بشنوید از دو لذّت متفاوت!
لـــذّت کریمانـــه
نام «همدانیان» در میان مردم اصفهان، نامی است آشنا و شناخته شده.
مردی بود خیّر و دست و دل باز که هنوز هم خیریه ی او در شهر پابرجاست و مطابق وقف نامه اش، در دست مجتهد بزرگ شهر قرار داره.
یک روز عصر از دفتر کاری خودش که تو کارخانه داشت، به بیرون نگاه میکرد و مشغول تماشای کارگرهایی بود که از کارخانه به سمت منزل حرکت میکردند.
به همراهش گفت: میدونی از چی لذت میبرم و دل خوشیم به چیه؟ از این که هر کدام از این کارگرها خوشحال به سمت خونه ی خودشون میرن و لقمه نانی برای زن و بچهی خودشون میبرند!
لـــذّت لئیمـانـــه
مردی مقداری سرمایه داشت و قصد داشت جایی سرمایه گذاری کنه. رفت در بیرون از شهر، زمینی خرید و در صدد بر آمد تا در اونجا کارخونه ی کوچکی احداث کنه و مشغول تولید بشه.
پدر آن مرد مدام آه و ناله میکرد که این پسره عقل نداره! رفته پولشو ریخته تو بیابون! بیا پولشو بده به من یه ساله دو برابرش میکنم! گفتند چه جوری؟ گفت: برای آپارتمون میخرم سر یک سال دو برابر میشه.
آری برادر من! راه برای پول در آوردن زیاده، ولی آیا واقعا هر پولی ارزش داره؟! واقعا ما برای چی زندگی میکنیم؟ برای پول در آوردن، یا برای انسان شدن!
«رزّاق» یکی از نامهای زیبای خداونده. او دوست داره بندگانش هم به این صفت زیبا متصف بشن، و سعی داشته باشند، از نعمتی که خداوند به فضل و رحمتش به اونها عنایت کرده، سفره ی بزرگی پهن کنند و در حدّ وسع و توانشون عدّه ی دیگری رو هم سر این سفره بنشونند. کسی که دوست داره فقط خودش سر این سفره بنشینه و به تنهایی غذا بخوره، شیطان در لقمه ی او شریک میشه و برکت رو از روزی او میگیره، اما کسی که از روی اخلاص و صداقت، دیگران رو هم در این سفره سهیم میکنه، محبوب خدای تعالی و ملائکهی او خواهد بود.
بکوشیم از این سفره ی معنوی عقب نمانیم. دنیا بهانه ای زیباست برای نیک نامی دو سرا و قدم نهادن در جادههای پرشکوه عزت و سعادت. پس قدر دنیا و مال دنیا را خوب بدانیم و …