هیچ کس به من نگفت:
که گناه خانه قلب را تیره می سازد و شما که نورانی ترین هستی، در خانه سیاه نمی مانی. آن وقت خانه دل ما، سوت و کور می شود مثل خرابه ها، مگر اینکه با توبه، آن تیرگی ها را از بین ببریم و دوباره مهیای پذیرایی از شما شویم.
قلب من در نوجوانی، آماده کاشتن بذر عشق بود، اما هر چه انتظار کشیدم کسی نگفت که باید عاشق بهترین شد تا قلب آباد شود، به من نگفتند که مواظب باش قلبت را به هرکس و ناکسی نسپاری که صاحب اصلی آن، کسی است که وقتی قلبت پاک شود می آید.
و به ما نگفتند که جای شما در قلب ماست نه در جزیره ی خضرا و مثلث برمودا. به ما نگفتند که مواظب باشیم تا شما را از مهمانی قلبمان بیرون نکنیم. وقتی از آیت الله بهجت پرسیدند که شما کجایید؟ ایشان جواب داد که :«آقا در قلب شماست مواظب باشید بیرونش نکنید.»
کاش، قلبم را در نوجوانی به تو می سپردم و هر دم یادت را از قلبم به زبان جاری می ساختم.
آن دل که به یاد تو نباشد دل نیست
قلبی که به عشقت نتپد جز گِل نیست.
برگرفته شده از کتاب هیچ کس به من نگفت …
کپی مطالب سایت باذکر منبع بلامانع می باشد.