آیا هدف از ازدواج خوشبخت شدن است؟
اگر هدف خوشبخت شدن است ،منظور از خوشبختی چیست؟
آیا خوشبختی همان راحتی و رفاه و آزادی است؟ و دست یافتن به آرزوهای ذهنی؟
در این صورت، بچه دار شدن عامل بدبختی است. چون آزادی و رفاه را از زوج می گیرد.
با ازدواج محدودیت بیشتر می شود. هر کدام از زوجین خواسته هایی دارند که ممکن است در تضاد با طرف مقابل باشد.
در خوشبین ترین حالت هم خوشبختی با تعریف فوق به دست نمی آید.
هدف از ازدواج و یا نتیجه ازدواج باید ” خودشناسی ” باشد.
در غیر اینصورت به شکست می انجامد.
نتیجه خودشناسی ، شناخت و معرفت بر عشق است. شناخت بر حضرت عشق.
بیشتر ازدواج ها و حتی کارها با عشق آغاز می شود ولی با دخالت خودخواهی و منیت، این عشق به لجن کشیده می شود.
عشق موتور متحرکه هر کاری است.
استمرار عشق دو شرط دارد :
۱- معرفت و شناخت حقوق و وظایف رابطه عاشقانه
۲- رعایت ادب و تقوی
هم مرد و هم زن نمی توانند عاشق یکدیگر باشند، آنها فقط می توانند عاشق عاشق شدن باشند.
و یا عاشق عشق باشند – حضرت عشق.
زن با باردار شدن و به دنیا آوردن فرزند می تواند شاهد بر خلقت و رشد و تربیت یک انسان باشد و گام به گام با او رشد کند و عشق ورزی کند و پدر نیز از این عشق مراقبت کند.
هم مرد و هم زن بعد از ازدواج می فهمند که چقدر تصوراتشان از خودشان اشتباه بوده.
مرد می فهمد که چقدر در مقابل زن ضعیف است و زن می فهمد که می تواند چقدر خودخواه و نامهربان باشد.
این مقدمه خودشناسی است.
هر انسانی در هر مرحله از زندگی می فهمد که هیچ چیز او را راضی نمی کند و دچار ناکامی می شود.
چون انسان بدون عشق و بدون خداوند واقعاً ناقص است و ازدواج بهترین مرحله برای فهم این نقص است .
که اگر به این ضعف اقرار کند و به سمت قادر مطلق برود زهی سعادت ولی اگر برای اثبات خود دست به نمایش قدرت بزند، بن بست بزرگی در انتظار اوست.