و من کلام له علیه السلام لَما بَلَغَه اتهام بَنی اءمیّه له بِالْمُشارکه فِی دَمِّ عُثْمان :
اءَوَلَمْ یَنْهَ بَنِی اءُمَیَّهَ عِلْمُها بِی عَنْ قَرْفِی اءَوَما وَزَعَ الْجُهَّالَ سَابِقَتِی عَنْ تُهَمَتِی وَ لَما وَ عَظَهُمُ اللَّهُ بِهِ اءَبْلَغُ مِنْ لِسَانِی ! اءَنَا حَجِیجُ الْمَارِقِینَ، وَ خَصِیمُ الْمُرْتَابِینَ، وَ عَلَى کِتَابِ اللَّهِ تُعْرَضُ الْاءَمْثَالُ، وَ بِما فِی الصُّدُورِ تُجَازَى الْعِبَادُ.
ترجمه :
سخنى از آن حضرت (علیه السلام ) وقتى که شنید بنى امیه او را به شرکت درقتل عثمان متهم مى کنند:
آیا باز نداشت بنى امیه را از عیب نهادن بر من ، شناختشان از من آیا سابقه من در دین ، نادانان را از تهمت نهادن بر من مانع نگردید خداوند اندرزشان داده و، اندرز خدا از سخن من رساتر است . من بر ضد کسانى که از دایره دین پاى بیرون مى نهند احتجاج مى کنم . من خصم کسانى هستم که در دل شک و تردید مى پرورند. هر کار که در آن شبهتى هست به کتاب خدا عرضه شود و خدا بندگان خود را به آنچه در دل نهان داشته اند کیفر مى دهد.