عوامل مؤثردر تربیت دینی کودکان

 8

آموزش مفاهیم دینی نیاز به شناسایی و به کارگیری اصول و روش های صحیح، کارآمد و مؤثر دارد. بنابراین همان گونه که شناخت، خصوصیات و توانایی های کودکان در بهینه سازی آموزش دینی امری مسلم است، شناخت اصول و روش های مربوط به آموزش مفاهیم دینی کودکان نیز ضرورت دارد. بدین ترتیب، اگر آموزش مفاهیم دینی کودکان بدون توجه به اصول و روش های صحیح آموزشی انجام نپذیرد؛ مصداق آن، سخن امام صادق علیه السلام، خواهد بود که؛

«العامِلُ عَلی غَیرِ بَصِیرَهً کَالسَّائِرِ غَیرِ الطَّرِیقِ لا یَزیدُهُ سُرعَهُ السَیرِ اَلَّا بُعدا»؛« کسی که بدون بصیرت، دست به انجام کاری می زند، مانند رونده در بیراهه ای است که هر چه سرعتش بیشتر باشد از مقصدش دورتر خواهد شد».

عوامل مؤثر در تربیت دینی در ذیل بیان می شوند:

الف- وراثت

منظور از وراثت، ارث بردن فرزند، از صفات و ویژگی های پدر و مادر و اجداد است، که از راه فلسفه انتقال می یابد. سجایا یا بدی های اخلاقی پدران و مادران، در فرزندان، زمینه هایی را ایجاد می کند و فرزندان وارث آن ویژگی های پسندیده یا ناپسند می شوند. به هر حال، بخشی از اخلاق موروثی است، اگر چه ممکن است از محیط هم تأثیر بگیرد و افزون بر ارثی بودن، کی هم باشد، بنابراین وراثت، تنها عامل رشد و تکوین فرد نیست، بلکه با مشارکت محیط، در رشد انسان مؤثر است.

آغاز کار تربیت اخلاقی، پیش از تولد کودک و حتی پیش از ازدواج است. به این معنا که چون ویژگی های اخلاقی، به فرزندان به ارث می رسد، باید سال های پیش از ازدواج، ویژگی های ناپسند از صفحه ی جان پدر و مادر زدوده شود، تا فرزندان تنها وارث ویژگی های خوب پدر و مادر باشند.

به سبب نقش بزرگ وراثت، آیین اسلام تأکید می کند که جوانان با خانواده های نجیب و اصیل و با همسرانی دین دار و با اخلاق ازدواج کنند. بنابراین شرط نخست سازندگی و تربیت اخلاقی آن است که، پدر و مادر برای پذیرش مسئولیت تربیت کودک، شایستگی لازم را داشته باشند و از نظر اخلاقی انسان های وارسته ای باشند. همه ی تأثیرهایی که وراثت در شکل دهی شخصیت آدم دارد، بر اثر تربیت و پرورش انسان تغییر پذیر است. بدین ترتیب می توان، از راه تربیت درست، از افرادی که وراثتی نادرست دارند، انسان هایی شایسته و نیک پرورش داد.

ب- عوامل محیط

غرض از محیط، مجموعه ی عوامل و شرایطی است که فرد در آن رشد و نمو پیدا کرده و زندگی می کند، بسیاری از کسانی که در بزرگسالی، انسان هایی متدین، متعهد و کارآمد بوده اند در محیط هایی دینی رشد یافته اند. به ویژه آن محیط هایی که دین را با چاشنی شادابی به فرد آموخته اند.

در واقع محیط به همه ی عوامل خارجی گفته می شود که از آغاز رشد، یعنی از آن لحظه ای که انسان به شکل نطفه در رحم می گیرد، بر او اثر می گذارد. بنابراین، جنین نیز نیز محیطی دارد که آن را در بر می گیرد و هر چه انسان رشد می کند، دایره ی محیط او گسترش می یابد.

برخی از عوامل محیطی عبارت اند از:

1- محیط خانه و خانواده

محیط خانه، نخستین و با دوام ترین عاملی است که در رشد شخصیت اخلاقی کودکان، مؤثر است. کودک بسیاری از ویژگی ها را از والدین خود به ارث می برد و از این راه، پدر و مادر زمینه ی رشد و پیشرفت کودکان، یا گمراهی انان را فراهم می آورند. کودکان از شیوه ی کردار و رفتار والدین نیز، بسیار می اموزند و این یادگیری، از راه دیداری و شنیداری و به شکل تقلیدی است، در حالی که والدین متوجه نیستند. والدین با به کار گیری تشویق و تنبیه و با الگو قرار دادن خود یا شرح دادن روش خودشان، به رفتار فرزندان شکل می دهند.

2- دوستان و هم نشینان

کودک، یک موجود اجتماعی است و احتیاج به انس و الفت دارد و نیازمند بازی با دوستان است. یکی از نیاز های طبیعی کودک، مؤانست و مجالست با هم سن و سال های خود است و پدران و مادران نیز ، هرگز نمی توانند نقش هم بازی را، برای فرزند خود ایفا کنند. کودکان بر اساس علاقه ای که به یکدیگر دارند، رفتار و کردارشان در همدیگر مؤثر است. و از آن جا که کودک از هم سالان خود تقلید می کند، می کوشد خود را همانند آن ها کند. بنابراین والدین و مربیان باید دوستان کودک را، هوشیارانه بشناسند تا از پیآمدهای ، هم نشینی های زیان بار، جلوگیری کنند.

پست هم ردیف با این مطلب:

 —————————————

تهیه : مبلغان سایبری چهارده خورشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *