رجعت از نظر اهل سنت

87

بر خلاف عقيده شيعه، اهل سنّت عقيده به رجعت را خلاف عقايد اسلامي مي‏دانند و آن را هيچ نمي‏پسندند. نويسندگان و شرح حال نويسان آنان، معتقدان به رجعت را طعن و رد کرده و آن را نشانه طرد روايت راوي مي‏دانند. گويا در نظر آنان عقيده به رجعت در شمار کفر و شرک يا بدتر از آن قرار دارد! به اين بهانه شيعه را مي‏کوبند و ناسزا مي‏گويند.  .

البته در ميان اهل سنّت افراد بسيار اندکي هستند که به رجعت شماري از افراد – از جمله اصحاب کهف در عصر ظهور مهدي‏عليه السلام – اشاره کرده‏اند.  .

معتقدان به رجعت براي اثبات اين اعتقاد خود، از آيات و روايات فراواني بهره برده و اين آيات و روايات راعمدتاً به دو دسته تقسيم کرده‏اند: دسته نخست آيات و رواياتي است که سخن از وقوع رجعت در امت‏هاي گذشته دارد. دسته دوم آيات و رواياتي که به اعتقاد ايشان دلالت بر وقوع آن در آخِرُالزّمان و هنگام ظهور حضرت مهدي‏عليه السلام دارد.

ادله نقلي بر وقوع رجعت:

زنده شدن هفتاد نفر از ياران موسي

‏خداوند در اين باره فرموده است: «وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسي لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّي نَرَي اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ ، ثُمَّ بَعَثْناکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»؛ «و چون گفتيد: اي موسي! تا خدا را آشکار نبينيم هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد. پس – در حالي که مي‏نگريستيد – صاعقه شما را فرو گرفت ، پس شما را پس از مرگتان برانگيختيم باشد که شکرگزاري کنيد». [1] .

اين آيه به نظر عموم مفسران شيعه و اهل سنّت، تصريح در مردن و زنده شدن دارد. [2] .

زنده شدن کشته بني‏اسرائيل

‏در اين باره در قرآن مجيد مي‏خوانيم: «وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فيها وَ اللَّهُ مُخْرِجٌ ما کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ ، فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها کَذلِکَ يُحْيِ اللَّهُ الْمَوْتي وَ يُريکُمْ آياتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ»؛ «وچون شخصي را کشتيد و درباره او با يکديگر به ستيزه برخاستيد، و حال آنکه خدا، آن‏چه را کتمان مي‏کرديد، آشکار گردانيد. ، پس فرموديم: پاره‏اي از آن [گاو سر بريده را] به آن [مقتول] بزنيد [تا زنده شود] اين گونه خدا مردگان را زنده مي‏کند و آيات خود را به شما مي‏نماياند، باشد که بينديشيد». [3] .

اين آيه نيز همانند آيه قبل از سوي بيشتر مفسران شيعه و اهل سنّت، بر وقوع رجعت و بازگشت به دنيا تفسير شده است. [4] .

زنده شدن هزاران نفر

خداوند درباره اين حقيقت فرموده است: «آيا از [حال] کساني که از بيم مرگ از خانه‏هاي خود خارج شدند و هزاران تن بودند، خبر نيافتي؟ پس خداوند به آنان گفت: تن به مرگ بسپاريد. آن گاه آنان را زنده ساخت. آري، خداوند نسبت به مردم، صاحب بخشش است، ولي بيشتر مردم سپاس‏گزاري نمي‏کنند». [5] .

اين آيه نيز به تصريح اغلب مفسران شيعه و سني، بر وقوع رجعت درامت‏هاي گذشته دلالت دارد. شيعه علاوه بر آيات ياد شده، به زنده شدن عزير نبي پس از يکصد سال [6]  و زنده شدن افراد فراواني به دست حضرت عيسي بن مريم‏عليها السلام و به اذن خداوند [7]  اشاره کرده، اين مطلب را قطعي دانسته‏اند. که در امت‏هاي گذشته، از جمله حوادث بسيار مهم زنده شدن مردگان بوده است.

بزرگان علماي شيعه، پس از ذکر آيات فوق به روايات فراواني از رسول گرامي اسلام‏صلي الله عليه وآله استدلال کرده‏اند، مانند: «هر آنچه در امت‏هاي گذشته رخ داده درامت من نيز اتفاق خواهد افتاد». اين مجموعه روايات بيش از آنکه در جوامع روايي شيعه ذکر شده باشد، [8]  در کتاب‏هاي اهل سنّت آمده است. [9] .

نقش اعتقاد به رجعت در زندگي معتقدان

بدون ترديد، همان‏گونه که «انتظار فرج» عبادتي بس بزرگ است و نقش مهم و به سزايي در پويايي و تحرک جامعه دارد، اعتقاد به رجعت و بازگشت به دنيا در زمان دولت کريمه نيز مي‏تواند نقش مهم و به سزايي در نشاط ديني و اميد به حضور در حکومت جهاني حضرت مهدي‏عليه السلام ايفا کند؛ چرا که انسان با ديدن افرادي که تمام عمر خود را در انتظار ظهور حضرت مهدي‏عليه السلام سپري کرده‏اند و آن گاه بدون درک ظهور از دنيا مي‏روند، دچار سرخوردگي شده و حتي در مقام انتظار نيز دچار يأس خواهد شد! اما اگر بداند در هنگام ظهور – در صورت دارا بودن شرايط – امکان بازگشت او به دنيا و حضور در محضر آخرين امام را دارد، در اميدواري او نقش بسياري خواهد داشت.

علاوه بر آنچه ذکر شد، از آنجايي که در روايات آمده يک گروه از رجعت کنندگان کساني‏اند که داراي ايمان محض هستند، شخص علاقه‏مند به درک محضر آخرين حجّت الهي، نهايت تلاش خود را به کار خواهد بست تا به درجات بالاي ايمان رسيده و در زمره رجعت کنندگان باشد. همچنين در روايات فراواني مداومت بر دعاها و انجام کارهايي جهت بازگشت در هنگام حکومت حضرت مهدي‏عليه السلام، توصيه شده است که خود جنبه عبادي داشته و در تکامل روح انسان بسيار مؤثر است.

پی نوشت ها ومنابع:………………………………………..

[1] بقره (2)، آيه 56 – 55.

[2] مجمع‏البيان، ج 2 – 1، ص 252؛ تفسير قمي، ج 1، ص 46؛ الجامع لاحکام القرآن، ج 1، ص 403؛ مدارک التنزيل، ج 1، ص 53. 

[3] بقره (2)، آيه 73 – 72.

[4] تفسير الميزان، ج 1، ص 204؛ الجامع لاحکام القرآن، ج 1، ص 462؛ تفسير طبري، ج 1، ص 268.

[5] بقره (2)، آيه 243.

[6] همان، آيه 259.

[7] آل عمران (3)، آيه 29.

[8] من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 203، کمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 529.

[9] تفسير ابن کثير، ج 2، ص 351؛ ج 4، ص 491؛ المستدرک علي الصحيحين، ج 1، ص 218؛ السنة للمروزي، ج 1، ص 18؛…

author-avatar

درباره بسیجی

حب الحسین رشته تحصیل ماست. دانشجوی کارشناسی ارشد شیعه شناسی-کلام... طلبه سطح سه حوزه http://karbala-2.kowsarblog.ir/

1 نظر در “رجعت از دیدگاه اهل سنت

  1. سجاد آذرباد گفت:

    سلام بر شما احسنت مطلب بسیار جالبی بود تشکر موفق باشید. 😛

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *