اين كار را با شما بكنند. پس حالا هم ميتوانيد كه دوباره سوار قطار شويد. بليط ورود به اين قطار طولاني و بزرگ،نيروهاي مثبت، مثبتانديشي، خوشبيني و نگاهي تازه و انعطافپذير به مسائل است. ولي بدانيد كه هيچ جاي دنيا، هيچ كس نميتواند اين بليط را بفروشد. اصلا پول و قيمت مطرح نيست بلكه ماهيت آن نامحدود است و اصلا نميتوان خريد و فروشش كرد. تمامي مسافران پولدار قطار، خودشان آن را ميسازند. نگران نباشيد؛ ساختش چندان مشكل نيست. به فكري خلاق نياز دارد كه بتواند به هر چيز از زواياي گوناگون بنگرد. بدانيد كه عينك آفتابي در روزهايي كه اشعه خورشيد سوزان و گرم است به دردتان نميخورد چون مسافران قطار پويا و در تكاپوي زندگي از داشتن آن ممنوعند. سياهي شيشهها باعث ميشود كه دنياي بيروح را ببينيد كه همه چيز رنگي يكسان و خاكستري دارد. تنها سوزاني اشعه خورشيد را بر سرتان حس ميكنيد و دنيايي سراسر خاكستري را ميبينيد. ولي بدون عينك ميتوانيد هه رنگهاي زيبا و زنده اطرافتان را تماشا كنيد كه هر كدام داستاني متفاوت در پس خود داشته همگي نشانهاي و پيامي براي شما دارند. اشعه خورشيد گرم و سوزان است و ممكن است چشمتان را ناراحت كند ولي وجودش زندگي رنگارنگي را پيش رويتان قرارداده است پس مراقب باشيد عينك دودي همراهتان نباشد كه به قطار راهتان نميدهند!
درود بر شما احسنت واقعاً عالی بود موفق باشید…
سلام… متشکرم.نظر لطف شماست…