چرا ریشه ی موهات اومده بیرون؟ نخند! جلب توجه نکن، تو گرمای تابستون روزه بگیر، کله سحر پاشو نماز بخون ولکن بابا…

جلوی تلویزیون نشسته بود و کانال های ماهواره رو بالا و پایین می کرد و آه می کشید، منم در حالی که کتاب می خوندم ، دزدکی بهش نگاه می کردم تا ببینم برای چی آه می کشه؟ اما چیزی دستگیرم نمی شد!

یه هو با یه لحنی که حسرت توش موج می زد، گفت: ببین چقدر شادن! چقدر خوشحالن! تمیز و مرتب، صورت آرایش کرده ، موهای درست کرده ، لباس های قشنگ و راحت ، نه روسری نه مانتویی ، خوش و خرم، راحت ،شاد شاد ، به خدا زندگی می کنن اینها!

بعد نگاهش رو از تلویزیون کند و رو به من با عصبانیت گفت: اما ما چی؟ همش باید این روسری تو سرمون باشه! چپ نرو ، راست بیا چرا ریشه ی موهات اومده بیرون؟ چرا جورابت نازکه؟ نخند! دختر که بلند نمی خنده! جلب توجه نکن، قبل غروب خونه باش، تو گرمای تابستون روزه بگیر، کله سحر پاشو نماز بخون …اَه…

اصلا کی تا به حال خدا پیغمبر رو دیده؟ از کجا معلوم اینها همه راست باشه؟ یعنی این خارجی ها، همشون می رن جهنم ؟! اون وقت من و تو به خاطر یه تیکه پارچه رو سرمون و یه دولا راست شدن می ریم بهشت؟! اصلا واقعا بهشت و جهنمی هست؟ حساب کتاب هست؟ برو بابا…اینها رو الکی گفتن سر منو، تو رو گرم کنن…

خسته شدم به خدا، این چه زندگیه که ما داریم؟ همش گیر ، گریه ، ولکن بابا، کاش مسلمون نبودم! کاش تو ایران به دنیا نیومده بودم! ببین این خارجکی ها چه حالی می کنن! چه عشقی می کنن! مگه آدم چند سال زنده س که بخواد همش مراقب ریشه موشو ، و رنگ مانتوشو این حرفا باشه…

سریع زدم تو خال و  گفتم : چند سال زنده ای؟

imagesبا بی حوصلگی گفت: خیلی عمر کنم هفتاد، هشتاد ساله، نرخ تعیین می کنی؟

گفتم: اگه واقعا اون ها راست بگن و هیچ خدا پیغمبری و حساب کتابی نباشه، من و تو یه لذت و خوشی هفتاد هشتاد ساله رو از دست می دیم، اما، اما اگه ما راست بگیم و خدا پیغمبر راست باشه و روز قیامت، حساب رسی باشه، کسانی که اعتقاد نداشتن و رعایتِ به قول تو این گیرها رو نکردن، یه لذت ابدی و جاویدان رو از دست می دن و یه عذاب ابدی رو می خرن!

حالا مقایسه کن، لذت هفتاد ساله ، یا لذت و خوشی ابدی؟( این حرفی که زدم ، مال امیرالمومنین بود ها)

دین یعنی دستور زندگی، دستور قشنگ زندگی کردن، درست زندگی کردن، اگه آدم بخواد همینجوری، بدون هیچ قانونی زندگی کنه که می شه جنگل!

سکوت کرد و هیچی نگفت، ادامه دادم: تازه عزیزم اینهایی که تو ماهواره می بینی، همش ظاهریه ، ماسک زدن، فیلمه، خود تو، وقتی عروسی می ری و می خوان ازت فیلم بگیرن، چه قیافه ای هستی؟ غم دنیا هم که تو دلت باشه ، بازهم می خندی و ظاهرا خوشحالی، به علاوه ی این که تمیز و مرتبی و سر و صورتت هم درست کرده! اینها بازیگرن، پول می گیرن بخندن و  بخندونن!

نشنیدی می گن:

    در این دنیا دل بی غم نباشد         اگر باشه بنی آدم نباشد

اونها هم غم و غصه ها و مشکلات خودشون رو دارن، بعدش هم مشکلات من و تو چه ربطی به دینمون داره؟ دین یعنی دستور زندگی، دستور قشنگ زندگی کردن، درست زندگی کردن، اگه آدم بخواد همینجوری، بدون هیچ قانونی زندگی کنه که می شه جنگل!

دوست داشتی مسلمون نبودی، تو ایران هم به دنیا نیومده بودی، اصلا تو خارج هم نبودی که مجبور بشی یک سری قانون ها رو رعایت کنی، بالاخره اونجا هم یه حداقل هایی هست دیگه، دین خودشون رو دارن دیگه، اصلا حیوون خلق می شدی! راحت راحت، همون یه وجب لباسی رو که این خارجی ها می پوشن هم، نمی پوشیدی؟! به قول معروف از هفت دولت آزاد، دوست داشتی؟

یه هو چشماش بُراق شد و گفت: چرا چرت و پرت می گی؟

گفتم: والا… ، عوض این که خدا رو شکر کنی که تو مملکت و خانواده درست و حسابی به دنیا اومدی، هی حسرت این غربی ها رو می خوری که اونها خوشبخت ترن؟ خوشبختی که به ظاهر شاد و رنگ لباس نیست، به آرامشیه که آدم داره .

حالا بیا در گوشی هم یه چیزی بهت بگم، منی که ازدواج کردم دارم می گم ها : همسرهایی که دین و ایمون دارن و از خدا و روز قیامت می ترسن ، هر کاری رو نمی کنن، حتی تو اختلاف نظر و دعواهاشونم ، سعی می کنن حد و حدود رو نگه دارن ، رضایت خدا پیغمبرو، تو پس ذهنشون دارن،  ولی کسی که از خدا هم حساب نمی بره، چه درنده ای می شه؟!

حالا بیا این آیه قرآن رو نگاه کن:

أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ أُوتُوا نَصیباً مِنَ الْکِتابِ یُۆْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ یَقُولُونَ لِلَّذینَ کَفَرُوا هۆُلاءِ أَهْدى‏ مِنَ الَّذینَ آمَنُوا سَبیلاً( سوره نسا آیه 51)

آیا كسانى را كه بهره‏اى از كتاب (خدا) به آنها داده شده، ندیده‏اى كه به بت و طاغوت ایمان مى‏آورند و درباره كفّار مى‏گویند: اینان از كسانى كه (به اسلام و محمّدصلى الله علیه وآله و سلم) ایمان آورده‏اند، راه یافته ‏ترند.

می دونی در ادامه آیه، خدا، خودش این افراد رو لعن کرده و لعنت یعنی دوری از رحمت و محبت و عشق خدا؟ کسی که خدا رو نداره ، واقعا چی داره؟؟؟

author-avatar

درباره کاظمی

زندگي کن. حتي اگه بهترين هايت را از دست دادي. زيرا اين زندگي کردن است که بهترينهاي ديگر را برايت ميسازد آسمانم انتهايش قلب توست / مهربان اين آسمان از آن توست / آسمانم هديه اي از سوي من / تا بداني قلب من هم ياد توست حسرتي گر به دلم هست همان دوري توست من پرستوي خزان ديده ي خاموش توام. کاش ميشد در سايه ي مژگانت ، لحظه اي به تماشاي درياي خوشرنگ چشمهايت مي نشستم وبلاگ من:http://kazme20.parsiblog.com/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *