فرزند کمتر زندگی بهتر یا بدتر؟1372199216862129354251302371931223156162

هنوز کوچه های شهرهایمان از این جملات پاک نشده که: «فرزند کمتر زندگی بهتر»، هنوز از بچه های قدیم، مانده‌اند که یاد روزهایی را کنند که کوچه‌ها، پر می‌شد از بچه‌های قدونیم قد، اما این روزها دیگر از آن کوچه‌های شلوغ  و پر سرو صدا خبری نیست، دیگر مانند زمان‌های قدیم وقتی درب منزلی را دق‌الباب می‌کردی و چند بچه برایت درب را می‌گشودند خبری نیست و…

امروزه کم بودن جمعیت تبدیل به معضلی جدی و خطرناک برای آينده شده است، بطوری که رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای دست اندرکار برگزاری همایش ملی تغییرات جمعیتی و نقش آن در تحولات مختلف جامعه فرمودند: «ما اگر چنانچه با این شیوه‌ای که امروز داریم حرکت می‌کنیم پیش برویم، در آینده‌ی نه چندان دور، یک کشور پیری خواهیم بود که علاج این بیماری پیری هم در حقیقت در دسترس نیست».

با توجه به اینکه ایشان در مورد مسئله‌ی جمعیّت فرمودند که: «جوانب قضیّه را بسنجید، ببینید چه چیزهایی است که موجب می‌شود جامعه ما دچار میل به کم ‌فرزندی بشود. این میل به کم بودن فرزند، یک عارضه است؛ والّا انسان به طور طبیعی فرزند را دوست می‌دارد. چرا سنّ ازدواج در کشور ما بالا رفته؟ مگر جوان هفده ساله، هجده ساله، نوزده ساله، احتیاج ندارد به اطفاء نیاز جنسی و غریزه ی جنسی؟ ما باید این را فکر کنیم»

یکی از مهم‌ترین عوامل مسئله کم بود جمعیت، بالا رفتن سن ازدواج است که ایشان نیز از آن یاد کردند. به راستی چرا در کشوری پهناور و وسیعی مانند ایران آن هم با آن غنای منابع طبیعی و با آن شاکله دینی و مذهبی که اکثریت افراد آنرا شیعیان تشکیل می دهند، سن ازدواج بالا رفته است؟ آیا مشکل در مسائل اقتصادی است؟ یا جا افتادن فرهنگ غلط ازدواج و سخت گیری های بی‌مورد در آن است؟

بالا رفتن سن ازدواج و کم شدن جمعیت

سن در اولین ازدواج، به ویژه نزد زنان تاثیر مهمی در باروری دارد و معمولا با بالا رفتن این سن از تعداد موالید یک زوج  کاسته می‌شود؛ چون با بالا رفتن سن ازدواج، از طول دوران بارداری زن کاسته می‌شود و از طرفی با تاخیر ازدواج جوانان سن آنان بالاتر رفته و سخت پسند تر می‌شوند و یا خانواده دخترانی که با رد کردن بی جا خواستگار بدلیل ملاک‌های ترجیحی و ایده‌ال گرایی، خود عاملی مهم در کم شدن جمعیت کشور شده‌اند.

سن ازدواج از منظر دین

شریعت اسلام به مطلوبیت ازدواج و فرزند آوری و تکثیر جمعیت حکم کرده است، فلذا از نظر دين مبین اسلام دوران نوجوانى زمان مناسبى براى ازدواج است همچنین در دین اسلام ازدواج بعد از بلوغ مطلوبیت نفسی و استحبابی دارد و بر اساس فتواى فقها، ازدواج در حال غيرضرورت، مستحب است و در روايات نيز به محبوب بودن و ارزش ازدواج، فراوان اشاره شده است.

قال رسول اللّه‏ صلى الله عليه وآله: «اَلنِّكاحُ سُنَّتِى فَمَنْ لَمْ يَعْمَلْ بِسُنَّتِى فَلَيْسَ مِنِّى؛ ازدواج سنّت من است، هر كس به سنت من عمل نكند از من نيست.»

ازدواج در سن پایین بقدری مهم است که خداوند از آن بعنوان حقی یاد می‌کند که فرزندبر گردن پدر دارد،در این باره رسول خداصلى الله عليه وآله می‌فرمايد: «حَقُّ الْوَلَدِ عَلى‏ والِدِهِ ثَلاثَةٌ: يَحَسِّنُ اِسْمَهُ وَيَعَلِّمُهُ الْكِتابَة وَيُزَوِّجُهُ اِذا بَلَغَ؛ از حقوقى كه فرزند بر عهده پدر خود دارد، سه چيز است: اسم نيكو براى او انتخاب كند، نوشتن به وى بياموزد و وقتى بالغ شد وسايل تزويجش را فراهم كند.»

این روايت، يكى از حقوق فرزند بر گردن پدر را انجام ازدواج فرزند، بعد از بلوغ عنوان کرده است و بلوغ به معناى رسيدن است. طبق كلام دانشمندان علم لغت عربى، وقتى بلوغ درباره انسان به كار رود، به معناى بلوغ جنسى است؛ نه بلوغ عاطفى، عقلى، روانى، اجتماعى و… كه بعضى تصور كرده اند.

از امیرالمومنان علی علیه‌السلام، در حدیث «اربعماة» نقل شده که فرمودند: ازدواج کنید؛ زیرا پیامبر خدا صلی الله علیه واله بارها فرمودند: «هر کس دوست دارد که پیرو سنت من باشد، باید ازدواج کند؛زیرا ازدواج سنت من است، در جستجوی فرزند باشید…»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *