برغمدیبسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:راه های قبولی نماز

تهیه کننده:حجه الاسلام والمسلمین بحرینی

کپی برداری از مطلب بدون ذکر نام نویسنده وسایت منبع جایز نیست!!

چه کنیم که نمازمان قبول بشود؟

رسول خدا (صلی الله علیه و آله): إِن‏ أَوَّلَ مَا يُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلَاةُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا وَ إن رُدَّت‏ رُدَّ مَا سِوَاهَا.[1]

نماز نخستين چيزى است كه بنده را براى آن مورد حساب قرار مى‏دهند، اگر پذيرفته شد ساير اعمال نيز پذيرفته مى‏شود و اگر پذيرفته نشد بقيّه اعمال نيز پذيرفته نمى‏شود.

 كليات ديوان گلزار اصفهانى صفحه 259 حكيم هيدجى در زمينه حديث الصلاة عمود الدين ان قبلت قبل ما سواها و ان ردّت ردّ ما سواها، سروده است:

چه فرمود پيغمبر رهنمون             نماز است بر خيمه دين ستون‏

نشد گر پذيرفته دادگر             نگردد پذيرفته كارد گر[2]

حال که بنابر روایات اگر نمازمان قبول بشود دیگر اعمال نیز پذیرفته می گردد، چه کنیم که نمازمان مقبول درگاه الهی واقع گردد؟

  1. 1.رعایت تقوای الهی و ورع

إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ [3]

وَ عَنِ النَّبِيِّ (صلی الله علیه و آله) قَالَ لَوْ صَلَّيْتُمْ حَتَّى تَكُونُوا كَالْأَوْتَارِ وَ صُمْتُمْ حَتَّى تَكُونُوا كَالْحَنَايَا لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ مِنْكُمْ إِلَّا بِوَرَعٍ. [4]

اگر آنقدر نماز بگذاريد تا مانند زه كمان گرديد و آنقدر روزه بگيريد تا چون كمان شويد، خداوند قبول نمى‏كند مگر آنكه از محرّمات دورى كنيد.

نکته!

عبادات ما همچون یک بنای ساختمانی است که نیاز به شناژبندی دارد، شناژبندی و زیربنای آن تقوا و ورع است وگرنه با کوچکترین زلزله ای از معاصی و لغزشها، هرچند کم ریشتر باشد، فرو می ریزد…

داستانی زیبا در مورد تقوا به ویژه برای جوانان:

از ابوبكر‌بن عبدالله مزني روايت شده كه قصّابي به كنيز يكي از همسايگانش سخت دلبسته بود. پس خاندان كنيز او را به روستاي ديگري براي كاري فرستادند. قصّاب در پي او رفت و از او تقاضاي كار ناشايست كرد. كنيز گفت: اي مرد كاري انجام نده چه من به تو بيشتر علاقه دارم ولي از خدا مي‌ترسم. قصّاب گفت: تو از خدا مي‌ترسي و من نترسم؟ پس توبه كرد و برگشت در راه عطشي به او رسيد كه نزديك بود جان دهد. ناگاه پيك يكي از پيامبران بني اسرائيل به او رسيد و پرسيد: تو را چه شده است؟ گفت تشنه‌ام گفت: بيا تا خدا را بخوانيم تا ابري بر ما سايه افكند و وارد روستا شويم، قصاب گفت: من عملي ندارم كه خدا را بخوانم. پيك گفت: من دعا مي‌كنم و تو آمين بگو. پس پيك دعا كرد و او آمين گفت ابري بر روي آن‌ها سايه افكند تا به ده رسيدند. پس قصّاب به جاي خود روانه شد و ابر با او برفت. رفيقش به او گفت: تو مي‌پنداشتي كه عملي نداري من دعا كردم

و تو آمين گفتي و ابري بر ما سايه افكند آنگاه ابر در پي تو آمد. بايد مرا از حال خود خبر دهي پس داستان خود را به او خبر داد. پيك گفت: كسي كه از گناه توبه مي‌كند مقامي در پيشگاه خدا دارد كه هيچ كس ندارد.[5]

  1. 2.تولی و تبری

سؤال از محضر امام سجاد(علیه السلام): قَالَ مَا سَبَبُ قَبُولِهَا قَالَ وَلَايَتُنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا.[6]

ملاک و شعار شیعه برای حب و بغض نسبت به دیگران: ِ إِنِّي سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُم[7]

جابربن عبدالله انصاری می گوید:

كَانَ النَّبِيُّ (صلی الله علیه وآله) بِعَرَفَاتٍ وَ أَنَا وَ عَلِيٌّ (علیه السلام) عِنْدَهُ فَأَوْمَأَ النَّبِيُّ ص إِلَى عَلِيٍّ (علیه السلام) فَقَالَ يَا عَلِيُّ ضَعْ خَمْسَكَ فِي خَمْسِي يَعْنِي كَفَّكَ فِي كَفِّي يَا عَلِيُّ خُلِقْتُ أَنَا وَ أَنْتَ مِنْ شَجَرَةٍ أَنَا أَصْلُهَا وَ أَنْتَ فَرْعُهَا وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ أَغْصَانُهَا فَمَنْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِهَا دَخَلَ الْجَنَّةَ يَا عَلِيُّ لَوْ أَنَّ أُمَّتِي صَامُوا حَتَّى يَكُونُوا كَالْحَنَايَا وَ صَلُّوا حَتَّى يَكُونُوا كَالْأَوْتَارِ ثُمَّ أَبْغَضُوكَ لَأَكَبَّهُمُ اللَّهُ عَلَى وُجُوهِهِمْ فِي النَّارِ.[8]

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله): أَلا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً يَقْبَلُ اللَّهُ صَلَاتَهُ وَ صِيَامَهُ وَ قِيَامَهُ وَ اسْتَجَابَ اللَّهُ دُعَاءَه‏.[9]

نماز بی ولای او            عبادتی است بی وضو

به منکرعلی بگو             نماز خود قضا کند

وَ بِمُوَالاتِكُمْ تُقْبَلُ الطَّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ [10]

  1. 3.     پرداخت واجبات مالی

امام صادق(علیه السلام): … وَ لَوْ لَمْ يُؤَدِّهَا لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاةٌ…[11]

مسلمان اگر زكات ندهد، نمازى از او پذيرفته نخواهد شد…

در جای دیگر: وَ لَا صَلَاةَ لِمَنْ لَا زَكَاةَ لَهُ…[12]

امام باقر(علیه السلام) راجع به خمس می فرمایند: وَ لَا يَحِلُّ لِأَحَدٍ أَنْ يَشْتَرِيَ مِنَ الْخُمُسِ شَيْئاً حَتَّى يَصِلَ إِلَيْنَا حَقَّنَا[13]

  1. 4. حضور قلب در نماز

امام صادق(علیه السلام): لَا يَقْبَلُ اللَّهُ صَلَاةَ عَبْدٍ لَا يَحْضُرُ قَلْبُهُ مَعَ بَدَنِهِ. [14]

  1. 5.رکوع و سجده کامل

رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمودند: لَا صَلَاةَ لِمَنْ لَا يُتِمُّ رُكُوعَهَا وَ سُجُودَهَا. [15]

  1. 6. محافظت بر وقت نماز

امام باقر(علیه السلام): إِنَّ الصَّلَاةَ إِذَا ارْتَفَعَتْ فِي أَوَّلِ وَقْتِهَا رَجَعَتْ إِلَى صَاحِبِهَا وَ هِيَ بَيْضَاءُ مُشْرِقَةٌ تَقُولُ حَفِظْتَنِي

حَفِظَكَ اللَّهُ وَ إِذَا ارْتَفَعَتْ فِي غَيْرِ وَقْتِهَا بِغَيْرِ حُدُودِهَا رَجَعَتْ إِلَى صَاحِبِهَا وَ هِيَ سَوْدَاءُ مُظْلِمَةٌ تَقُولُ ضَيَّعْتَنِي ضَيَّعَكَ اللَّهُ .[16]

هر گاه نماز در اوّل وقت بالا برود، سفيد و درخشان به سوى صاحبش باز مى‏گردد و به او خطاب مى‏كند: از من مواظبت نمودى خدا تو را حفظ كند، و هر گاه در غير وقت خود و بدون شرايط بالا برود، سياه و تاريك به

.سوى صاحبش باز مى‏گردد و به او مى‏گويد: مرا تباه ساختى خدا تو را نابود كند

امام صادق(عليه السلام): أَوَّلُ الْوَقْتِ رِضْوَانُ اللَّهِ وَ آخِرُهُ عَفْوُ اللَّهِ وَ الْعَفْوُ لَا يَكُونُ إِلَّا مِنْ ذَنْبٍ.[17]

حكايت

مرحوم علّامه و آقاي بهجت از مرحوم آقاي قاضي (ره) نقل مي‌كردند كه ايشان مي‌فرمود: اگركسي كه نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عاليه نرسد، مرا لعن كند! (ويا فرمود: به صورت من تُف بيندازد).

اوّل وقت، سر عظيمي است، «حافِظوا عَلَي الصَّلَوات» خود نكته‌‌اي است غير از «اَقيموا الصَّلاه». اين كه انسان اهتمام داشته باشد و مقيّد باشد كه نماز را اوّل وقت بخواند، في حدّ نفسه آثار زيادي دارد، ولو حضور قلب هم نباشد![18]

امام(ره) و شرط غیبن نکردن

حضرت امام خميني (قدس سره) در كنار درس و بحث به تفريح هم علاقه داشت. در جواني روزهاي جمعه با طلاب براي تفريح از شهر خارج مي شدند، امّا قبل از حركت مي ‏فرمود: به چند شرط با شما بيرون مي آيم:

1- نماز را اوّل وقت بخوانيم. 2- در تفريح غيبت نشود.[19]

حضرت حجة الاسلام و المسلمين حاج آقا هاشمي نژاد فرمودند: يك پيرمرد مسنّي « ماه مبارك رمضان» « مسجد لاله زار» مي آمد خيلي آدم موفقي بود هميشه قبل از اذان توي مسجد بود. به او گفتم حاج آقا شما خيلي موفّق هستيد من هر روز كه مسجد مي آيم مي بينم شما زودتر از ما آمده ايد جا بگيريد. گفت: نه آقا من هر چه دارم از نماز اول وقت دارم. بعد گفت: من در نوجواني به مشهد رفتم. مرحوم « حاج شيخ حسن علي» باغچه اي در نخودك داشت به آنجا رفتم و ايشان را پيدا كردم و به ايشان گفتم: من سه حاجت مهم دارم دلم مي خواهد هر سه تا را خدا توي جواني به من بدهد. يك چيزي يادم بدهيد. فرمودند: چي مي خواهي؟ گفتم: يكي دلم مي خواهد در جواني به حج مشرّف شوم. چون حج در جواني يك لذّت ديگري دارد. فرمودند: نماز اوّل وقت به جماعت بخوان. گفتم: دوّمين حاجتم اين است كه دلم مي خواهد يك همسر خوب خدا به من عنايت كند. فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان. سوم اينكه خدا يك كسب آبرومندي به من عنايت فرمايد. فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان.

 اين عملي را كه ايشان فرمودند من شروع كردم و توي فاصله ي سه سال هم به حج مشرّف شدم هم زن مؤمنه و صالحه خدا به من داد و هم كسب با آبرو به من عنايت كرد.[20]

  1. 7.جماعت

رسول اعظم (صلی الله علیه و آله): لَا صَلَاةَ لِمَنْ لَا يُصَلِّي فِي الْمَسْجِدِ مَعَ الْمُسْلِمِينَ إِلَّا مِنْ عِلَّةٍ. [21]

راجع به همسایه مسجد

 امام علی (علیه السلام): قَالَ لَا صَلَاةَ لِجَارِ الْمَسْجِدِ إِلَّا فِي الْمَسْجِدِ إِلَّا أَنْ يَكُونَ لَهُ عُذْرٌ أَوْ بِهِ عِلَّةٌ فَقِيلَ وَ مَنْ جَارُ

الْمَسْجِدِ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ مَنْ سَمِعَ النِّدَاءَ.[22]

روایاتی زیبا و تأثیر گذار

عَنِ النَّبِيِّ (صلی الله علیه وآله)  قَالَ أَتَانِي جَبْرَائِيلُ ع مَعَ سَبْعِينَ أَلْفَ مَلَكٍ بَعْدَ صَلَاةِ الظُّهْرِ وَ قَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ أَهْدَى إِلَيْكَ هَدِيَّتَيْنِ لَمْ يُهْدِهِمَا إِلَى نَبِيٍّ قَبْلَكَ قَالَ يَا جَبْرَائِيلُ وَ مَا الْهَدِيَّتَانِ قَالَ الصَّلَوَاتُ الْخَمْسُ فِي الْجَمَاعَةِ قُلْتُ يَا جَبْرَائِيلُ وَ مَا لِأُمَّتِي فِي الْجَمَاعَةِ قَالَ يَا مُحَمَّدُ إِذَا كَانَا اثْنَيْنِ كَتَبَ اللَّهُ تَعَالَى لِكُلِّ وَاحِدٍ بِكُلِّ رَكْعَةٍ مِائَةً وَ خَمْسِينَ صَلَاةً وَ إِذَا كَانُوا ثَلَاثَةً كَتَبَ اللَّهُ تَعَالَى لِكُلِّ وَاحِدٍ- بِكُلِّ رَكْعَةٍ مِائَتَيْ وَ خَمْسِينَ صَلَاةً وَ إِذَا كَانُوا أَرْبَعَةً كَتَبَ اللَّهُ تَعَالَى لِكُلِّ وَاحِدٍ بِكُلِّ رَكْعَةٍ ألف [أَلْفاً وَ مِائَتَيْ صَلَاةٍ وَ إِذَا كَانُوا خَمْسَةً كَتَبَ اللَّهُ تَعَالَى بِكُلِّ وَاحِدٍ أَلْفاً وَ ثَلَاثَمِائَةِ صَلَاةٍ وَ إِذَا كَانُوا سِتَّةً كَتَبَ اللَّهُ تَعَالَى بِكُلِّ رَكْعَةٍ أَلْفَيْنِ وَ أَرْبَعَمِائَةِ صَلَاةٍ وَ إِذَا كَانُوا سَبْعَةً كَتَبَ اللَّهُ تَعَالَى بِكُلِّ رَكْعَةٍ أَرْبَعَةَ آلَافٍ وَ ثَمَانَمِائَةِ صَلَاةٍ وَ إِذَا كَانُوا ثَمَانِيَةً كَتَبَ اللَّهُ لِكُلِّ وَاحِدٍ بِكُلِّ رَكْعَةٍ تسعمائة ألف [تِسْعَةَ آلَافٍ وَ سِتَّمِائَةِ صَلَاةٍ وَ إِذَا كَانُوا تِسْعَةً كَتَبَ اللَّهُ لِكُلِّ وَاحِدٍ بِكُلِّ رَكْعَةٍ تِسْعَةَ عَشَرَ أَلْفَ صَلَاةٍ وَ إِذَا كَانُوا عَشَرَةً كَتَبَ اللَّهُ لِكُلِّ وَاحِدٍ بِكُلِّ رَكْعَةٍ سَبْعِينَ أَلْفاً وَ أَلْفَيْنِ وَ ثَمَانَمِائَةِ صَلَاةٍ وَ إِذَا زَادَ عَلَى الْعَشَرَةِ فَلَوْ صَارَ بِحَارُ الْأَرْضِ وَ السَّمَاوَاتِ كُلُّهَا مِدَاداً وَ الْأَشْجَارُ أَقْلَاماً وَ الثَّقَلَانِ وَ الْمَلَائِكَةُ كُتَّاباً لَمْ يَقْدِرُوا أَنْ يَكْتُبُوا ثَوَابَ رَكْعَةٍ وَاحِدَةٍ يَا مُحَمَّدُ تَكْبِيرَةٌ يُدْرِكُهُ الْمُؤْمِنُ مَعَ الْإِمَامِ خَيْرٌ مِنْ سَبْعِينَ حِجَّةً وَ أَلْفِ عُمْرَةٍ سِوَى الْفَرِيضَةِ يَا مُحَمَّدُ رَكْعَةٌ يُصَلِّيهَا الْمُؤْمِنُ مَعَ الْإِمَامِ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ يَتَصَدَّقَ مِائَةَ أَلْفِ دِينَارٍ عَلَى الْمَسَاكِينِ وَ سَجْدَةٌ يَسْجُدُهَا مَعَ الْإِمَامِ خَيْرٌ لَهُ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ وَ رَكْعَةٌ يَرْكَعُهَا الْمُؤْمِنُ مَعَ الْإِمَامِ خَيْرٌ لَهُ مِنْ مِائَتَيْ رَقَبَةٍ يُعْتِقُهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لَيْسَ عَلَى مَنْ مَاتَ عَلَى السُّنَّةِ وَ الْجَمَاعَةِ عَذَابُ الْقَبْرِ وَ لَا شِدَّةُ يَوْمِ الْقِيَامَةِ يَا مُحَمَّدُ مَنْ أَحَبَّ الْجَمَاعَةَ أَحَبَّهُ اللَّهُ وَ الْمَلَائِكَةُ أجمعين [أَجْمَعُونَ.[23]

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله)  أَتَانِي جَبْرَائِيلُ وَ مِيكَائِيلُ وَ إِسْرَافِيلُ وَ عِزْرَائِيلُ ع مَعَ كُلِّ وَاحِدٍ ثَمَانُونَ أَلْفَ مَلَكٍ- فَقَالُوا يَا مُحَمَّدُ الْجَبَّارُ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ بَلِّغْ أُمَّتَكَ أَنَّهُ مَنْ مَاتَ مُفَارِقَ الْجَمَاعَةِ لَا يَجِدُ رَائِحَةَ الْجَنَّةِ وَ إِنْ كَانَ أَكْثَرَ عَمَلًا مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ لَا أَقْبَلُ مِنْهُ صَرْفاً وَ لَا عَدْلًا يَا مُحَمَّدُ تَارِكُ الْجَمَاعَةِ عِنْدِي مَلْعُونٌ وَ عِنْدَ الْمَلَائِكَةِ مَلْعُونٌ وَ قَدْ لَعَنْتُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الزَّبُورِ وَ الْفُرْقَانِ يَا مُحَمَّدُ تَارِكُ الْجَمَاعَةِ يُصْبِحُ وَ يُمْسِي فِي لَعْنَةِ اللَّهِ يَا مُحَمَّدُ تَارِكُ الْجَمَاعَةِ لَا أَسْتَجِيبُ لَهُ دَعْوَةً وَ لَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ الرَّحْمَةَ وَ هُمْ يَهُودُ أُمَّتِكَ وَ إِنْ مَرِضُوا فَلَا تَعُدْهُمْ وَ إِنْ مَاتُوا فَلَا تُشَيِّعْ جَنَائِزَهُمْ- وَ لَا يَمْشِي عَلَى الْأَرْضِ أَبْغَضُ عَلَيَّ مِنْ تَارِكِ الْجَمَاعَةِ يَا مُحَمَّدُ قَدْ أَمَرْتُ كُلَّ ذِي نَفْسٍ وَ رُوحٍ أَنْ يَلْعَنُوا عَلَى تَارِكِ الْجَمَاعَةِ وَ تَارِكُهَا أَشَرُّ مِنْ شَارِبِ الْخَمْرِ وَ الْمُحْتَكِرِ وَ أَشَرُّ مِنْ سَفَّاكِ الدِّمَاءِ وَ آكِلِ الرِّبَا وَ تَارِكُ الْجَمَاعَةِ لَيْسَ لَهُ فِي الْجَنَّةِ نَصِيبٌ وَ هُوَ أَشَرُّ مِنَ النَّبَّاشِ وَ الْمُخَنَّثِ وَ أَشَرُّ مِنَ الْقَتَّالِ وَ أَشَرُّ مِنْ شَاهِدِ الزُّورِ يَا مُحَمَّدُ مَنْ مَاتَ مُفَارِقَ الْجَمَاعَةِ أُدْخِلُهُ النَّارَ. [24]

روایات دیگر جامع الاخبار، (الفصل السادس و الثلاثون في صلاة الجماعه) را نیز ببینید.

رسول خدا(صلی الله علی و آله و سلم) فرمودند: إِنَّ اللَّهَ يَسْتَحْيِي مِنْ عَبْدِهِ إِذَا صَلَّى فِي جَمَاعَةٍ ثُمَّ سَأَلَهُ حَاجَتَهُ أَنْ يَنْصَرِفَ حَتَّى يَقْضِيَهَا.[25]

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علی و آله و سلم) ‏ أَ لَا أَدُلُّكُمْ عَلَى شَيْ‏ءٍ يُكَفِّرُ اللَّهُ بِهِ الْخَطَايَا وَ يَزِيدُ فِي الْحَسَنَاتِ قِيلَ بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ إِسْبَاغُ الْوُضُوءِ عَلَى الْمَكَارِهِ وَ كَثْرَةُ الْخُطَى إِلَى هَذِهِ الْمَسَاجِدِ وَ انْتِظَارُ الصَّلَاةِ بَعْدَ الصَّلَاةِ وَ مَا مِنْ أَحَدٍ يَخْرُجُ مِنْ بَيْتِهِ مُتَطَهِّراً فَيُصَلِّي الصَّلَاةَ فِي الْجَمَاعَةِ مَعَ الْمُسْلِمِينَ ثُمَّ يَقْعُدُ يَنْتَظِرُ الصَّلَاةَ الْأُخْرَى إِلَّا وَ الْمَلَائِكَةُ تَقُولُ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَهُ اللَّهُمَّ ارْحَمْهُ.[26]

  1. 8.     پرهیز از غیبت کردن

رسول خدا(صلی الله علیه و آله): مَنِ اغْتَابَ مُسْلِماً أَوْ مُسْلِمَةً لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ تَعَالَى صَلَاتَهُ وَ لَا صِيَامَهُ أَرْبَعِينَ يَوْماً إِلَّا أَنْ يَغْفِرَ لَهُ صَاحِبُهُ.[27]

هر كه مرد يا زن مسلمانى را غيبت كند خداوند چهل شبانه روز نماز و روزه او را نمى‏پذيرد مگر آنكه طرفش او را ببخشد.

داستانی تکان دهنده

وَ لَمَّا رَجَمَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الرَّجُلَ فِي الزِّنَاءِ قَالَ رَجُلٌ لِصَاحِبِهِ هَذَا قُعِصَ كَمَا يُقْعَصُ الْكَلْبُ فَمَرَّ النَّبِيُّ ص مَعَهُمَا بِجِيفَةٍ فَقَالَ انْهَشَا مِنْهَا قَالا يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ نَنْهَشُ جِيفَةً قَالَ مَا أصبتهما [أَصَبْتُمَا مِنْ أَخِيكُمَا أَنْتَنُ مِنْ هَذِهِ.[28]

چون پيامبر (صلی الله علیه و آله) مرد به نام ماعَز را به سبب زناكردن سنگسار كرد، مردي به رفيق خود گفت: اين شخص (پيامبر) سگ را كشت. پيامبر (صلی الله علیه و آله) آن دو را كنار مرداري برد و فرمود: آن را بجويد و بخوريد. عرض كردند: اي رسول خدا مرداري را بجويم؟ پيامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: آنچه درباره ي برادرتان گفتيد (غيبت كرديد) گنديده تر و كثيفتر از اين مردار بود.[29]

وَ قَالَ (صلی الله علیه و آله): مَرَرْتُ لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي عَلَى قَوْمٍ يَخْمِشُونَ وُجُوهَهُمْ بِأَظْفَارِهِمْ فَقُلْتُ يَا جَبْرَئِيلُ مَنْ هَؤُلَاءِ فَقَالَ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ يَغْتَابُونَ النَّاسَ وَ يَقَعُونَ فِي أَعْرَاضِهِمْ.[30]

شب معراج بر گروهى گذر كردم كه صورتهاى خود را با ناخن مى‏خراشيدند، از جبرئيل پرسيدم: اينان چه كسانند؟ گفت: اينها كسانى هستند كه غيبت مردم را مى‏كردند، و آبروى آنها را مى‏ريختند.

نکته!

تلاش جهت پیدا کردن راهی برای غیبت

گاهی ما برای غیبت کردن به بهانه ها یا حربه هایی متوسل می شویم:

1)    راست می گویم، دروغ که نمی گویم

يَا أَبَا ذَرٍّ سِبَابُ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ وَ قِتَالُهُ كُفْرٌ- وَ أَكْلُ لَحْمِهِ مِنْ مَعَاصِي اللَّهِ وَ حُرْمَةُ مَالِهِ كَحُرْمَةِ دَمِهِ- قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا الْغِيبَةُ- قَالَ ذِكْرُكَ أَخَاكَ بِمَا يَكْرَهُ- قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَإِنْ كَانَ فِيهِ ذَاكَ الَّذِي يُذْكَرُ بِهِ- قَالَ اعْلَمْ أَنَّكَ إِذَا ذَكَرْتَهُ بِمَا هُوَ فِيهِ فَقَدِ اغْتَبْتَهُ وَ إِذَا ذَكَرْتَهُ بِمَا لَيْسَ فِيهِ فَقَدْ بَهَتَّهُ.[31]

اى ابو ذر، دشنام دادن مؤمن نافرمانى و جنگ كردن با او كفر است و خوردن گوشتش سرپيچى از فرمان الهى محسوب مى‏شود، و حرمت مالش مانند حرمت خونش است. عرض كردم: اى رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله غيبت چيست؟ فرمود: غيبت آن است كه از برادرت آنچه را كه ناخوش دارد، ياد كنى. عرض كردم: اى رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) اگر چه آنچه را كه ياد مى‏شود، در خود داشته باشد؟ فرمود: بدان كه اگر او را چنان ياد كنى كه از آن برخوردار است، غيبت او را كرده‏اى و اگر از او چنان ياد كنى كه در او نيست، به او بهتان بسته‏اى.

2)    به خود او هم گفته ام یا خواهم گفت

تعریف غیت

قال رسول الله (صلّى اللَّه عليه و آله): اَلْغِيبَةُ ذِكْرُكَ أَخَاكَ بِمَا يَكْرَه‏.[32]

غيبت آنست كه برادر خود را بچيزى كه دوست ندارد ياد كنی.

چو از آنكه باشد ز مجلس بدور             بدانسان كنى ياد اى با شعور

كه او را بد آيد از آن ماجراى             بود غيبت و باشد آن نارواى‏[33]

پس حتی اگر عیبی را به خود شخص هم گفته باشیم و یا بعد به او بگوییم، بالاخره الان که می گوییم او اینجا نیست و رضایت ندارد.

3)    خودش را به غیبت انداخته است…           

گاهی وقتی کسی را از غیبت کردن نهی می کنیم، می گوید فلانی خودش را به غیبت انداخته است و غیبت او جایز است، می گویند خدا لعنت کند غیبت کننده را و خدا لعنت کند کسی را که خودش را به غیبت می اندازد…

4)    حالا غیبتش نباشد

 

گاهی برای غیبت کردن به عبارت “حالا غیبتش نباشد” متوسل می شویم و هرآنچه را که دوست داریم پشت سر طرف می گوییم. فکر می کنیم که با این کار واقعا دیگر غیبت نیست و ایرادی ندارد…

  1. 9.     پرهیز از شراب خوردن

قال رسول الله (صلّى اللَّه عليه و آله): مَنْ شَرِبَ الْخَمْرَ لَمْ تُحْسَبْ صَلَاتُهُ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً.[34]

قال رسول الله (صلّى اللَّه عليه و آله): … شَارِبُهَا وَ عَاصِرُهَا وَ مُعْتَصِرُهَا فِي النَّارِ وَ بَائِعُهَا وَ مُبْتَاعُهَا وَ حَامِلُهَا وَ الْمَحْمُولُ إِلَيْهِ وَ آكِلُ ثَمَنِهَا سَوَاءٌ فِي عَارِهَا وَ إِثْمِهَا أَلَا وَ مَنْ سَقَاهَا يَهُودِيّاً أَوْ نَصْرَانِيّاً أَوْ صَابِئاً أَوْ مَنْ كَانَ مِنَ النَّاسِ فَعَلَيْهِ كَوِزْرِ مَنْ شَرِبَهَا أَلَا وَ مَنْ بَاعَهَا أَوِ اشْتَرَاهَا لِغَيْرِهِ لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ تَعَالَى مِنْهُ صَلَاةً وَ لَا صِيَاماً وَ لَا حَجّاً وَ لَا اعْتِمَاراً حَتَّى يَتُوبَ مِنْهَا وَ إِنْ مَاتَ قَبْلَ أَنْ يَتُوبَ كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ تَعَالَى أَنْ يَسْقِيَهُ بِكُلِّ جُرْعَةِ شَرَابٍ مِنْهَا فِي الدُّنْيَا شَرْبَةً مِنْ صَدِيدِ جَهَنَّم…[35]

  1. 10.دوری از فحشاء و منکر

إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر[36] نماز (انسان را) از زشتى‏ها و منكرات باز مى‏دارد.

امام صادق (علیه السلام): مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَعْلَمَ أَ قُبِلَتْ صَلَاتُهُ أَمْ لَمْ تُقْبَلْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ مَنَعَتْهُ صَلَاتُهُ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ فَبِقَدْرِ مَا مَنَعَتْهُ قُبِلَتْ مِنْهُ.[37]

هر كه دوست دارد بداند نمازش پذيرفته است يا نه، بنگرد كه آيا نمازش او را از زشتيها و بديها باز داشته است؟ همان اندازه كه نمازش مانع بديها بوده در همان حدّ از او پذيرفته مى‏شود.

نکته!

نماز می خوانیم: ولی  چشممان هم اهل فحشاء است… گوشمان هم … زبانمان هم … دست و پایمان هم …

فَبِأَيِّ شَيْ‏ءٍ أَسْتَقْبِلُكَ يَا مَوْلَايَ أَ بِسَمْعِي أَمْ بِبَصَرِي أَمْ بِلِسَانِي أَمْ بِرِجْلِي أَ لَيْسَ كُلُّهَا نِعَمَكَ عِنْدِي‏ وَ بِكُلِّهَا عَصَيْتُكَ يَا مَوْلَاي‏…[38]

یا قرآن که می فرماید “إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر”، نعوذ بالله… و یا اینکه نماز ما نماز نیست.

إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً [39] گوش و چشم و دلها همه مسئولند.

  1. 11.رعایت عفت زن

امام صادق (علیه السلام): أَيُّمَا امْرَأَةٍ تَطَيَّبَتْ لِغَيْرِ زَوْجِهَا لَمْ تُقْبَلْ مِنْهَا صَلَاةٌ حَتَّى تَغْتَسِلَ مِنْ طِيبِهَا كَغُسْلِهَا مِنْ جَنَابَتِهَا. [40]

قال رسول الله (صلّى اللَّه عليه و آله): أَيُّمَا امْرَأَةٍ تَطَيَّبَتْ ثُمَّ خَرَجَتْ مِنْ بَيْتِهَا فَهِيَ تُلْعَنُ حَتَّى تَرْجِعَ إِلَى بَيْتِهَا مَتَى مَا رَجَعَتْ. [41]

  1. 12. کسب رضایت شوهر

امام صادق (علیه السلام): أَيُّمَا امْرَأَةٍ بَاتَتْ وَ زَوْجُهَا عَلَيْهَا سَاخِطٌ فِي حَقٍّ لَمْ تُقْبَلْ مِنْهَا صَلَاةٌ حَتَّى يَرْضَى عَنْهَا.[42]

نباید یک طرفه بحث کرد! ظلم همیشه قبیح است و خلاف تقوا و گفتیم که” إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ”[43]

  فقط یک نمونه

در مورد وظیفه زن اطاعت “فی جمیع احواله” و نهی از نافرمانی وارد شده است:

امام صادق (علیه السلام): مَلْعُونَةٌ مَلْعُونَةٌ امْرَأَةٌ تُؤْذِي زَوْجَهَا أَوْ تَغُمُّهُ وَ سَعِيدَةٌ سَعِيدَةٌ امْرَأَةٌ تُكْرِمُ زَوْجَهَا وَ لَا تُؤْذِيهِ وَ تُطِيعُهُ فِي جَمِيعِ أَحْوَالِه‏.[44]

در مورد شوهر نیز اینگونه آمده است:

فَدَارُوهُنَّ عَلَى كُلِّ حَالٍ وَ أَحْسِنُوا…[45] همیشه مدارا و مراعات حال … “علی کل حال”

  1. 13.رضایت پدر و مادر

احترام و احسان به والدین در کنار توصیه و سفارش بر مسأله توحید:

1)    وَ إِذْ أَخَذْنا ميثاقَ بَني‏ إِسْرائيلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً… [46]

2)    وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً… [47]

3)    قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْسانا… [48]

4)    وَ قَضى‏ رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَريماً. [49]

سپاس از والدین در ردیف شکر و سپاس از خدا:

وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلى‏ وَهْنٍ وَ فِصالُهُ في‏ عامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لي‏ وَ لِوالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصيرُ.[50]

آقای وزیر و بی ادبی نسبت به پدرش!

در ايام عيد يكي از وزرا براي عيد ديدني و زيارت امام خدمت ايشان رسيدند. امام پرسيدند: اين پيرمردي كه پشت سر شماست كيست؟ گفت: ايشان پدرم هستند. در حالي كه آثار ناراحتي در چهره ي حضرت امام نمايان شده بود فرمودند: پدرت را پشت سرت انداخته اي؟ درست است كه وزير هستي، امّا هر چه باشي فرزند اويي.[51]

روایتی بسیار تکان دهنده

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: َ مَنْ نَظَرَ إِلَى أَبَوَيْهِ نَظَرَ مَاقِتٍ وَ هُمَا ظَالِمَانِ لَهُ لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ لَهُ صَلَاةً. [52]

خدا نماز کسی را که  با چشم بغض و كينه به پدر و مادر خود كه به وى ستم كرده‏اند نگاه کند قبول نمی کند.

داستانی جالب

رفيق دانشجويي داشتم كه دير به جبهه آمد. گفتم: دير آمدي! گفت: رفتم و جواب كنكور را بگيرم، كمي دير شد. طوري گفت جواب كنكور را بگيرم فكر كردم كه رد شده است گفتم: قبول نشدي؟ گفت چرا، قبول شدم. طوري گفت قبول شدم كه با خود گفتم: حتماً در يك رشته ي درب و داغون قبول شده است. گفتم: چه رشته اي قبول شدي؟ گفت: پزشكي دانشگاه تهران قبول شدم. گفتم: پس چرا به جبهه آمدي؟ گفت: من اصلاً نمي خواستم به

دانشگاه بروم چون در همين عمليات شهيد مي شوم. در كنكور شركت كردم تا مادرم در فاميلها سر بلند شود و بگويد كه بچه ي من خيلي لايق بود. او در همان عمليات شهيد شد. [53]

رسول اعظم (صلی الله علیه و آله): رِضَا اللَّهِ مَعَ رِضَا الْوَالِدَيْنِ وَ سَخَطُ اللَّهِ مَعَ سَخَطِ الْوَالِدَيْنِ. [54]

  1. 14.لقمه حلال

قال رسول الله (صلّى اللَّه عليه و آله): مَنْ أَكَلَ لُقْمَةَ حَرَامٍ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاةٌ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَ لَمْ تُسْتَجَبْ لَهُ دَعْوَةٌ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً وَ كُلُّ لَحْمٍ يُنْبِتُهُ الْحَرَامُ فَالنَّارُ أَوْلَى بِهِ وَ إِنَّ اللُّقْمَةَ الْوَاحِدَةَ تُنْبِتُ اللَّحْمَ. [55]

هر كه لقمه حرامى بخورد چهل شب نمازش پذيرفته نمى‏شود و چهل صبح دعايش مستجاب نمى‏گردد، و هر گوشتى كه بوسيله حرام مى‏رويد آتش به آن سزاوارتر است.

و باز در جای دیگری فرمودند: اَلْعِبَادَةُ مَعَ أَكْلِ الْحَرَامِ كَالْبِنَاءِ عَلَى الرَّمْلِ وَ قِيلَ عَلَى الْمَاءِ. [56]

عبادت همراه با حرام خوارى مانند ساختن ساختمان بر روى ريگ است. و در روايتى آمده: مانند ساختن ساختمان بر آب است.

داستانی جالب

يكي از رزمندگان در راه خدا مي گويد: من در بيابان سوار بر اسبم بودم كه الاغ وحشي چاقي را ديدم، پس عجله كردم تا آن را به قتل برسانم. اما اسبم نتوانست مرا به او برساند و بازگشتم. بار ديگر آن الاغ را ديدم، اسب را به سوي او تاختم، اما باز به او نرسيدم. مرتبه سوم هم همين برنامه تكرار شد. من در حاليكه بسيار ناراحت بودم كه چرا اين اسب قدرت رسيدن به شكار را نداشت ( در صورتيكه قبلا قدرت بيشتري داشت) داخل خيمه شدم. نشسته و سرم را بر عمود خيمه تكيه دادم اسب هم همانجا ايستاد و من در آن حال به خواب رفتم، در عالم رؤيا ديدم كه گويا اسبم به من مي گويد: « من اراده و قصد داشتم كه تو آن الاغ را بگيري و سعي خود را هم كردم، اما تو ديروز علفي برايم خريدي و سكه اي قلابي بابت آن دادي، اين باعث شد كه قدرت و شتاب من كم شود.» از شدت ناراحتي ناگهان از خواب پريدم و سريعاً نزد علف فروش رفته و آن پول را گرفتم و پول سالمي به او دادم.

«جسارتا به جای جمله “يكي از رزمندگان در راه خدا” بهتر است بگوییم “یک شکارچی” و به جای “الاغ وحشی” جالبتر است که بگوییم” شکاری را دیدم”  که ذهن مخاطب از اصل بحث منحرف و به حاشیه نرود…»

15.رعایت حق الناس

رسول اعظم (صلی الله علیه و آله): أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَيَّ أَنْ يَا أَخَا الْمُرْسَلِينَ وَ يَا أَخَا الْمُنْذِرِينَ أَنْذِرْ قَوْمَكَ لَا يَدْخُلُوا بَيْتاً مِنْ بُيُوتِي وَ لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِي عِنْدَ أَحَدِهِمْ مَظْلِمَةٌ فَإِنِّي أَلْعَنُهُ مَا دَامَ قَائِماً يُصَلِّي بَيْنَ يَدَيَّ حَتَّى يَرُدَّ تِلْكَ الْمَظْلِمَةَ فَأَكُونُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ أَكُونُ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ يَكُونُ مِنْ أَوْلِيَائِي وَ أَصْفِيَائِي وَ يَكُونُ جَارِي مَعَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِينَ فِي الْجَنَّةِ. [57]

خداوند به من وحى فرمود: اى برادر پيامبران، و اى برادر ترسانندگان من، قومت را بر حذر دار از اين كه كسى كه مظلمه در گردنش هست، به يكى از خانه‏هاى من (مساجد يا كعبه) داخل نشوند. چون اگر داخل شود و در آنجا نماز بگذارد، مادامى كه در حال نماز است من به وى لعن مى‏فرستم مگر اين كه آن مظلمه را از گردنش بردارد. وقتى كه اين كار را كرد، من گوش او مى‏شوم كه با آن همه چيز را بشنود و چشمهايش مى‏شوم كه با آنها ببيند و او از اولياء و برگزيدگان من محسوب مى‏شود و در قيامت در بهشت با انبياء و صديقين و شهدا همسايه من خواهد بود.

من اینجا گرفتارم

مرحوم محدّث قمي به خواب پسرش آمد و گفت: كتابي امانت در فلان نقطه كتابخانه‌ام هست، آن را ببر و به صاحبش بده، من اينجا گرفتارم. پسر مي‌رود و آن كتاب را پيدا مي‌كند؛ امّا در حال بردن، كتاب به زمين مي‌افتد و كمي خراش برمي‌دارد. دوباره پدر را در خواب مي‌بيند كه مي‌گويد: چرا در مورد آن خراش كه در كتاب ايجاد شده از صاحبش استحلال نكردي؟ من اينجا گرفتارم.[58]

شهید و حق الناس

امام باقر(علیه السلام): كُلُّ ذَنْبٍ يُكَفِّرُهُ الْقَتْلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا الدَّيْنَ لَا كَفَّارَةَ لَهُ إِلَّا أَدَاؤُهُ أَوْ يَقْضِيَ صَاحِبُهُ أَوْ يَعْفُوَ الَّذِي لَهُ الْحَقُّ.[59]

امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرماید: لَقَدْ صَلَّى (صلی الله علیه و آله) بِأَصْحَابِهِ ذَاتَ يَوْمٍ فَقَالَ مَا هَاهُنَا مِنْ بَنِي النَّجَّارِ أَحَدٌ وَ صَاحِبُهُمْ مُحْتَبَسٌ عَلَى بَابِ الْجَنَّةِ بِثَلَاثَةِ دَرَاهِمَ لِفُلَانٍ الْيَهُودِيِّ وَ كَانَ شَهِيداً. [60]

توجه و تأکید!

در راه خدا شهید شده است ولی فقط به خاطر 3 درهم بدهی و آن هم به یک یهودی او را دم در بهشت

بازداشت کرده اند…

عذاب فقط به خاطر یک خلال دندان

حضرت عيسي (ع) را گذر بر سر قبري افتاد، از خداوند درخواست كرد كه صاحب قبر را زنده فرمايد. همينكه زنده شد از او سؤال كرد حال و وضع تو چگونه است؟ عرض كرد من حمال و باربر بودم روزي هيمه اي براي كسي مي بردم؛ خلالي از آن جدا كردم تا دندان خود را با آن، خلال كنم از آن زمان كه مرده ام عذاب همان خلال را مي كشم.[61]

منابع مطالب:↓


[1] . فلاح السائل و نجاح المسائل، ص: 127

[2] . گنج حكمت يا احاديث منظوم، ص: 122

[3] . سوره مائده، آیه 27

[4] . بحارالأنوار ج : 81 ص : 258

[5] . نرم افزار حکایت در هدایت، موضوع تقوا، حکایت10 به نقل از محجة البیضاء

[6] . بحارالأنوار ج : 81 ص : 245

[7] . زیارت عاشورا

[8] . بحار الأنوار، ج‏27، ص: 227

[9] . بحارالأنوار ج : 39 ص : 277

[10] . زیارت جامعه کبیره

[11]. الكافي، ج‏3، ص: 499

[12] . بحارالأنوار ج : 81 ص : 252

[13] . الكافي، ج‏1، ص: 545

[14] . مستدرك‏الوسائل ج : 4 ص : 111

[15] . بحارالأنوار ج : 69 ص : 198

[16] . الكافي ج : 3 ص : 268

[17] . من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص: 217

[18] . داستانهايي از نماز اول وقت- خلف زاده

[19] . خاطرات قرائتي-بهشتي

[20] . داستانهايي از مردان خدا-ميرخلف زاده

[21] . من‏لايحضره‏الفقيه ج : 3 ص : 38

[22] . مستدرك‏الوسائل ج : 3 ص : 356

[23] . جامع الأخبار، ص: 76

[24] . جامع الأخبار، ص: 79

[25]. وسائل‏الشيعة ج : 8 ص : 289

[26]. وسائل‏الشيعة ج : 1 ص : 380

[27]. جامع الأخبار، ص: 146

[28] . مستدرك‏الوسائل ج : 9 ص : 120

[29] . نرم افزار حکایت در هدایت، موضوع غیبت، حکایت6 به نقل از محجة البیضاء

[30] . مستدرك‏الوسائل ج : 9 ص : 119

[31] . بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏74، ص: 91

[32] . نهج الفصاحة ص: 587

[33] . گلهاى جاويدان(هزار كلمه قصار)، ص: 253

[34] . تهذيب‏الأحكام ج : 9 ص : 108

[35] . ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص: 2[35] . سوره عنکبوت آیه 45

[36] . سوره عنکبوت آیه 45

[37] . بحارالأنوار ج : 79 ص : 198

[38] . دعای عرفه

[39] . سوره اسراء، آیه 36

[40] . الكافي ج : 5 ص : 507

[41] .عوالي‏اللآلي ج : 3 ص : 309

[42] . الكافي ج : 5 ص : 507

[43] . سوره مائده، آیه 27

[44] . وسائل‏الشيعة ج : 16 ص : 280

[45] . وسائل‏الشيعة ج : 20 ص : 180

[46] . سوره بقره، آیه 83

[47] . سوره نساء، آیه 36

[48] . سوره انعام، آیه151

[49] . سوره اسراء، آیه 23

[50] . سوره لقمان، آیه 14

[51] . نرم افزار حکایت در هدایت، موضوع والدین، حکایت23 به نقل از استاد قرائتی

[52] . الكافي ج : 2 ص : 349

[53] . نرم افزار حکایت در هدایت، موضوع والدین، حکایت12 به نقل از استاد پناهیان

[54] . روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ج‏2، ص: 368

[55] . بحارالأنوار ج : 63 ص : 314

[56] .بحارالأنوار ج : 81 ص : 258

[57] . مستدرك‏الوسائل ج : 3 ص : 446

[58] . نرم افزار حکایت در هدایت، موضوع حق الناس، حکایت19 به نقل از استادقرائتی

[59] . الكافي ج : 5 ص : 94

[60] .مستدرك‏الوسائل ج : 13 ص : 393

[61] . نرم افزار حکایت در هدایت، موضوع حق الناس ، حکایت19 به نقل از کبریت احمر

author-avatar

درباره بسیجی

حب الحسین رشته تحصیل ماست. دانشجوی کارشناسی ارشد شیعه شناسی-کلام... طلبه سطح سه حوزه http://karbala-2.kowsarblog.ir/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *