مباحث اسلامی, مناسبات

ارزش وجایگاه اربعین حسینی ازدیدگاه مقام معظم رهبری مدظله العالی

78

اهمیت اربعین از کجاست ؟
صرف اینکه چهل روز از شهادت شهید می گذرد ،  چه خصوصیتی دارد ؟ اربعین خصوصیتش به خاطر این است که در اربعین حسینی یاد شهادت  حسین زنده شد و این چیز بسیار مهمی است . شما فرض کنید اگر این شهادت عظیم در تاریخ  اتفاق می افتاد یعنی حسین بن علی و بقیه شهیدان در کربلا شهید می شدند ، اما بنی  امیه موفق می شدند همانطور که خود حسین را و یاران عزیزش را از صفحه روزگار  برافکندند و جسم پاکشان را در زیر خاک پنهان کردند ، یاد آنها را هم از خاطره نسل  بشر در آن روز و روزهای بعد محو کنند .ببینید در این صورت آیا این شهادت فایده ای  برای عالم اسلام داشت ؟ یا اگر هم برای آن روز یک اثری می گذاشت ، آیا این خاطره در  تاریخ هم ، برای نسلهای بعد هم ، برای گرفتاریها و سیاهی ها و تاریکی ها و یزیدیهای  دوران آینده تاریخ هم اثری روشنگر و افشا کننده داشت ؟ اگر حسین شهید می شد ، اما  مردم آن روز و مردم نسلهای بعد نمی فهمیدند که حسین شهید شده ، آیا این خاطره چه  اثری و چه نقشی می توانست در رشد و سازندگی و هدایت و برانگیزانندگی ملتها و  اجتماعات و تاریخ بگذارد ؟
می بینید که هیچ اثری نداشت ، بله حسین که شهید می  شد ، خود او به اعلی علیین رضوان خدا می رسید ، شهیدانی که کسی نفهمید و در غربت ،  در سکوت ، در خاموشی شهید شدند ، به اجر خودشان در آخرت رسیدند ، روح آنها فتوح و  گشایش را در درگاه رحمت الهی به دست آورد ، اما آیا چقدر درس شدند ، چقدر اسوه شدند  ، درس ، آن شهیدی می شود که شهادت او و مظلومیت او را نسلهای معاصر و آینده او  بدانند و بشنوند ، درس و اسوه آن شهیدی می شود که خون او بجوشد و در تاریخ سرازیر  بشود ، مظلومیت یک ملت آن وقتی می تواند زخم پیکر ستم کشیده شلاق خورده ملتها را  شفا بدهد و مرهم بگذارد که این مظلومیت فریاد بشود ، این مظلومیت به گوش انسانهای  دیگر برسد ، برای همین است که امروز ابرقدرتها صدا توی صدا انداختند که صدای ما  بلند نشود ، برای همین است که حاضرند پولهای گزاف خرج کنند تا دنیا نفهمد که جنگ  تحمیلی چرا به وجود آمد ، با چه انگیزه ای ، با دست که ، با تحریک که . آن روز هم  دستگاههای استکباری ، حاضر بودند هر چه دارند خرج کنند به قیمت این که نام و یاد  حسین و خون حسین و شهادت عاشورا مثل درس در مردم آن زمان و ملتهای بعد باقی نماند و  شناخته نشود . البته در اوائل کار درست نمی فهمیدند که چقدر مطلب با عظمت است . هر  چه بیشتر گذشت ، بیشتر فهمیدند . در اواسط دوران بنی عباس حتی قبر حسین بن علی  علیه السلام را ویران کردند ، آب انداختند ، خواستند از او هیچ اثری باقی نماند .  نقش یاد و خاطره شهیدان و شهادت این است ، شهادت بدون خاطره ، بدون یاد ، بدون جوشش  خون شهید ، اثر خودش را نمی بخشد و اربعین آن روزی است که برافراشته شدن پرچم پیام  شهادت کربلا در آن روز آغاز شد و روز بازماندگان شهداست .
حالا چه در اربعین اول ،  خانواده امام حسین علیه السلام به کربلا آمده باشند و چه نیامده باشند . اما اربعین  اول آن روزی است که برای اولین بار زائران شناخته شده حسین بن علی به کربلا آمدند ؛  جابربن عبدالله انصاری است و عطیه از اصحاب پیغمبر ، از یاران امیر المومنین و  آمدند آن جا و جابربن عبدالله حتی نابینا بود – آن طور که در نوشته ها و اخبار هست  – و دستش را عطیه گرفت و برد روی قبر حسین بن علی گذاشت و او قبر را لمس کرد و گریه  کرد و با حسین بن علی علیه السلام حرف زد و با آمدن خود و با سخن گفتن خود خاطره  حسین بن علی را زنده کرد و سنت زیارت قبر شهداء را پایه گذاری کرد . یک چنین  روزمهمی است روز اربعین.

حركت امام حسين(ع) براى اقامه‏ى حق و عدل بود: «انّما  خرجت لطلب‏الاصلاح فى امّة جدّى اريد ان امر بالمعروف وانهى عن‏المنكر …»(  بحارالانوار، ج 44، ص 329).

در زيارت اربعين كه يكى از بهترين زيارات است،  مى‏خوانيم: «و منح‏النّصح و بذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من‏الجهالة و  حيرةالضّلاله». آن حضرت در بين راه، حديث معروفى را كه از پيامبر(ص) نقل كرده‏اند،  بيان مى‏فرمايند: «ايهاالنّاس انّ رسول‏اللَّه صلّى‏اللَّه عليه و اله و سلّم قال:  من رأى سلطانا جائرا مستحلّا لحرم‏اللَّه ناكثا لعهداللَّه مخالفا لسنة رسول‏اللَّه  صلّى‏اللَّه عليه و اله و سلم يعمل فى عباداللَّه بالاثم والعدوان فلم يغيّر عليه  بفعل و لاقول كان حقّا على‏اللَّه ان يدخله مدخله» (بحارالانوار، ج 44، ص  382).

تمام آثار و گفتار آن بزرگوار و نيز گفتارى كه درباره‏ى آن بزرگوار از  معصومين رسيده است، اين مطلب را روشن مى‏كند كه غرض، اقامه‏ى حق و عدل و دين خدا و  ايجاد حاكميت شريعت و برهم زدن بنيان ظلم و جور و طغيان بوده است. غرض، ادامه‏ى راه  پيامبر اكرم(ص) و ديگر پيامبران بوده است كه: «يا وارث ادم صفوةاللَّه يا وارث نوح  نبىّ‏اللَّه …»( مفاتيح‏الجنان، زيارت وارث‏)

و معلوم است كه پيامبران هم براى چه  آمدند: «ليقوم‏النّاس بالقسط». اقامه‏ى قسط و حق و ايجاد حكومت و نظام  اسلامى. اساساً اهميت اربعين در آن است كه در اين روز، با تدبير الهى خاندان  پيامبر(ص)، ياد نهضت حسينى براى هميشه جاودانه شد و اين كار پايه‏گذارى گرديد. اگر  بازماندگان شهدا و صاحبان اصلى، در حوادث گوناگون – از قبيل شهادت  حسين‏بن‏على(عليه‏السّلام) در عاشورا – به حفظ ياد و آثار شهادت كمر نبندند، نسلهاى  بعد، از دستاورد شهادت استفاده‏ى زيادى نخواهند برد. درست است كه خداى متعال،  شهدا را در همين دنيا هم زنده نگه مى‏دارد و شهيد به طور قهرى در تاريخ و ياد مردم  ماندگار است؛ اما ابزار طبيعى‏يى كه خداى متعال براى اين كار – مثل همه‏ى كارها –  قرار داده است، همين چيزى است كه در اختيار و اراده‏ى ماست. ما هستيم كه با تصميم  درست و بجا، مى‏توانيم ياد شهدا و خاطره و فلسفه‏ى شهادت را احيا كنيم و زنده  نگهداريم.

رمز زنده‏ ماندن واقعه ‏ى عاشورا

اگر  زينب‏ كبرى‏(سلام‏اللَّه‏عليها) و امام سجّاد(صلوات‏اللَّه‏عليه) در طول آن روزهاى  اسارت – چه در همان عصر عاشورا در كربلا و چه در روزهاى بعد در راه شام و كوفه و  خود شهر شام وبعد از آن در زيارت كربلا و بعد عزيمت به مدينه و سپس در طول سالهاى  متمادى كه اين بزرگواران زنده ماندند – مجاهدات و تبيين و افشاگرى نكرده بودند و  حقيقت فلسفه‏ى عاشورا و هدف حسين‏بن‏على و ظلم دشمن را بيان نمى‏كردند، واقعه‏ى  عاشورا تا امروز، جوشان و زنده و مشتعل باقى نمى‏ماند. چرا امام  صادق(عليه‏الصّلاة والسّلام) – طبق روايت – فرمودند كه هر كس يك بيت شعر درباره‏ى  حادثه‏ى عاشورا بگويد و كسانى را با آن بيت شعر بگرياند، خداوند بهشت را بر او واجب  خواهد كرد؟

چون تمام دستگاههاى تبليغاتى، براى منزوى كردن و در ظلمت نگهداشتن  مسأله‏ى عاشورا و كلاً مسأله‏ى اهل‏بيت، تجهيز شده بودند تا نگذارند مردم بفهمند چه  شد و قضيه چه بود. تبليغ، اين‏گونه است. آن روزها هم مثل امروز، قدرتهاى ظالم و  ستمگر، حداكثر استفاده را از تبليغات دروغ و مغرضانه و شيطنت‏آميز مى‏كردند. در  چنين فضايى، مگر ممكن بود قضيه‏ى عاشورا – كه با اين عظمت در بيابانى در گوشه‏يى از  دنياى اسلام اتفاق افتاده – با اين تپش و نشاط باقى بماند؟ يقيناً بدون آن تلاشها،ازبين مى‏رفت.آنچه اين يادرا زنده كرد، تلاش بازماندگان  حسين‏بن‏على(عليه‏السّلام) بود. به همان اندازه كه مجاهدت  حسين‏بن‏على(عليه‏السّلام) و يارانش به عنوان صاحبان پرچم، با موانع برخورد داشت و  سخت بود، به همان اندازه نيز مجاهدت زينب (عليهاالسّلام) و مجاهدت امام  سجّاد(عليه‏السّلام) و بقيه‏ى بزرگواران، دشوار بود. البته صحنه آنها، صحنه‏ى نظامى  نبود؛ بلكه تبليغى و فرهنگى بود. ما به اين نكته‏ها بايد توجه كنيم.

درسى كه اربعين به ما مي‏دهد

درسى كه اربعين به ما مى‏دهد، اين  است كه بايد ياد حقيقت و خاطره‏ى شهادت را در مقابل طوفان تبليغات دشمن زنده  نگهداشت. شما ببينيد از اول انقلاب تا امروز، تبليغات عليه انقلاب و امام و اسلام و  اين ملت، چه قدر پرحجم بوده است. چه تبليغات و طوفانى كه عليه جنگ به راه نيفتاد  جنگى كه دفاع و حراست از اسلام و ميهن و حيثيت و شرف مردم بود. ببينيد دشمنان عليه  شهداى عزيزى كه جانشان – يعنى بزرگترين سرمايه‏شان – را برداشتند و رفتند در راه  خدا نثار نمودند، چه كردند و مستقيم و غيرمستقيم، با راديوها و روزنامه‏ها و  مجله‏ها و كتابهايى كه منتشر مى‏كردند، در ذهن آدمهاى ساده‏لوح در همه جاى دنيا، چه  تلقينى توانستند بكنند. حتّى افراد معدودى از آدمهاى ساده‏دل و جاهل و نيز  انسانهاى موجّه و غير موجّهى در كشور خودمان هم، در آن فضاى ملتهب جنگ، گاهى  حرفهايى مى‏زدند كه ناشى از ندانستن و عدم احاطه به حقايق بود. همين چيزها بود كه  امام عزيز را برمى‏آشفت و وادار مى‏كرد كه با آن فرياد ملكوتى ، حقايق را با صراحت  بيان كند. اگر در مقابل اين تبليغات، تبليغات حق نبود و نباشد و اگر آگاهى ملت  ايران و گويندگان و نويسندگان و هنرمندان، در خدمت حقيقتى كه در اين كشور وجود  دارد، قرار نگيرد، دشمن در ميدان تبليغات غالب خواهد شد. ميدان تبليغات، ميدان  بسيار عظيم و خطرناكى است.
البته، اكثريت قاطع ملت و آحاد مردم ما، به بركت آگاهىِ  ناشى از انقلاب، در مقابل تبليغات دشمن بيمه هستند و مصونيت پيدا كرده‏اند. از بس  دشمن دروغ گفت و چيزهايى را كه در مقابل چشم مردم بود، به عكس و واژگون نشان داد و  منعكس كرد، اطمينان مردم ما نسبت به گفته‏ها و بافته‏ها و ياوه‏گوييهاى تبليغات  جهانى ، بكلى سلب شده است. دستگاه ظالم جبار يزيدى با تبليغات خود،  حسين‏بن‏على(ع) را محكوم مى‏ساخت و وانمود مى‏كرد كه حسين‏بن‏على(ع) كسى بود كه بر  ضد دستگاه عدل و حكومت اسلامى و براى دنيا قيام كرده است!! بعضى هم، اين تبليغات  دروغ را باور مى‏كردند. بعد هم كه حسين‏بن‏على(عليه‏السّلام)، با آن وضع عجيب و با  آن شكل فجيع، به وسيله‏ى دژخيمان در صحراى كربلا به شهادت رسيد، آن را يك غلبه و  فتح وانمود مى‏كردند! اما تبليغات صحيح دستگاه امامت، تمام اين بافته‏ها را عوض  كرد. حق، اين گونه است.
از بيانات حضرت آيت الله العظمي خامنه اي (مدظله  العالى)29/ 06/ 68

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *