فاطمه (علیهاالسلام) انساني خاص و فاطميه مصيبتي مخصوص خواص است . اگر محرم ماتمی عمومی و شامل همه ی مسلملنان است ، اما فاطمیه عزایی ویژه ی مومنان است . در محرم گریه آزاد است وشیون ، هر چه بلندتر بهتر . اما در فاطمیه اشک را باید در درون ریخت و جز با سکوت فریاد برنیاورد .
محرم هنوز نیامده در خلق عالم شورش می شود ، ولی فاطمیه می آید و می رود و چه بسیارند کسانی که اصلا خبر دار نمی شوند .
در محرم همه چیز را ریز می کنند وبا ذکر جزئیات تعریف می کنند ، در فاطمیه اما کلیت ما جرا را نیز باید در پرده گفت .
در محرم ، تاریخ رخداد های حاشیه ای نیز دقیق است ، ولی در فاطمیه حتی روز عزا نا معلوم است ! و درست مشخص نیست که بانوی دو عالم در کدام روز به شهادت رسیده است !
در محرم مقتل همگان معلوم و مدفن یاران مشخص است ، اما در فاطمیه هنوز مزار پاره ی تن رسول الله (صلی الله علیه وآله) گمنام است .
محرم جشن خون است و فاطمیه عید خون دل . در محرم دل بعداز عزا خالی می شود و در فاطمیه پر.
محرم به قصه می ماند و فاطمیه به غصه . محرم حکایت شهادت است و فاطمیه ماجرای ولایت . محرم ماه انتقام ازدشمنانی است که خون خدا را ریخته اند . فاطمیه اما ماه انتقام از دوستانی است که خون به دل خدا کرده اند .
در محرم میان آن همه شهید بانویی دیده نمی شود اما در فاطمیه تنها شهید بانوی برگزیده ی خداست .
در محرم جام شهادت سر می کشیم ودر فاطمیه جام زهر . در محرم بعد از شهادت اسارت است و در فاطمیه علی (علیه السلام) را قبل از شهادت زهرا (علیهاالسلام) اسیر می کنند .
در محرم شش ماهه در آغوش پدر آرمیده و در فاطمیه طفل در رحم مادر خوابیده . در محرم سیلی بر صورت زنان بعد از رفتن امام می زنند و در فاطمیه جلوی دیدگان امام .
محرم باید بر سرو سینه زد ، در فاطمیه اما دست ها یارای بالا آمدن ندارد .
در محرم ، رزمندگان در حسینه ی حاج همت دو کوهه ، ایستاده عزاداری می کنند ، ولی در فاطمیه بسیجیان در قبر هایی که برای خود در اطراف گردان تخریب کنده اند ، نشسته مرثیه می خوانند.
در محرم بچه های گردان ها در زمین صبح گاه دسته راه می اندازند ، اما در فاطمیه غم عظیم تر از آن است که مجالی به این اجتماعات دهد . خلاصه اینکه در محرم ، محرم و نامحرم را راه می دهند اما در فاطمیه در به روی هر کسی باز نمی کنند .
گفت : «همه با مُحرم وارد دستگاه اهل بیت شدیم . در کودکی خدا را با حضرت عباس شناختیم . با امام حسین (علیه السلام) سفر عشق را آغاز کردیم . دل ما با مُحرم گره خورد و پای سفره ی کربلا اسلام را شناختیم .و برای همین امام عزیز ما فرمود : “محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته “.
بعد ادامه داد :”اما کسی که در مسیر عشق به اهل بیت (علیهم السلام) ، موانع را به خوبی بردارد و به سوی نور قدم بردارد راهی فاطمیه می شود . فاطمیه خلوت گهی است که جز بر گزیدگان ، کسی به حریم آن راه ندارد .
فاطمه (علیهاالسلام) نور است و کسانی که فاطمیه را درک کنند نورانی اند . وقتی کسی فاطمه ی خدا را شناخت ، آن گاه به بارگاه قرب الهی راه می یابد “.»
این ها را آن بسیجی می گفت ؛ او که در عشق به پاره ی تن رسول خدا سوخته بود . شب و روزش شده بود یاد مادر . هم او که به عشق حضرت زهرا (علیهاالسلام) عاشق گمنامی بود . وسال هاست که از او خبری نشده است ؛ زیرا می گویند :
«آن را که خبر شد ، خبری باز نیامد»