بسم الله الرحمن الرحیم…
یا امام رضا (علیه السلام)…
هر روز کار خودمان را با توسل به یکی از چهارده معصوم (علیهم السلام) شروع می کردیم . آن روز دل ها به سمت امام رضا (علیه السلام) رفت .همه خود را پشت پنجره فولاد آقا حس می کردند . بعد از ذکر توسل حرکت بچه ها شروع شد . شرهانی در آن روز گوشه ای از خاک پاک خراسان شده بود . روی همه لب ها ذکر مقدس امام هشتم (علیه السلام) بود. پس از ساعتی تلاش ، اولین شهید خودش را نشان داد .با جستجوی بسیار تمام پیکر شهید از خاک خارج شد.اما هرچه گشتیم از پلاک خبری نبود . بچه ها می گفتند آقا جابن رمز حرکت امروز ما نام مقدس شماست .خودتان کمک کنید . یکدفعه کاغذی از جیب این شهید گمنام پیدا شد. بعداز گذشت سالها قابل خواندن بود .روی آن فقط یک بیت شعر نوشته بود :
هرکس شود بیمار رضا(ع) والله شود دلدار خدا
یکبار دیگر رمز حرکت ما نام مقدس امام رضا(علیه السلام) انتخاب شد. از صبح تا عصر جستجو کردیم هفت شهید پیدا شد. گفتیم حتما باید شهیددیگری پیدا شود.رمز حرکت امروز نام مقدس امام هشتم بوده .اما هرچه گشتیم شهید دیگری پیدا شد. خسته بودیم و دلشکسته. لحظات غروب بود .گفتید : امام جماعت یکی از مساجد شیعیان عراق در نزدیکی مرز با شما کار دارد ! به نقطه مرزی رفتیم . ایشان پیکر شهیدی را پیدا کرده و برای تحویل آورده بود . لباس بسیجی بر تن شهید بود .با آمدن این شهید عزیز هشت شهید روز توسل به امام هشتم (علیه السلام) کامل شد.اما عجیب تر جمله ای بود که بر تن شهید نوشته بود . همه با دیدن لباس او اشک ریختند .بر پیراهنش نوشته بود «یا معین الضعفاء»(برگرفته شده از کتاب شهید گمنام ،گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
مقام معظم رهبری: پایهى اصلى کار بسیجى، اخلاص است. «گمنام»، از جملهى تعبیرات امام است: «مکتب شاهدان وشهیدان گمنام» گمنام یعنى دنبال نام و نشان نبودن. گفت: «در کیش ما تجرد عنقا تمام نیست/در قید نام ماند اگر از نشان گذشت».(کلیم کاشانى) براى خدا کار کردند، که این ناشى است از روحیهى اعتماد به خدا؛ میدانیم که پیش خداى متعال ضایع نمیشود. شما در خلوت عبادت میکنید، با خدا حرف میزنید، کسى هم نمیفهمد؛ خاطرتان هم جمع است که خدا دارد مىبیند، این عبادت را محسوب میکند؛ کرامالکاتبین الهى نمیگذارند این عبادت شما مثل عملى که انجام نشده، بماند؛ نه، تحقق پیدا کرده، این را یادداشت میکنند؛ آن وقت «فمن یعمل مثقال ذرّة خیرا یره»؛(2) همین را مىبینید. عین همین در فعالیتهاى اجتماعى است. شما یک حرکتى را انجام میدهید براى خدا، یک اقدامى را میکنید براى خدا، یک تصمیمى را میگیرید براى خدا، هیچ کس هم نمیفهمد؛ براى این تصمیم، پیش هیچ کس هم تفاخر نمیکنید؛ این را خداى متعال میفهمد، میداند، مینویسد. به خداى متعال اعتماد دارید، به خداى متعال حسن ظن دارید. حالا گیرم دیگران نفهمیدند. مگر دیگران چقدر به ما مزد میدهند؟ در مقابل مزد الهى، این مزدهاى دنیوى مگر چقدر است؟ بسیجى اینجورى فکر میکند؛ لذاست که اخلاص به خرج میدهد، مخلصاً للَّه کار را انجام میدهد. اخلاص، یکى از خصوصیات است. اگر اخلاص شد، آن وقت خودپرستىها و خودمحورىها و اینها برکنار خواهد شد؛ ثروتاندوزى براى خود، دست دراز کردن به اینجا، به آنجا، دیگر ممنوع خواهد شد. اینها همهاش ناشى از شرک است؛ شرک پنهان. وقتى که اخلاص بود، شرک نبود، اینها دیگر از بین خواهد رفت. روحیهى بسیجى این است.( آقای محمود حبیبی نژاد)