نهم دی

حماسه ماندگار نهم دی بدون شک بی‌نظیرترین حرکت مردمی تاریخ انقلاب اسلامی در حفاظت از نظام مقدس جمهوری اسلامی و آرمان‌های انقلاب اسلامی ایران بود که فصلی جدید از بصیرت، هوشیاری، دشمن‌شناسی و غیرت دینی و انقلابی در صحیفه تاریخ مبارزات مردم مسلمان ایران رقم زد و روز نهم دی ماه 1388 را به واسطه حرکت عظیم، حیرت‌انگیز و فوق‌العاده مردم، در تاریخ ماندگار کرد.

آنچه در حماسه ماندگار نهم دی رخ داد در واقع برخاسته از حرکتی ایمانی و با انگیزه کاملاً خدایی بود که به هیچ‌وجه با اراده انسانی انجام شدنی نبود و این دقیقا همان نکته‌ای است که مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) بارها در بیانات خود به آن تاکید کرده‌اند و فرمودند: که در نهم دی دست اراده الهی دیده شد وگرنه این کارها کارهایی نیست که با اراده امثال ما انجام بگیرد؛ این کار خداست، این دست قدرت الهی است؛ این چیزها دست من و امثال من نیست.

جریان فتنه پس از انتخابات دهم ریاست‌جمهوری طبق طراحی دشمنان خارجی انقلاب اسلامی تلاش داشت، از اردوکشی‌های خیابانی به عنوان اهرم فشاری برای حذف نظام اسلامی یا لااقل وادار کردن آن به پذیرش فرایند استحاله و کشیدن خط بطلان بر جمهوریت و اسلامیت نظام استفاده کند، پس از مدتی به این نتیجه رسید که «دروغ بزرگ تقلب» بیش از آنچه تاکنون بوده، پتانسیل و ظرفیت به خیابان کشاندن بدنه اجتماعی آنها را ندارد لذا از میانه راه با تعریف مفاهیم جدید و متوسل شدن به آیین‌ها و مراسم انقلاب، سعی داشت به هر نحو مکن، جریان رو به زوال فتنه را زنده نگه دارد.

دلایل انتخاب آئین‌های ملی- مذهبی برای اغتشاش‌آفرینی این بود که اولا حضور خیابانی در آئین‌های ملی و مذهبی نیاز به مجوز قانونی نداشت. ضمنا در چنین روزهایی به دلیل حساسیت رسانه‌ها و افکار عمومی امکان دیده شدن اعتراضات و اغتشاشات افزایش می‌یابد. جریان فتنه با همین استدلال برنامه خود را بر آئین‌ها و مراسم‌های انقلاب اسلامی متمرکز کرد. سوءاستفاده و اغتشاش در آیین نماز جمعه عبادی سیاسی جمعه که محل اجتماع مسلمین است، حمله به سیاست‌های آرمانی انقلاب اسلامی ایران در روز جهانی قدس و ایجاد آشوب و بلوا در روز سیزدهم آبان،‌روز ملی مبارزه با استکبار جهانی، همین‌طور ایجاد اغتشاش در روز شانزدهم آذر سال 1388 و توهین و جسارت به ساحت مقدس حضرت امام خمینی (ره) و آخرین مورد آن شکستن حرمت ایام عزاداری اباعبدالله الحسین (ع) توسط این فتنه‌گران را باید در همین راستا قلمداد کرد.

آنچه مهم است، بازخوانی حماسه ماندگاری ا‌ست که به تعابیری انقلاب سوم نام گرفته است، حماسه‌ای که در لحظه‌ای ناب به مدد حمایت از اصل و اصالت انقلاب اسلامی آمد و حیاتی دوباره به آن بخشید.

عده‌ای مشخص شد که دشمن در آنها نفوذ دارد. آنها در نقش پیاده‌نظام بازیچه دشمن شدند و خیانت بزرگی را رقم زدند، برخی با تحلیل‌های غلط در میدان دشمن عمل کردند و حرکت جریان فتنه را تایید کردند، برخی از نخبگان فکری و سیاسی کشور تحت تاثیر تحلیل‌های ناکافی و وابستگی‌های مختلف دنیایی در مقابل فتنه سکوت کردند و برخی نیز در صراط مستقیم انقلاب با تأسی از گفتمان و مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی با فتنه‌گران به موقع مقابله کردند، از مواضع رهبری حمایت کردند و به روشنگری علیه فتنه پرداختند.

تبیین موقعیت ممتاز و برتر نظام جمهوری اسلامی در آستانه انتخابات 88

موقعیت ممتاز و برتر ایران در فن‌آوری هسته‌ای- موفقیت ایران در لبنان، فلسطین، عراق و اثرگذاری جدی نظام جمهوری اسلامی در منطقه و دست برتر ایران در مذاکرات هسته‌ای باعث شده بود که اتحادیه اروپا و آمریکا درخواست جدی برای ادامه مذاکرات 1+5 و قبول شرایط جمهوری اسلامی را داشته باشند، حضور 85 درصدی مردم در انتخابات، در آغاز دهه چهارم حیات نظام جمهوری اسلامی ایران.

لطمه به اعتبار، جایگاه و سرمایه‌های کشور با دروغ بزرگ تقلب

جریان فتنه با دروغ بزرگ تقلب (که بعدها خودشان چه در جلسه در حضور مقام معظم رهبری چه در بازجویی‌ها چه در تحلیل‌های داخلی اذعان کردند که امکان تقلب در سطح گسترده وجود ندارد) و اردوکشی‌های خیابانی و بیانیه‌های تند بعد از آن، ضمن ایجاد تردید بزرگ در نتایج انتخابات در بین مردم موقعیت سیاسی جمهوری اسلامی را در منطقه و دنیا متزلزل کرد.

قانون‌شکنی و قانون‌گریزی جریان فتنه

مقتضای افراد و جریان‌هایی که نظام جمهوری اسلامی را قبول دارند و در چارچوب قانون تصمیم به مشارکت در رقابت‌های انتخاباتی گرفته‌اند، این است که اعتراضات خود را از مجاری قانونی پیگیری نمایند. جریان فتنه نشان داد که قانون و سازوکارهای قانونی نظام را قبول ندارد و با اردوکشی خیابانی و آشوب می‌خواهد به خواسته ناحق خود دست یابد.

براندازی نرم طراحی شده توسط دشمن

فتنه سال 88- در بعد خارجی- از سال‌ها قبل از 88 طراحی و دنبال شده بود. یکی از نشانه‌های آن این است که سناتور «مک کین» کاندیدای جمهوری‌خواهان در انتخابات سال 2008 در سال 1384 دقیقا به «جنبش سبز» با همین نام، اشاره می‌کند و می‌گوید «در ایران، نظام را با جنبش سبز منهدم می‌کنیم» مک کین همان کسی است در جریان یک سخنرانی در فروردین 1386 در ایالت کارولینای شمالی آوازی منسوب به گروه «بیچ بویز» در پشت میکروفون سرود که در آن خوانده شده بود: «بر روی ایران بمب، بمب، بمب، بمب بریزیم…» و البته 10 ماه بعد- 19 بهمن 86 و از عصبانیت خود از جمهوری اسلامی را آشکار کرد. لیکن در مصاحبه با نیویورک تایمز گفت: «من همچنان اندیشناک (هراسان از) بلند همتی ایرانیان هستم، چراکه چیرگی ایرانی بر منطقه به در ازای تاریخ است.»

همه اسناد و اطلاعات موجود نشان‌دهنده اقدام طراحی شده دشمن، با کپی‌برداری از مدل انقلاب‌های رنگی برای براندازی نرم بود. ثقل زمانی در انجام انقلابات رنگین انتخابات می‌باشد، بدین صورت که با اعلام تقلب در انتخابات از سوی مخالفان، ابطال انتخابات و برگزاری مجدد انتخابات، با مداخله دولت‌های خارجی پیگیری می‌شود. قبل از انتخابات 1388 توسط جریان فتنه در داخل و توسط دولت‌های غربی و رسانه‌های آنها در خارج، با بهره‌گیری از تجربه انقلاب‌های رنگی و آموزش سازمان رای خود از طریق زیر سوال بردن جریان انتخابات تحت عنوان تقلب، یک جریان اجتماعی برای براندازی نظام راه‌اندازی نمودند.

نقش کلیدی آمریکا، سفارتخانه‌های غربی و اتاق‌های فکر

دفاتر ویژه، سفارتخانه‌ها و اتاق‌های فکر در واقع مثلث ابزار غرب برای تغییر در ایران را شکل داده‌اند. مراکز آمریکایی پیش از انتخابات به‌طور گسترده به ادبیات تقلب دامن می‌زدند و برای به آشوب کشیدن ایران از پیروزی قطعی میرحسین موسوی حرف می‌زدند و با برجسته‌سازی فعالیت مخالفان وانمود می‌کردند که نظام سیاسی ایران در آستانه سقوط قرار گرفته است. در بعد خارجی از یک سو محافل آکادمیک و رسانه‌ای آمریکا، از سوی دیگر «دفاتر ویژه» آمریکا در کشورهای مختلف و از سوی دیگر سفارتخانه‌های غربی سه کانونی بودند که طی دو دهه فعالیت گسترده‌ای را با هدف «تغییر در ایران» دنبال می‌کردند.

براساس بررسی‌های انجام شده حداقل 8 «دفتر ویژه» در دبی، بگرام، بیشکک، باکو، سلیمانیه، آمستردام، لندن و واشنگتن به منظور ارتباط‌گیری، هماهنگ‌سازی، آموزش و تجهیز در فاصله سال‌های 1371 تا 1388 راه‌اندازی شده است. این دفاتر زیر نظر سیا و پنتاگون فعالیت می‌کردند. اسناد می‌گویند این دفاتر به سرشاخه‌هایی در تهران وصل بوده‌اند و از طریق این سرشاخه‌ها، نخبگان در حوزه‌های مختلف را شناسایی کرده و در یک برنامه چند لایه و چند مرحله توجیه و هماهنگ می‌شدند و در نهایت به عنوان پیشتازان تحول در نظام سیاسی ایران مورد استفاده قرار می‌گرفتند. سرپل‌های این «دفاتر ویژه» همان حلقه‌هایی بود که در دوره سازندگی و اصلاحات در برخی از دستگاه‌ها سکولاریزه کردن نظام و جامعه ایران در دستور کارشان بود.

علاوه بر این دفاتر ویژه، دست‌کم 17 سفارتخانه غربی شامل سفارتخانه‌های انگلیس، کانادا، استرالیا، فرانسه، آلمان، هلند، بلژیک، سوئیس، دانمارک، فنلاند، کره‌جنوبی، ژاپن و… به جمع‌آوری اطلاعات حساس، ارتباط هدفمند با برخی از مراکز نظام، برگزاری جلسات با بعضی از نخبگان سیاسی مخالف نظام دینی، تهیه و تجزیه و تحلیل‌های دوره‌ای و سنجش درجه و ماهیت تغییرات در جامعه ایران مشغول بودند.

بعضی از این سفارتخانه‌ها بخصوص سفارت انگلیس در فتنه سال 1388 به صورت عملیاتی‌تر به مقابله با نظام اسلامی پرداختند به گونه‌ای که بعضی از عوامل سفارتخانه‌های غربی به دلیل حضور مستقیم در آشوب‌های خیابانی بازداشت و محاکمه شدند.

محور سوم، مراکز مرتبط با سازمان جاسوسی آمریکا در واشنگتن است که به طور ویژه روی ایران کار می‌کنند و تعداد واقعی آنها مشخص نیست. یک گزارش بیانگر آن است که حداقل 70 اتاق فکر در آمریکا، روش‌های مقابله با ایران را تئوریزه و فرموله می‌کند و سیاست‌های آمریکا در برخورد با ایران در 33 سال قبل، تحت تاثیر اسناد و گزارش‌های تولید شده در این اطاق‌های فکر است.

میدان دادن به جریانات ضد انقلاب

میدان دادن به جریانات ضدانقلاب اعم از سلطنت‌طلب، بهایی، منافقین، گروهک‌های ضدانقلاب، زنان فاسد و اراذل و اوباش (که از همه این افراد در خیابان‌ها و در حین اقدامات مجرمانه افرادی دستگیر شدند) و حضور این گروه افراد در اردوکشی‌های خیابانی از نتایج عملکرد جریان فتنه بود که اوج آن در حرمت‌شکنی روز عاشورا ظاهر شد.

 حرمت‌شکنی بزرگ عاشورا و قیام مردمی 9 دی

جریان فتنه و ضد انقلاب همراه، با شعارهای خود در روز قدس (نه غزه، نه لبنان) و حرمت‌شکنی‌های روز 13 آبان و 16 آذر (شعارهای حمایت از آمریکا و پاره کردن عکس حضرت امام خمینی رضوان‌الله علیه و حرمت‌شکنی بزرگ عاشورا (آتش زدن خیمه اما حسین(ع) و رقص و پایکوبی در خیابان‌ها) ماهیت ضد دینی و ضد انقلابی خود را نشان دادند.

حرمت‌شکنی روز عاشورا و حمایت سران فتنه از اراذل و اوباش صبر مردم خداجوی را به سر آورد و مردم عاشورایی با قیام خود در یک تظاهرات عاشورایی بی‌نظیر انزجار خود را از توطئه آمریکا و جریان فتنه همسو نشان داد، این حضور در سراسر کشور همه 40 میلیون شرکت‌کننده در انتخابات 22 خرداد را در بر می‌گرفت. شعارهای روز 9 دی مشخص کرد که مردم به هیچ جناحی گرایش ندارند. مردم در 9 دی نشان دادند برای دفاع از انقلاب و نظام و رهبری در صحنه هستند.

قیام تاریخی و ماندگار نهم دی 1388 به تعبیر مقام معظم رهبری؛ حضرت امام خامنه‌ای- دامت برکاته- «یکی از قله‌های فراموش نشدنی»، «حرکت برخاسته از بصیرت»، «شناختن موقعیت و حضور در لحظه‌های مورد نیاز»، «حرکتی در فضای غبارآلود»، «حرکت متکی بر ایمان و اراده الهی» در تاریخ انقلاب اسلامی بود.

مدیریت و مهار فتنه

چهار عامل را می‌توان بعنوان عوامل زمینه‌ساز حماسه 9 دی و مهار فتنه 88 مورد توجه قرار داد. این چهار عامل عبارت است از؛ ایمان و باورهای اعتقادی مردم، رهبری الهی و هوشمندانه مقام معظم رهبری، بصیرت ملت ایران و عاشورای حسینی. حضور مردم در عرصه‌های مختلف از اعتقادات و باورهای دینی آنها سرچشمه می‌گیرد. ایمان مذهبی مردم، عشق به اهل بیت (ع) عامل قدرتمند در تولید قدرت مردمی انقلاب پیروزی‌ها و شکست دشمن بوده است. در آزمون‌های بزرگ دین مداری مردم عنصر تعیین‌کننده و کارگشا بوده است.

رهبری مهم‌ترین عامل در مقابله با فتنه‌ها و عبور از بحران‌ها بوده است. مهم‌ترین عامل آفرینش حماسه 9 دی و باطل السحر کردن فتنه بود. مقام معظم رهبری با مدیریت حکیمانه، تبیین و آشکارسازی ماهیت فتنه با استراتژی مقابله نرم و با بهره‌گیری از قدرت مردمی نظام انرژی و ظرفیت جامعه را به جریان انداخت و با مدیریت مردمی و انقلابی بساط فتنه را جمع کردند پیام‌ها، بیانات و تبیین‌های ایشان اثرات شگرفی داشت و ملت ایران را برای آفریدن حماسه پرشکوه بدون دعوت و فراخوان رسمی برانگیخت.

سیاست و خط مشی رهبری در طول فتنه، جذب حداکثری و دفاع حداقلی و تلاش برای برگشت افرادی که روزی جز نظام بودند به دامن نظام و جدا کردن خط آنها از آمریکا و ضد انقلاب بود. لیکن متاسفانه سران فتنه نخواستند به این کشتی نجات وارد شوند و با ادامه هم‌صدایی و همراهی با پروژه آمریکایی نشان دادند که به اصول نظام پایبند نیستند.

جمهوری اسلامی نظامی مبتنی بر اراده ملت است. بصیرت و بیداری ملت ایران عامل سرنگونی حکومت خودکامه شاهنشاهی، شکل‌گیری انقلاب اسلامی و نظام اسلامی و مقابله با چالش‌ها و تهدیدات مختلف بوده است. مردم در همه عرصه‌ها در این سه دهه نقش آفرین بوده‌اند در هر شرایطی همانند 9 دی که نیاز به حضور بوده با بصیرت و اقدام خود گره‌های بزرگ را باز کرده‌اند و از انقلاب و نظام دفاع کرده‌اند. بنابراین در حماسه 9 دی قدرت مردمی نظام به عنوان منبع قدرت نرم ظهور و بروز یافت. در واقع 9 دی، نه گفتن با قدرت مردمی مبتنی بر مشی انقلاب اسلامی بود. حرکت مردم مبتنی بر نگرش عاشورایی بود. مردم ایران در سخت‌ترین شرایط از کربلا، عاشورا و ابی عبدالله‌الحسین(ع) قدرت گرفته‌اند و درون‌مایه همه حرکت‌های انقلابی و نهضتی مردم عاشورای حسینی بوده است. واقعیت این است هیچ رویداد و حادثه‌ای نمی‌توانست مثل حادثه روز عاشورا ملت ایران را در 9 دی به حرکت درآورد.

بنابراین احساسی که در 9 دی به جریان افتاد با روح عاشورایی در آمیخته شد. عاشورا ستیزی، پرده دری و حرمت‌شکنی‌ها در روز عاشورا مردم را به این رساند که با یک جریان منحرف از جنس لشکر ابن زیاد روبرو هستند. که همزمان با شهادت ابی عبدالله الحسین(ع) و یاران آن حضرت پرچم‌های عزای آن حضرت به آتش کشیده می‌شود. وقتی مسئله امام حسین(ع) و عاشورا به میان آمد این تحرک عمومی و حرکت عظیم بوجود آمد و آمیخته شدن حرکت فتنه با عاشورا ضربه به فتنه را نهایی کرد.

 تداوم ستیزه‌جویی با نظام

پس از 9 دی و 22 بهمن سال 88 توقع بود، جریان فتنه به ندای مردم گوش فرا دهد و از ستیزه‌جویی با نظام دست بردارد. لیکن اطلاعیه‌ها و بیانیه‌های بعدی نشان داد که آنها دنبال ایجاد یک جنبش اجتماعی جهت براندازی نظام هستند و اوج آن در 25 بهمن سال 89 و همراهی آنها با آمریکا در مشابه‌سازی جمهوری اسلامی با حکومت‌های دیکتاتور منطقه و درخواست از مردم جهت حضور در خیابان‌ها بود. با گذشت زمان، جریان فتنه و عناصر خارج‌نشین آنها کاملا خود را به سیاست‌های آمریکا هم‌جهت کردند و امروز این جریان (جنبش راه سبز امید، جریان فتنه و اصلاح‌طلبان همسو) همان مسیری را طی می‌کنند که آمریکایی‌ها ترسیم کرده‌اند. آمریکا می‌خواهد؛ ایران الگوی انقلاب‌های منطقه نباشد و آنها نیز با بیانیه‌ها و نامه‌نگاری‌های خود با سران این جنبش‌ها همین خواسته را پیگیری می‌نمایند، آمریکا می‌خواهد با ایجاد یک جریان اعتراضی و جنبش اجتماعی در داخل کشور همراه با سیاست‌های تحریم و به بهانه نقض حقوق بشر و مباحث هسته‌ای دایره فشار داخل و خارج را بر نظام افزایش دهند و جریان فتنه نیز درست همین خط را دنبال می‌کند.

قیام‌کنندگان 9 دی، هدف راهبرد جدید دشمن

پیام قیام مردمی نهم دی 1388، این بود که امکان فروپاشی نظام جمهوری اسلامی ایران، از درون با کپی‌برداری از انقلاب‌های رنگی «جنگ نرم» نمی‌باشد. مردم به نظام اعتماد و دلبستگی دارند. همچنانکه پیام هشت سال دفاع مقدس ملت ایران این بود که؛ امکان براندازی نظام جمهوری اسلامی از طریق «جنگ سخت» وجود ندارد. پیام اسلام خواهی ملت‌ها در تحولات اخیر منطقه و برگزاری اجلاس موفق غیرمتعهدها در ایران این بود که امکان انزوای سیاسی ایران وجود ندارد. بنابراین انقلاب اسلامی را که کانون الهام‌بخشی در منطقه و جهان است، چون امکان براندازی و فروپاشی آن وجود ندارد، باید از طریق افزایش فشار اقتصادی و سیاسی مهار شود.

قدرت آن در داخل و خارج کاهش یابد. 9 دی این پیام را به دشمن انتقال داد که جمهوری اسلامی از عمق مردمی برخوردار است. بنابراین دشمن قیام‌کنندگان 9 دی «دلبستگی و اعتماد ملی» را از طریق فشار اقتصادی هدف قرار داد. تا با ایجاد نارضایتی مردم را ناامید و مایوس سازد.

عبرت‌آموزی از گذشته

اکنون و در شرایط پس از انتخابات ریاست‌جمهوری و حضور حداکثری ملت و خلق حماسه بزرگ سیاسی و انتخاب دولت تدبیر و امید، سخن از مذاکره مستقیم با دولت آمریکا و حل مشکلات هسته‌ای ایران است؛ در این شرایط، «نرمش قهرمانانه» از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی مطرح شده و انتظار است این تفکر در مذاکرات عملیاتی شود.

…«هیچ‌کس در چشم این دشمنان منفورتر از چهرهی‌ درخشان و آفتاب فروزان امام بزرگوار ما نبود؛ برایش احترام قائل بودند، اما از ته دل دشمنش بودند؛ به خاطر اینکه ایستاده بود، به خاطر اینکه امام با دو خصوصیت بی‌نظیر «بصیرت کامل» و «قاطعیت تمام»- هم خوب می‌دید و درست می‌فهمید، هم قاطع می‌ایستاد- سدی بود در مقابل پیشرفت اینها و در مقابل ناخن زدن و نیش زدن و ضربه زدن اینها؛ لذا با او دشمن بودند. البته عرض کردیم برایش احترام هم قائل بودند، می‌فهمیدند عظمت او را، اما هرچه عظیم‌تر، از چشم آنها مبغوض‌تر؛ امروز هم همین‌جور است؛ هر کسی که در پایبندی به این ارزش اصولی و اصلی، یعنی ارزشی که هویت سیاسی انقلاب را معین می‌کند- لاتظلمون و لا تظلمون- پایبندتر باشد و بفهمد که فهرست مشکلات تولید شده و ایجاد شده دشمنان علیه نظام اسلامی در این چهارچوب می‌گنجد- هر کسی با یک چنین بینشی و با ایستادگی در این راه باشد- همان‌قدر برای آنها مبغوض است. البته عالم دیپلماسی، عالم لبخند زدن است؛ لبخند هم می‌زنند، مذاکره هم می‌کنند، درخواست مذاکره هم می‌کنند، خودشان هم می‌گویند. به یکی از این سیاستمداران غربی چند روز پیش از این گفته بودند شما که می‌خواهید مذاکره بکنید با ایران، خب دشمن است ایران؛ گفته بود خب، آدم با دشمن مذاکره می‌کند دیگر، یعنی اقرار به دشمنی با ایران؛ صریح می‌گویند. علت دشمنی اشخاص نیستند، علت دشمنی این حقیقت و این هویت است. همه آنچه که می‌گویند در این چهارچوب باید تفسیر و تحلیل بشود، در این چهارچوب باید فهمیده بشود.

ما مخالف با حرکت‌های صحیح و منطقی دیپلماسی هم نیستیم؛ چه در عالم دیپلماسی، چه در عالم سیاست‌های داخلی. بنده معتقد به همان چیزی هستم که سال‌ها پیش اسم‌گذاری شد «نرمش قهرمانانه»؛ نرمش در یک جاهایی بسیار لازم است، بسیار خوب است؛ عیبی ندارد، اما این کشتی‌گیری که دارد با حریف خودش کشتی می‌گیرد و یک جاهایی به دلیل فنی نرمشی نشان می‌دهد، فراموش نکند که طرفش کیست؛ فراموش نکند که مشغول چه کاری است؛ این شرط اصلی است؛ بفهمند که دارند چه کار می‌کنند، بدانند که با چه کسی مواجهند، با چه کسی طرفند، آماج حمله طرف آنها کجای مسئله است؛ این را توجه داشته باشند.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *