سیاستهای کنترل جمعیت آری یا نه؟
بی تردید، آیین اسلام بلکه تمامی ادیان آسمانی، پیروان خود را به افزایش جمعیت با ایمان و شایسته، به اندازه ای که در توان آنان باشد، فرا می خواند. در این باره روایات زیادی از شیعه و سنی وارد شده است که به روشنی بر این مدعا دلالت دارند.
در صحیحه محمد بن مسلم به روایت از امام صادق علیه السلام آمده است که پیامبر خدا فرمودند:«تزوّجوا فإنّی مکاثرٌ بکم الامم غداً فی یوم القیامة؛ ازدواج کنید که من به سبب زیادی جمعیت شما بر دیگر امت ها مباهات می کنم.» همچنین جابر از امام باقر علیه السلام نقل می کند که رسول خدا فرمودند:«ما یمنع المؤمن أن یتّخذ أهلًا لعلّ اللّٰه یرزقه نسمة تثقل الأرض بلا إله إلا اللّٰه؛ چه چیزی انسان مؤمن را از این باز می دارد که همسری برگیرد، تا شاید خداوند فرزندی برای او روزی کند که زمین را با «لا إله إلّا اللّٰه» آکنده سازد.»
در کشور ما ایران، زمانی که در سال ۱۳۶۷ نتایج سرشماری منتشر و میزان رشد جمعیت در سال های ۶۵ – ۵۵ به طور کلی ۹/۳ درصد و بدون احتساب معاودین عراقی و پناهندگی افغانی ۵۵/۳ درصد اعلام شد، خطر افزایش انفجاری جمعیت، متفکرین جامعه و در راس آن، دولت را به فکر اتخاذ سیاستی رسمی مبنی بر کاهش موالید انداخت.
در شهریور سال ۱۳۶۷ و پس از پایان جنگ، سازمان برنامه و بودجه وقت، سمیناری در مشهد برگزار کرد و از تمام سیاستگذاران و ۴۸ دستگاه مرتبط دعوت کرد تا به دنبال راه حلی باشند. در قطعنامه پایانی این سمینار، بر مخاطرات ناشی از تداوم نرخ رشد طبیعی جمعیت تاکید و به دولت وقت هشدار داده شد که در صورت ادامه وضعیت فعلی نرخ بیکاری به ۲۴ درصد افزایش خواهد یافت، آن هم در شرایطی که جمعیت کشور ۵۴ میلیون نفر بود. وضعیت ناشی از فرسایش جنگل ها و مراتع و تخریب منابع طبیعی نیز ترسیم شد.
امام خمینی(ره) نیز در تاریخ ۱۰ آبان ماه همان سال جلوگیری از موالید در صورت ضرورت یا تعیین فواصل در موالید را به عنوان یکی از مسائل مستحدثه که حوزه علمیه باید به آن بپردازد، مورد تأیید قرار دادند البته همچنان مخالفت هایی وجود داشت، اما سرانجام در تاریخ ۸ اسفند سال ۱۳۶۷ و یک ماه پیش از آن که برنامه توسعه کشور در دستور کار مجلس قرار گرفت، این سیاست ها به هیأت دولت ارائه شد.
در این سیاست تعدیل موالید تا سقف ۳ فرزند به عنوان حد متناسب میانگین کودکان هرخانواده ایرانی و تضمین کننده ضریب جانشینی و تجدید نسل جمعیت ایران به عنوان هدف اصلی منظور شده بود و اقداماتی چون توسعه انسانی، گسترش مشارکت ها بویژه مشارکت های اقتصادی زنان، کاهش مرگ و میر اطفال، کودکان و مادران، بالا بردن سطح آگاهی های اجتماعی به کمک مراجع تقلید و رسانه های عمومی و همگانی به عنوان عوامل پشتیبانی و تسهیل کننده پیشبرد این هدف در متن راهکارهای سیاستی گنجانده شد ودر سال ۱۳۶۸ این سیاست رسمی، تحت عنوان «تنظیم خانواده» اتخاذ شد و اجرای آن به وزارتخانه های بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، فرهنگ و آموزش عالی، آموزش و پرورش و سازمان های ذی ربط دیگر واگذار شد.
بدین ترتیب در سال ۱۳۶۹ شورایی با عنوان شورای «تحدید موالید» با تصویب دولت و به ریاست وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تشکیل شد و در سال ۱۳۷۰ با ایجاد اداره کل «جمعیت و تنظیم خانواده» برنامه های جمعیتی گسترش یافت و در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۳۷۲ قانون تنظیم خانواده مشتمل بر ۴ ماده و ۲ تبصره در مجلس شورای اسلامی تصویب شد و در۲ خرداد ۱۳۷۲ به تایید شورای نگهبان رسید. بر اساس این قانون کلیه امتیازات متعلق به فرزندان بعد از سوم، حذف و محدودیت هایی برای کثرت اولاد در نظر گرفته شد.
اما اکنون با هشدار رهبر معظم انقلاب، خطر تهدید نسل برای آینده ایران اسلامی اعلام شده است. این که سیاست های قبلی تا چه اندازه درست بوده است، بحثی دیگر می طلبد اما مهم تر از آن این است که آینده کشور ما با خطر تهدید آمیز کم جمعیتی و بحران پیری مواجه است.
مقام معظم رهبری در دیدار اخیرشان با مسئولان نظام نسبت به استمرار سیاست های سال های گذشته در حوزه جمعیت موضع گرفتند و از مطلوب بودن جمعیت ۱۵۰ میلیون نفری برای کشور، سخن به میان آوردند.
در این مجموعه از اطلاعات تلاش شده است با ارائه برخی مطالب آماری و تحلیلی از جمعیت کشور و همچنین دیدگاه اسلام در مورد افزایش یا کنترل جمعیت، علاوه بر ترویج و تبیین دستورات شرع مقدس، به درستی سخنان رهبر معظم و ظرفیت مطلوب کشور برای افزایش جمعیت حتی فراتر از ۱۵۰ میلیون نفر، اشاره گردد.
با توجه به شرایط جاری و پیش رو، نه تنها جای نگرانی از افزایش جمعیت نیست، بلکه روند رو به رشد کشور در زمینه های مختلف علمی و فناوری و اقتصادی نشان دهنده ی نیاز کشور به افزایش جمعیت و از همه مهم تر جلوگیری از متوقف شدن رشد جمعیت و سالخوردگی جمعیت است.
تشویق به افزایش جمعیت به معنای بازگشت به رشد جمعیت در دهه ۶۰ نیست بلکه باید با تدوین سیاست های درست در حوزه جمعیت، شرایط را برای به تعادل رسیدن فرزندآوری خانواده ها فراهم کرد؛ نه تعداد بسیار زیاد فرزندان برای خانواده ها و جامعه مطلوب است و نه بسنده کردن به یک یا دو فرزند.
مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران اعم از دولت و مجلس باید سیاست هایی را اتخاذ و اجرا کنند که شرایط اقتصادی و اجتماعی برای خانواده ها به نحوی تغییر کند که آن ها تشویق و ترغیب به داشتن فرزندان بیشتری شوند. این سیاست ها از حوزه فرهنگ سازی تا حمایت های مالی از تولد فرزندان بیشتر را در بر خواهد گرفت.