دیدگاه حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در مورد ولایت فقیه
امروزه بحثى مهمّ، تحت عنوان ولایت مطلقه فقیه، یا غیر مطلقه مطرح است. و جنابعالى نیز در کتب فقهى خود به این بحث اشاره اى کرده، و فرموده اید معناى کلمه مطلقه باید معلوم باشد. بنده معنایى براى این کلمه عرض مى کنم، و صرفنظر از این که شما این معنا را قبول، یا ردّ بکنید (هر چند در صورت عدم پذیرش، بسیار ممنون، بلکه خواهشمندم، دلیل آن را بیان فرمایید تا مزید هدایت باشد) آیا شما به این معنا ولایت فقیه را قبول دارید؟
مستحضر هستید که این بحث توسّط امام راحلرحمه الله این چنین مبسوط مطرح شد. ولى ما در کتابى که ایشان در این زمینه دارند عنوان (ولایت مطلقه) را ندیدیم. آنچه ایشان مى فرمودند این بود که ولایت فقیه از حیث دایره، همان اختیارات معصوم(علیه السلام) را دارد. پس این معنا بعد از ایشان یا در زمان ایشان (ولى نه توسّط ایشان) مطرح شد. به هر حال، در این رابطه سه نظریّه مى توان اظهار کرد:
۱ـ ولایت فقیه همه اختیارات معصوم(علیه السلام) را دارد; الاّ ما خرج بالدلیل.
۲ـ ولایت فقیه همه اختیارات معصوم را ندارد، و در محدوده قانون اساسى هم نیست، بلکه تمام این حکومت در اختیار شخصیّت حقوقى (فقهى و تقوایى) اوست. و هر جا امر و نهى و اصلاحى لازم ببیند حقّ دخالت دارد.
۳ـ ولایت فقیه در چهار چوب قانون اساسى است.
نظریّه سوّم اشکالات عدیده اى دارد; ولى هم اکنون در عرصه سیاست سوّمى و اوّلى معمولتر است. لطفاً در مورد معناى مورد نظر، و این که چطور آن معنا از ادّله استفاده مى شود، توضیحاتى بفرمایید.
جواب معظم له: ظاهراً تمام کسانى که در رابطه با ولایت فقیه بحث کرده اند، حتّى امام راحل(قدس سره) آن را مقیّد به رعایت مصالح مسلمین نموده اند. هیچ کس نمى گوید: (اگر مصلحت مسلمین جنگ است، فقیه حق دارد حکم به صلح کند، و اگر مصلحت مسلمین صلح است، فقیه حق دارد برخلاف آن، دستور جنگ بدهد). اصولا این ولایت براى حفظ مصالح اسلام و مسلمین است، نه بر خلاف آن. وقتى این اصل را بپذیریم، محدوده ولایت فقیه مشخّص مى شود. و منظور از مطلقه، همان مطلقه در دایره مصالح اسلام و مسلمین است. حتّى درباره معصومین(علیهم السلام) نیز مسأله غیر از این نیست. امام حسن(علیه السلام) به خاطر مصالح اسلام و مسلمین صلح کرد. و امام حسین(علیه السلام) به خاطر مصالح اسلام و مسلمین جنگید، و شهید شد. خداوند حضرت یونس(علیه السلام) را به خاطر ترک اولى، که به مصالح غیر واجبه امّت مربوط مى شد، در شکم ماهى زندانى کرد. شرح بیشتر در این مختصر نمى گنجد.
//////////////////////////////////////////////////////////////////////////
در یکى از استفتائات دیگر آمده که، که در مورد ولایت فقیه صورت گرفته، حضرتعالى فرموده اید: (از مسائل عملى است) منظور از مسائل عملى چیست؟ با توجّه به این که ولایت فقیه شأنى از شؤون امامت است. آیا این بحث مربوط به علم کلام نمى شود؟
و جواب له در این رابطه : با توجّه به این که ولایت فقیه به معناى بودن فقیه در رأس حکومت است، و حکومت وظایفى دارد که مردم باید طبق آن عمل کنند، جنبه عملى به خود مى گیرد. و حتّى در مورد ولایت امام، بخشى جنبه عقیدتى دارد، و بخش دیگر ـ که مربوط به حکومت است ـ جنبه عملى دارد