بسم رب شهدا و صدیقین….thHD1O1XWW

نوجوانی شهید عباس بابایی…

یه روز با عباس سوار موتور سیکلت بودیم ، تا مقصد، چند کیلومتری مانده بود. یکدفعه عباس گفت :« دایی نگه دار!» متوجه پیرمردی شدم که با پای پیاده ، تو مسیر می رفت. عباس پیاده شد ، از پیرمرد خواست که پشت سر من سوار موتور شود . بعد از سوار شدن پیرمرد، به من گفت: دایی جان، شما ایشان رابرسون؛ من خودم پیاده بقیه راه رو میام . پیرمرد را گذاشتم جایی که می خواست بره. هنوز چند متری دور نشده بودم که دیدم عباس دوان دوان رسید ؛ نگو برای اینکه من به زحمت نیفتم ، همه مسیر را دویده بود.(علمدار آسمان ص27)

پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) فرمودند: « محبوب ترین بندگان نزد خداوند، کسانی هستند که برای بندگان خدا سود مند باشند.(راهنمای انسانیت ، ترجمه نهج الفصاحه، ص 584، ح 86)

نوجوانی شهید علی رضا کریمی…

بعد از ماجرای بنی صدر، یک روز با بچه ها ، سر قضیه نافرمانی بنی صدر از امام ، خیلی بحث کردیم . دیدم علیرضا یه گوشه ای ایستاده وبا حالتی خاص به ما نگاه می کنه؛ مثل اینکه داشت  با نگاهش مطلبی را به ما می گفت . رفتم پیشش گفتم :« چی شده؟ « می شه بگید سر چی دارید بحث می کنید ؟! خدا به ما ولی فقیه داده، ما رهبر داریم، راهمون معلومه ، هر چی آقا فرمود همونه ، ما باید اطاعت کنیم .این بازی های سیاسی بد نیست ، اما خیلی دور وبر این مسائل چرخیدن ، ما را از اصل موضوع ـ که ولایت فقیه باشه ـ دور می کنه .» و ادامه داد :« حواستون کجاست؟!» یادتون رفته که امام فرمود:«پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد؟!»

امام علی (علیه السلام ) : در مورد ولایت مداری مالک اشتر فرمودند:« او در هیچ کاری ، پیش نمی افتد ، بر نمی گردد ، رو بر نمی گرداند و جلو نمی رود؛ مگر من علی دستور بدهم.»

نوجوانی شهید ابراهیم امیر عباسی…

مادر بهش گفت : ابراهیم ، سرما اذیتت نمی کنه ؟

گفت: نه مادر، هوا خیلی سرد نیست.

هوا خیلی سرد بود ، ولی نمی خواست ما را توی خرج بیندازد . دلم نیامد همان روز رفتم و یک کلاه برایش خریدم . صبح فردا کلاه را سرش کشید و رفت: ظهر که برگشت ، بدون کلاه بود !

گفتم :« کلاهت کو؟ گفت : اگه بگم ، دعوام نمی کنی ، گفتم :« نه مادرمگه چیکارش کردی» گفت : «یکی از بچه های مدرسه مون با دمپایی میاد امروز سرما خورده بود؛ دیدم کلاه برای اون واجب تره.»

امام علی (علیه السلام ) فرمودند:« آنچه را به دست می آوری ببخش تا مورد ستایش قرار گیری.» (غرور الحکم، ح 4716)

نوجوانی شهید علی اکبر رحمانیان…

تازه از مدرسه بر گشته بود.آمد پیش من وگفت: مادر، اگه یه چیزی بخوام ، برام میخری؟ با خودم گفتم؛ حتما دست دوستاش یه چیزی ـ خوراکی ای دیده، دلش کشیده. گفتم : بگو مادرچرا نخرم! گفت: کتاب نهج البلاغه می خوام .» اون موقع(دوره طاغوت)  کمتر کسی پیدا می شد اهل قران و نماز باشه ، چه برسد به نهج البلاغه! هر طوری بودبعد از چندروز، مقداری پول جور کردم و بهش دادم . وقتی از مدرسه آمد دیدم در پوست خودش نمی گنجه؛ کتاب بزرگی دستش بود، فکر نمی کردم براخوندنش وقت بذاره ؛ اما از آن روز به بعد، همیشه باهاش بود ؛ حتی توی جنگ.(دوقلو های جنگ ص72)

پیامبر اکرم(صل الله علیه وآله) فرمودند:

هرکه می خواهد دانش حضرت آدم و بینش نوح (علیه السلام) و برادری ابراهیم (علیه السلام) و پارسایی عیسی(علیه السلام) و خشم موسی(علیه السلام) را ببیند، به علی بن ابی طالب (علیه السلام) بنگرد.( منتخب میزان الحکمه، ص 39ح 439)

شادی ارواح طیبه شهدا صلوات….th346B836W

author-avatar

درباره عبدالله

سلام ... هرلحظه یادخدا یعنی اخلاص...همه کارها به خاطر خدا یعنی اخلاصیادمان باشد خداوند درکتاب آسمانی و نورانی قرآن فرمودند :"من از رگ گردن به شما نزدیکترم"

1 نظر در “نوجوانی شهیدان (بابایی، کریمی، امیر عباسی،رحمانیان)

  1. درود بر ضحی احسنت عالی بود موفق باشید…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *