« قَالَ الصَّادِقُ ع أَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ عَلَى الصَّلَاةِ فَإِذَا قُبِلَتْ قُبِلَ مِنْهُ سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِذَا رُدَّتْ عَلَيْهِ رُدَّ عَلَيْهِ سَائِرُ عَمَلِه » امام صادق عليه السّلام فرمود: نخستين چيزى كه در روز قيامت بنده براى آن مورد حساب كشى قرار مي گيرد و به آن رسيدگى مي كنند نماز است، اگر نماز پذيرفته شد ساير اعمالش نيز به تفضّل [از او] پذيرفته مىشود، و هر گاه نماز مقبول نيفتاد و به بنده باز گردانده شد باقى اعمالش نيز مردود و باز گردانده خواهد شد. الكافي ج3 ص : 267
حضرت در این هشدار میخواهند توجه ما را به حساسیت و اهمیت نماز جلب کنند. واضح است که ایشان از پیروان خود میخواهند نگران دقت در رعایت آداب و شرایط قبولی نماز شوند.
مگر نماز یک فرصت طلایی و هدیه الهی نیست؟ مگر ما به شدت به آن مشتاق و محتاج نیستیم؟ پس باید بیم داشته باشیم که مبادا این فرصت از ما فرار کند و ما در آن قرار نیابیم. نماز امانت و هدیه ای الهی است هر چقدر این هدیه عزیزتر باشد ، نگرانی ما از ضایع شدن آن بیشتر خواهد بود و دلشورهها، ما را به پرسشهای بیپایان وا میدارد :
آیا بهره ما از این هدیه بهترین خواهد بود؟! مبادا در این امانت الهی جزء کسانی باشیم که از نماز چیزی جز خم و راست شدن عایدمان نشود؟! آیا نیازهای فراوان ما، در این نمازها برآورده خواهد شد؟! آیا آتش گناهانی که در روز مرتکب می شویم با نمازمان خاموش می شود؟! و سؤالهای فراوانی از این قبیل که تنها برای انسانهای بلند همت و مشتاق پدید میآید.
مگر این که آنقدر از نعمت های معنوی برخوردار باشیم که دیگر به بیش از آن ، نیاز مبرم نداشته باشیم و برکات نماز برای ما جنبه تفریح و تفنن داشته باشند. که این حرف آنقدر سخیف و بیپایه و اساس است که قابل اعتنا نیست. چون وقتی اولیاء خدا برای دریافت ذرهای از عنایت خدای رحمان، با این که برای آن ها جلب رضایت خدا به هیچ وجه دشوار نیست،آن قدر تمنا و تضرع میکنند، تکلیف دیگران معلوم میشود.
در این صورت وضع ما از این دو حالت خارج نیست، یا اهل عرفان و عبادتیم یا نیستیم. اگر نباشیم واضح است که خیلی مضطر و نیازمند خواهیم بود، گرچه خود تشخیص ندهیم و اگر اهل آن باشیم؛ لابد آن قدر علاقهمند به خداوند و عنایتهای او شدهایم که اصراری در حد اضطرار برای دریافت مابقی آن الطاف و مهربانیهای خدا پیدا کرده باشیم.
پس اجازه بدهید در چند عبارت کوتاه نگرانیهایمان را همراه با عوامل آن ها مرور کنیم:
اول این که آدم های حسابی علاقمندند هر کاری را به درستی انجام دهند. دوست ندارند اگر اثری را خلق میکنند ناقص و پرعیب باشد. نماز هم، اثری است که ما از خود در عالم هستی به جای میگذاریم، و حتی این اثر را در روز قیامت ملاقات خواهیم کرد.
نگرانی از این که مبادا این نماز به خوبی اقامه نشود، نزد این گروه از نمازگزاران رسم رایجی است و حداقل عاملی است که در کنار شوق، یک نوع نگرانی هم در ایشان ایجاد میکند.
دوم اینکه اگر نماز اوج خوب شدن ماست و بدون نماز وضعیتی بهتر پیدا نمیکنیم، اینکه مبادا سقف پروازی ما پایین بیاید و اوج آدمیت ما کم باشد، که یقیناً با بلند نظری و همت بالا منافات دارد. این دومین موردی است که شدیداً عامل نگرانی آدم هایی که بلند همتند و فرومایه نیستند، خواهد بود.
سوم هرچه نماز نزد علاقمندان به خدا، مقدستر و عزیزتر باشد، همان قدر اهمیت رعایت حرمتش و نعمتش عامل نگرانی آنها خواهد بود. البته معلوم است، هریک از این نگرانیها طعم و مزه خاص خود را دارد و برخی از این نگرانیها مانند همین مورد اساساً تلخ و تنفر برانگیر نیستند و اتفاقاً بسیار دلنشین و شیرین هم از آب درمیآیند. مانند عاشقی که در مورد نگه داری هدیه معشوق خود نگران باشد که مبادا صدمهای ببیند و به سختی از آن مواظبت میکند. والذین هم علی صلواتهم یحافظون (مومنون /8/)
شهید رجایی برای نماز اول اهمیت بسیاری قائل بود، در دورهی جوانی با خود قرار گذاشته بود در صورتی که نماز را در اول وقت نخواند، یک روز روزه بگیرد. به همین خاطر بود که هنگام اذان هر جا که بود اول وضو میگرفت و نماز میخواند و بعد به کارهای دیگرش میرسید.
یکبار در جمع عدهای از مسئولان مملکتی، خطاب به آنها گفت: فکر کنید یک روز یک نفر بالادست شما تلفن کند و بگوید که بیست دقیقه شما را کار دارم و میخواهم با شما حرف بزنم. آیا بازهم کوتاهی خواهید کرد؟!
منظور شهید رجایی این بود که صدای اذان هم دعوتی است برای اقامه نماز، پس چه نیکو و شایسته است که بشر پاسخ حضرت حق را بدون وقت گذرانی بدهد و نماز را اول وقت ادا کند. لذا بارها در جلسات هیأت دولت که بحث و مذاکره به جای حساس کشیده میشد و وقت نماز میرسید بدون هیچگونه تعارف بحث را ناتمام میگذاشت و از جا بلند میشد، فوراً به اقامهی نماز و ذکر با خدا میپرداخت.
او معتقد بود مهمترین موضوع و مشکلترین و پیچیدهترین امور وقتی بخاطر نماز و ایستادن در مقابل خدا به کنار گذاشته شود، پس از ادای نماز با عنایت و لطف حق هر گره ای داشته باشد به آسانی باز خواهد شد. خاطرههایی که از شهید رجایی به یاد دارم ص123
چهارم بناست ما در نماز بخشیده شویم و این بخشودگی آن قدر مهم است که امام صادق (علیه السلام) می فرماید :« مَنْ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ يَعْلَمُ مَا يَقُولُ فِيهِمَا انْصَرَفَ وَ لَيْسَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ ذَنْبٌ إِلَّا غُفِرَ لَه هر كس دو ركعت نماز بگزارد در حالى كه بداند چه مىگويد، از نماز فارغ مىشود در حالى كه خدا هر گناهى را كه ميان او و خودش بوده است مىبخشد. »
آیا همین نگران کننده نیست که مبادا بخشیده نشویم؟ و بدیهایمان مورد عفو و اغماض قرار نگیرند وما با همان بدیها از نماز خارج شویم؟ دیگر کجا آن پلیدی هایی که با زمزم نماز شسته نشدهاند، پاک خواهند شد؟
پنجم اگر قرار است نمازمان به بارگاه حضرت دوست و محضر باریتعالی عرضه شوند، آیا عظمت او و ابهت مقام ربوبی عامل نگرانی از کمی قیمت اعمال بندگان نخواهد بود؟ آیا نگرانی قبولی عمل، به دلیل علو مرتبت حضرت حق، دل بندگان را همیشه نمیلرزاند؟
نجاری را در نظر بگیرید سه نفر می گویند برایمان میزی بساز نفر اول یک صد هزار تومان ، نفر دوم دویست هزار و نفر سوم یک میلیون تومان می دهد طبیعی است که نجار برای میز سوم بیشترین وقت را می گذارد وتمام تلاش و دقت خود را بکار می گیرد زیرا در نظر دارد که باید میزی تحویل بدهم که یک میلیون تومان ارزش داشته باشد.
نماز نزد خداوند چقدر ارزش دارد؟!
امام صادق (علیه السلام)فرمودند: وَ صَلَاةٌ فَرِيضَةٌ تَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ أَلْفَ حَجَّةٍ وَ أَلْفَ عُمْرَةٍ مَبْرُورَاتٍ مُتَقَبَّلَاتٍ وَ الْحَجَّةُ عِنْدَهُ خَيْرٌ مِنْ بَيْتٍ مَمْلُوٍّ ذَهَباً لَا بَلْ خَيْرٌ مِنْ مِلْءِ الدُّنْيَا ذَهَباً وَ فِضَّةً يُنْفِقُهُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل
يك نماز واجب نزد خدا برابر است با هزار حج و هزار عمره خوب و پذيرفته شده و يك حج نزد او بهتر است از خانهاى پر از طلا نه بلكه بهتر است از دنيای پر از طلا و نقره كه آن را در راه خداوند عز و جل انفاق كند .بحار الأنوار ج71 ص : 283
بعضی ها وقتی به عبادات میرسند، مثلاً نماز میخوانند، دیگر اصلاً نگرانی ندارند که آیا این مورد پسند خدا واقع خواهد شد یا نه؟ در حالی که برای بسیاری از امور دیگر زندگی این نگرانیها را دارند. خیلی ببخشید انگار از خدا طلبکارند و حرف زور شنیدهاند که مجبور به این عبادات شدهاند و همین مقدار ناچیز را هم از سر آنها که دستور دادهاند، زیاد میدانند.
نمیدانند خدا اول به حس بندگان خود نگاه میکند و اگر کسی نگران قبولی عملش نباشد، گویی دارد اعمالش را با کراهت انجام میدهد. دیگر چنین اعمالی نزد خدا چه ارزشی دارد؟
خدایی که قبل از عمل، بعد از عمل و در متن عمل، خود بندهاش و اقبال او و دل عاشق او را میخواهد، وقتی بندهاش را ببیند که عباداتش را با بیاعتنایی به سوی خدا رها میکند و نگران رسیدن آنها به مقصود و قبولی آنها در نزد معبود نیست، دیگر آن عبادات چه ارزش پیش خدا خواهند داشت؟ اینجاست که بعضی از نماز جز خم و راست شدن چیزی عایدشان نمیشود. مثل اجیری که به او زور گفتهاند و او را به بیل زدن وادار کردهاند، بعد از بیل زدن به چشم صاحب کار نگاه نمیکند که رضایت او را ببیند، به دست او نگاه میکند که اجر خود را بگیرد و اگر هم انتظار اجر نداشته باشد و صاحب کار خود را اینقدر ظالم بداند که نخواهد به او اجرت بدهد، بیل را مقابل پای او پرت میکند و میرود.
میدانید امثال ما چه موقع نگران نتیجه عمل مان نیستیم؟ و نگران نمیشویم که آیا عمل مان مورد پسند قرار گرفت یا نه؟ مثالی را با عذرخواهی باید عرض کنیم:
اگر یک فقیر ژنده پوشی در خانه ما بیاید و بخواهیم به او غذایی بدهیم، معمولاً چون شخصیت فقیر برای ما اهمیت چندانی ندارد، یعنی اگر نداشته باشد و چیزی که میخواهیم بدهیم از اضافات خانه باشد، دیگر برایمان فرقی نمیکند ظرفی که میدهیم یا غذایی که در آن مینهیم چه ارزشی داشته باشد. آیا مورد پسند او قرار خواهد گرفت یا نه؟ مخصوصاً اگر انتظار بازگشت ظرف غذا را هم نداشته باشیم. ما اینجا نگران مورد پسند واقع شدن عمل خودمان نیستیم، بلکه میخواهیم یک چیزی به او بدهیم و او را از در خانه رد کنیم.
بیشک بیرون آمدن از این دل نگرانیها و شمار دیگری که در این شمارش نیامد، جز با مدد پروردگار عالم مقدور نیست. همچنان که ورود به وادی خوف نیز جز در اثر معرفت و محبت به معبود میسور نمیباشد. چقدر نگاه بلندی دارد، آن انسانی که از اول نگران نتیجه عملش و انتهای کارش باشد.
نماز چنان آثاری دارد که به اندازه هزار حج و هزار عمره که قبول شده، میتواند انسان را رشد دهد. پس چرا ما را رشد نمیدهد یا کمتر رشد کردهایم!؟
ما فقط نماز را مثل داروی یک پزشک استفاده کردهایم و چه بسا توجه به شرایط و موانع آن نداشتهایم!!!
ايمان، ولايت و تقوي شرط اساسي قبولي عمل است و من يكفر بالايمان، فقط حبط عمله. مائده/5
إنما يتقبل الله من المتّقين. مائده/27
قال الباقر عليهالسلام: من دان الله بعمل يجهد فيها نفسه و لا امام له من الله، فسعيه غير مقبول. وسائل، ج1، صفحة 90
آیا قدر ولایت امیرالمومنین و ائمه معصومین(علیهم السلام) را می دانیم که بدون آن هیچ عملی از انسان قبول نمی شود.
ابْنُ عَبَّاسٍ قَالَ النَّبِيُّ ص وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ مِنْ عَبْدٍ حَسَنَةً حَتَّى يَسْأَلَهُ عَنْ حُبِّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع بحار الأنوار ج27 ص : 311
آیا ما نماز را سبک می شماریم ؟! وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَيَأْتِي عَلَى الرَّجُلِ خَمْسُونَ سَنَةً وَ مَا قَبِلَ اللَّهُ مِنْهُ صَلَاةً وَاحِدَةً فَأَيُّ شَيْءٍ أَشَدُّ مِنْ هَذَا وَ اللَّهِ إِنَّكُمْ لَتَعْرِفُونَ مِنْ جِيرَانِكُمْ وَ أَصْحَابِكُمْ مَنْ لَوْ كَانَ يُصَلِّي لِبَعْضِكُمْ مَا قَبِلَهَا مِنْهُ لِاسْتِخْفَافِهِ بِهَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا يَقْبَلُ إِلَّا الْحَسَنَ فَكَيْفَ يَقْبَلُ مَا يُسْتَخَفُّ بِه ابو عبد اللَّه صادق (ع) گفت: چه بسا مردى كه پنجاه سال نماز خوانده باشد و حتى يك نماز او را خدا نپذيرفته باشد. ناگوارتر از اين چه خواهد بود؟ بخدا سوگند، شما خود در ميان همسايگان و يارانتان، كسانى را مىشناسيد كه اگر نمازشان را به خاطر تكريم و احترام شما بخوانند، شما نمازشان را پذيرا نمىشويد كه چرا در اداى تكريم و احترام شما سهل انگارى و بىاعتنائى كردهاند. خداوند عزت، جز طاعت نيك و شايسته، هيچ طاعتى را نمىپذيرد، تا چه رسد به طاعت بىارج و بىبها
الكافي ج3 ص : 267
آیا تا کنون اندیشیدهاید که غیبت تا چهل شبانه روز مانع قبولی نماز است؟!
قَالَ النَّبِيُّ ص مَنِ اغْتَابَ مُسْلِماً أَوْ مُسْلِمَةً- لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ صَلَاتَهُ وَ لَا صِيَامَهُ أَرْبَعِينَ يَوْماً وَ لَيْلَةً- إِلَّا أَنْ يَغْفِرَ لَهُ صَاحِبُهُ
وَ قَالَ ص مَنِ اغْتَابَ مُسْلِما پيغمبر (ص) فرمود: هر كه مرد يا زن مسلمانى را غيبت كند خدا تا چهل روز نماز و روزه او را نپذيرد مگر كه غيبت شده از او درگذرد. بحار الأنوار ج72ص : 220
آیا می دانید به اندازه ای که در نماز حضور قلب و توجه دارید نماز قبول می شود ؟!
پیامبر اکرم :لا یقبل الله صلاه امرء لا یحضر فیها قلبه مستدرک الوسائل ج3ص59
آیا میدانید کسی که به صورت پدر و مادرش با خشم و غضب نگاه کند، خداوند نماز او را قبول نمیکند؟!
قَالَ ع مَنْ نَظَرَ إِلَى أَبَوَيْهِ نَظَرَ مَاقِتٍ وَ هُمَا لَهُ ظَالِمَانِ لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ صَلَاة هر كس بروى پدر و مادر از روى خشم نگاه كند اگر چه پدر و مادر در حق او ستم كرده باشند خداى تعالى نماز او را قبول نمىكند إرشاد القلوب ج1 ص : 173
آیا توجه داشتهاید زن و شوهری که همدیگر را آزار برسانند، خداوند نه نماز و نه هیچ کار نیکی را از آنها نمیپذیرد؟!
مَنْ كَانَتْ لَهُ امْرَأَةٌ تُؤْذِيهِ لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ صَلَاتَهَا وَ لَا حَسَنَةً مِنْ عَمَلِهَا- حَتَّى تُعِينَهُ وَ تُرْضِيَهُ وَ إِنْ صَامَتِ الدَّهْرَ- وَ قَامَتْ وَ أَعْتَقَتِ الرِّقَابَ وَ أَنْفَقَتِ الْأَمْوَالَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ كَانَتْ أَوَّلَ مَنْ يَرِدُ النَّارَ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص- وَ عَلَى الرَّجُلِ مِثْلُ ذَلِكَ الْوِزْرِ وَ الْعَذَابِ- إِذَا كَانَ لَهَا مُؤْذِياً ظَالِما هر كه زنى دارد كه او را آزار كند خدا نماز آن زن را نپذيرد و نه عمل خوبش تا باو يارى كند و او را راضى كند و اگر چه همه را روزه گيرد و شبزندهدارى كند و بندهها آزاد كند و مالها در راه خدا بمصرف رساند و آن زن نخست كس باشد كه بدوزخ رود، سپس رسول خدا فرمود: و آن مرد هم چنين گناه و عذابى دارد چون بزنش آزار رساند و ستم كند.بحار الأنوار ج73ص : 328
کسی که زکات نمی دهد بداند نمازش قبول نیست!
يَا عَلِيُّ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ الصَّلَاةَ … وَ النَّاشِزُ وَ زَوْجُهَا عَلَيْهَا سَاخِطٌ وَ مَانِعُ الزَّكَاةِ وَ تَارِكُ الْوُضُوءِ وَ إِمَامُ قَوْمٍ يُصَلِّي بِهِمْ وَ هُمْ لَهُ كَارِهُونَ وَ السَّكْرَانُ وَ الزِّبِّينُ وَ هُوَ الَّذِي يُدَافِعُ الْبَوْلَ وَ الْغَائِطَ: يا علىّ: خدا نماز این افراد را قبول نمي كند، زن نافرمانى كه شوهرش بر او خشمگين باشد، و آن كس كه از پرداختن زكات امتناع كند، وكسی كه وضوء را واگذارد، و امام قومى كه به امامت ايشان بايستد در حالى كه از او كراهت داشته باشند، و شخص مست، و كسى كه بول و غائطش بر او فشار آورد و او خوددارى كند.من لا يحضره الفقيه ج4 ص : 352
و سؤال هایی از این قبیل که نگرانی انسان را نسبت به قبولی نماز بیشتر میکند. چرا خداوند کسی را که با همسر، پدر یا مادرش نامهربان باشد، نمازش را قبول نمیکند؟! مگر نه این است که خداوند دوست دارد بندههایش رشد کنند و جلوهای از رحمانیت او شوند؟
نماز نه تنها انسان را در مقابل خدا مؤدب بلکه نسبت به دیگران نیز مهربان میکند: «ان الصلاۀ تنهی عن الفحشاءو المنکر» و به تعبیر مفسر قرآن کریم آیت الله جوادی آملی اگر نمازگزار موفق شد از گناه بپرهیزد و به گناه آلوده نشود معلوم می شود نماز او قبول شده است.
برگرفته از کتاب شهر خدا پناهیان