پرسش ها و پاسخ های مهدوی

چرا اهل تسنن معتقدند امام زمان(عج) هنوز به دنیا نیامده است؟imagesLBU5TWP9

وجود روایات فراوان درباره مهدی موعود(عج) اعتقاد به آمدن مهدی را در آخرالزمان، عقیده ای مسلم میان مسمانان قرار داده است؛ امام درباره ولات آن حضرت، میان شیعه و اکثر اهل سنت، اختلاف است. عدم اعتقاد بسیاری از ا هل سنت به ولات حضرت مهدی(عج) علت های دارد، ازجمله:

1.مخفی بودن ولات آن حضرت:آمدن مهدی موعود(عج) از صدر اسلام امری مسلم و مورد توجه مسلمانان بوده. سلاطین و حاکمان وقت هم ازآن اخباربی اطلاع نبودند و شنیده بودند که مهدی به دنیا خواهد آمد و حکومت ستمگران رامنقرض و تمام زمین را از حکومت عدل و حق پر خواهد کرد؛ به ویژه روایات متعددی که می گفت او، نهمین از فرزندان امام حسین (ع) است؛ لذا از وجود و ظهور او بیم و هراس بودند و درصدد بودند به هر گونه ای  این خطررا از حکومت خود دفع کنند به همین سبب خانه های بنی هاشم به ویژه امام حسن عسکری (ع) به شدت تحت کنترل و مراقبت مأموران مخفی و علنی دولت عباسی قرارداشت. حتی معتمد عباسی، به عده ای اززنان قابله مأموریت سرّی داده بود درخانه بنی هاشم به ویژه خانه امام حسن عسکری (ع) رفت و آمد کنند و مرتب گزارش دهند.معتمد عباس پس از شهادت امام حس عسکری(ع) دستور داد خانه آن حضرت را بازرسی کنند و گروهی ا ز زنان قابله را فرستاد تمام کنیزان آن حضرت را معاینه کنند و اگر آبستنی بین آنان دیده شد بازداشت کنند حتبه خانه امام تا عسکری (ع) هم اکتفا نکرد و دستور داد تا تمام  خانه های شهر را با کمال دقت بازرسی و کنترل کنند. ولات حضرت مهدی (عج) نیز به دلیل وضعیت سخت آن زمان، مخفی بوده وامام عسکری(ع) فرزند بزرکوار خود را تنها به خواص و معتمدان از شیعیان خود نشان میداد و او را امام و حجت بعداز خود معرفی میکرد. با این وضعیت، طبیعی است، اهل سنت که از اهل بیت پیامبر(ص)فاصله گرفته بودند، از ولادت آن حضرت مطلع نشوند.

2.اجتناب از برخی لوازم احتمالی پذیرش و ولادت حضرت مهدی(عج)

در روایاتی بسیاری از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که تعداد امامان و خلفای بعد از من دوازده نفراست. مجموع روایات شیعه وسنی در این باره 925 حدیث است. در بسیاری ازهمین روایات به  نام دوازده نفرتصریح شده واینکه اولشان امام علی(ع) و آخرشان امام مهدی موعود(عج) است و این که نه نفر از آنان از نسل امام حسین(ع) هستند.

با توجه به این احادیث چنین به نظر می رسید که پذیرش ولادت آن حضرت از امام حسن عسکری(ع) توابعی دارد یعنی، هر چند پذیرش ولادت حضرت مهدی(عج) به طورحتم ولزوم، به قبول نظرشیعه درمسأله خلافت وامامت نمی انجامد، و اهل سنت رامقابل انبوهی از روایات قرار می دهد که باید در توجیه آن روایات خود را به زحمت و مشقت بیاندازد، لذا از اصل، ولادت آن حضرت را منکرمی شودند.

حضرت مهدی (عج) می فرماید «هر کس بگوید مرا دیده دروغ گفته است» در حالی که ازشخصیت های بزرگ نقل شده است که امام زمان(عج) را دیده اند. این نتافض حل کنید؟

برای آنکه بتوان به درستی دراین باره گفتگوکرد وبه قضاوت نشست،اتدا لازم است متن کلام حضرت را مرور کرد تا روشن شود مراد امام مهدی(ع) چیست. حدیثی که بحث « مشاهد و دروغگو بودن مدعی مشاهده» را مطرح میکند، آخرین توقیع و نامه ای است که امام زمان (عج) به آخرین نایب خاص خود چند روز بیش از مرگ او نوشته است. متن نامه چنین است:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای علی بی محمد سمری! خداوند اجربرادرانت را درغزای تو عظیم گرداند. وبه درستی که تو تا شش روز دیگر از دنیا می روی. پس به کارهای خود رسیدگی کن  و به احدی وصیت مکن که پس ازوفات جانشین تو شود. به تحقیق دومین غیبت واقع شده است . پس ظهوری نیست، مگر به اذن خدواند متعال و آن بعد از مدتی طولانی و قساوت دلها و پر شدن زمین از ظلم خواهد بود. بدان کسی که ادعای مشاهده کند، پیش از خروج سفیانی و ندا، او دروغگو و افترا زننده است. و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.( کمال الدین، ج2،ب45،ح45).

این حدیث دربردارند نکاتی است، ازجمله:

1.مدعیان مشاهده، در این دوره و جود خواهند داشت.

2.مدعی مشاهده، پیش از خروج سفیانی و ندا(دو علامت حتمی ظهور) هم دروغگو است و هم افترا زننده.

افترا یا تحمت آن است که فردی به شخص دیگری، عملی یا قولی را نسبت دهد، در حالی که او چنین نکرده باشد؛بنابرین بین دروغگو وتهمت زدن تفاوت است. هر دروغگویی، تهمت زننده نیست. اگر کسی فقط مدعی دیدن باشد؛ولی به حضرت نسبت یندهد، ممکن است دروغگو باش، ولی تهمت زننده نیست. امام در این نامه دوصفت ناپسند را به مدعی مشاهده وارد کرده است؛ یعنی ، مدعی مشاهده، نسبتی نیز به حضرت می دهد.

این نکات در نامه، بزرگان را برآن داشت، تا با تأمل و تدبر دقیق تر، به محتوای نامه بنگرند وسپس اظهار نظر کنند.

عده ای با توجه به این که نامه در آخرین روزهای عمر نایب چهارم صادر شده و درآن، به پایان خاصه تصریح شده چنین گفته اند که مراد از مدعی مشاهده، ادعای نیابت خاصه و ارتباط با حضرت است؛ زیرا نیابت خاص یعنی حضورنزد حضرت، همراه شناخت آن بزرگوار و سوالات مردم و ابلاغ پاسخ ها و پیام ها. این افراد، هم ادعای دیدار دارد وهم آنچه می گوید را ازجانب حضرت بیان می کند و حرف ها را پیام حضرت اعلام می کند.(بحارالانوار،ج52،ص151).

امام خمینی می گوید: مراد از تکذیب مدعی مشاهده، این است که فردی، مدعی ملاقات باشد ولی شاهد و دلیلی نداشته باشد.

شهیدصدر میگوید: مراد، ادعای انحرافی است که شخصی با ادعای مشاهده و ارتباط خواهد عقاید و نظر خود را بانام های پیام امام زمان(عج) به مردم القاکند.

برخی نیز گفته اند: مراد ازتکذیب مدعی مشاهده، تکذیب مدعی ظهور است. بنابراین می توان دریافت که درروایات، صرف دیدار، منتفی نشده است و عالمان نیز نفی اصل دیدار را استفاده نکرده اند. به علاوه، روایت، مدعی مشاهده را کذاب می داند؛ حال اگر کسی امام راببیند و به دیگران نگوید، تحت این روایات قرار نمی گیرد،لذا اصل دیدار، امر ممکنی خواهدبود.

نکته آخر این که علمای ما که موفق به دیدار حضرت شده بودند، آن را بازگو نمی کردند؛ بلکه اطرافیان و خواص آنان، از روی شواهد و قراینی یا در زمان های بعد، متوجه وقوع دیدارآن عالم با امام می شدند، لذا عالمان تحت عنوان« مدعی مشاهده» قرار نمی گیرند و این روایت، با داستان ملاقات برخی بزرگان تنافی ندارد.

1 نظر در “پرسش هاو پاسخ های مهدوی2

  1. سلام ودرود بر حصار خیلی خیلی جالب بود موفق باشید…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *