و من خطبه له علیه السلام فِی ذِکر عمرو بْن العاص
عَجَبا لاِبْنِ النَّابِغَهِ! یَزْعُمُ لِاءَهْلِ الشَّامِ اءَنَّ فِیَّ دُعَابَهً وَ اءَنِّی امْرُوٌ تِلْعَابَهٌ اءُعَافِسُ وَ اءُمَارِسُ! لَقَدْ قَالَ بَاطِلاً وَ نَطَقَ آثِما، اءَمَا وَ شَرُّ الْقَوْلِ الْکَذِبُ إِنَّهُ لَیَقُولُ فَیَکْذِبُ وَ یَعِدُ فَیُخْلِفُ وَ یُسْاءَلُ فَیَبْخَلُ وَ یَسْاءَلُ فَیُلْحِفُ وَ یَخُونُ الْعَهْدَ وَ یَقْطَعُ الْإِلَّ فَإِذَا کَانَ عِنْدَ الْحَرْبِ فَاءَیُّ زَاجِرٍ وَ آمِرٍ هُوَ مَا لَمْ تَأْخُذِ السُّیُوفُ مَآخِذَهَا.
فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ کَانَ اءَکْبَرُ مَکِیدَتِهِ اءَنْ یَمْنَحَ الْقَوْمَ سَبَّتَهُ اءَمَا وَ اللَّهِ إِنِّی لَیَمْنَعُنِی مِنَ اللَّعِبِ ذِکْرُ الْمَوْتِ وَ إِنَّهُ لَیَمْنَعُهُ مِنْ قَوْلِ الْحَقِّ نِسْیَانُ الْآخِرَهِ إِنَّهُ لَمْ یُبَایِعْ مُعَاوِیَهَ حَتَّى شَرَطَ اءَنْ یُؤْتِیَهُ اءَتِیَّهً وَ یَرْضَخَ لَهُ عَلَى تَرْکِ الدِّینِ رَضِیخَهً.
ترجمه :
سخنى از آن حضرت ( علیه السلام ) درباره عمرو بن عاص
در شگفتم از پسر نابغه .(۲۴) به شامیان مى گوید که من بسیار مزاح مى کنم و مردى شوخ طبعم و اهل لعب و بازیچه ام . این سخنى است باطل و گناه آلود که عمرو بر زبان آورده . بدانید، که بدترین گفتار دروغ است و او مى گوید و دروغ مى گوید. وعده مى دهد و خلاف مى کند، اگر چیزى از او خواهند، خسّت مى ورزد و اگر خود چیزى خواهد، به اصرار و سوگند، مى ستاند و اگر پیمانى بندد در آن خیانت کند و حق خویشاوندى به جاى نیاورد. چون جنگ فرا رسد، به زبان ، بسى امر و نهى کند تا خود را دلیر جلوه دهد، و این تا زمانى است که شمشیرها از نیام برنیامده و چون شمشیرها از نیام برآمد، بزرگترین نیرنگ او این است که عورت خود بگشاید.
به خدا سوگند، یاد مرگ مرا از هر بازیچه و مزاحى باز مى دارد و از یاد بردن آخرت ، عمرو را نگذارد که سخن حق بر زبان آورد. عمرو با معاویه بیعت نکرد، مگر آنگاه که معاویه شرط کرد که در آتیه او را پاداشى دهد. آرى ، معاویه او را رشوتى اندک داد و عمرو در برابر آن از دین خویش دست کشید.