b h 12

۲۳ ذى الحجه سال شصتم هجرى قمرى

توقف در زباله

امام حسین (ع) همراه کاروان خود چهارشنبه بیست‌ و سوم ‏ذی‌الحجه به زباله رسیدند. بعضی گفته‌اند در این منزل خبر شهادت عبدالله بن یقطر، ‏مسلم بن عقیل وهانی بن عروه رسید و آن حضرت آن خبر را برای اصحاب بیان کردند و ‏فرمودند: خبر ناگوار و جانسوزی به ما رسیده و آن اینکه مسلم بن عقیل، هانی بن عروه ‏و عبدالله بن یقطر به شهادت رسیده‌اند و شیعیان کوفه ما را بی‌یار و یاور گذاشته‌اند، هر ‏کس از شما خواهد، می‌تواند بازگردد و بر او ملامتی نیست چرا که تعهدی نداشته است.‏

همراهان بی وفای امام (ع) از گرد او پراکنده شدند و از راست و چپ راه بیابان را پیش ‏گرفتند و تنها همان کسانی که از مدینه همراه امام (ع) بودند با تعداد کمی از مردان دیگر ‏که در راه به امام ملحق شده بودند، باقی ماندند.

امام (ع) این کار را برای آن کرد که ‏گروهی از اعراب می‌پنداشتند که عازم شهری می‌شوند که مردم آن شهر تحت فرمان ‏امامند و امام (ع) می‌خواست که همراهانش آگاهانه در این مسیر گام بردارند و بدانند که ‏با چه مشکلاتی مواجه می‌شوند.‏

چون امام (ع) به زباله رسید، فرستاده محمدبن اشعث و عمربن سعد را ملاقات کرد و آن ‏نامه‌ای را که مسلم به عنوان وصیت از ایشان خواسته بود که بنویسند و برای امام ببرند، ‏تقدیم امام (ع) کرد، امام نامه را خواند و صحت خبر شهادت مسلم و هانی را تایید شده ‏دید، سخت آزرده خاطر شد و این رنجش وقتی شدت پیدا کرد که قاصد خبر قتل قیس ‏بن مسهر را نیز به اطلاع امام (ع) رساند.‏

امام حسین (ع) برادر رضایی خود عبدالله بن یقطر را به سوی مسلم، _قبل از اطلاع از ‏شهادت او_ فرستاد که به دست حصین بن تمیم گرفتار و به نزد عبیدالله بن زیاد برده شد ‏و او فرمان داد که عبدالله بن قیطر را به بالای قصر دارالاماره برده تا در منظر عام، حسین و ‏پدرش را لعنت کند! هنگامی که ابن یقطر، بالای قصر رفت خطاب به مردم گفت: ای ‏مردم! من فرستاده حسین فرزند دختر رسول خدای شما هستم، به یاری او بشتابید و بر ‏پسر مرجانه لعنت‌الله علیه بشورید.‏

عبیدالله چون چنین دید فرمان داد تا او را از بالای قصر به زیر انداختند و در حال جان دادن ‏بود که فردی آمد و او را به قتل رساند، به او گفتند: وای بر تو! چرا چنین کردی؟ گفت: ‏می‌خواستم او را راحت کنم.

اکثر نویسندگان خبر شهادت عبدالله بن یقطر و قیس بن ‏مسهر صیداوی، فرستاده امام به کوفه را در منزل زباله ذکر کرده‌اند و بعضی در منازل دیگر ‏یا بعد از ملاقات با حربن یزید ریاحی نقل کرده‌اند. ولی قول صحیح همان منزل زباله ‏می‌باشد، البته ممکن است که خبر شهادت آنها در منازل دیگر نیز به امام داده شده ‏است.‏

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *