561031521282391331762041812531231835713814561*پیامبر شوق دیدار اویس را داشت:

اويس، از دلباختگان رسول گرامي اسلام‏صلي الله عليه وآله و از ياران و محبّين با وفاي حضرت اميرعليه السلام بود.

طبق مطالعات و تحقيقات به عمل آمده، اويس در يمن متولد شده اويس از راه شترباني روزگار را با مادر پير و نابينا و ناتوان خود سپري مي‏كند و از اين طريق امرار معاش كرده و به امورات مادر مهربان و سالخورده‏ي خود رسيدگي مي‏كند. وقتي از مادر اجازه طلبيد كه به مدينه به قصد زيارت حضرت رسول صلي الله عليه وآله مشرف شود، مادرش گفت كه رخصت مي‏دهم به شرط آن كه زياده از نيم روز توقف نكني، اويس به مدينه سفر كرد و چون به خانه‏ي حضرت پيغمبر صلي الله عليه وآله آمد، از قضا آن حضرت در خانه نبود. به ناچار به خاطر قولي كه مادر از او گرفته بود مدينه را به قصد يمن ترك كرد. چون پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله مراجعت كرد، فرمود: اين نور كيست كه در اين خانه مي‏نگرم. گفتند: شترباني كه اويس نام داشت به اين سرا آمد و باز شتافت. فرمود: اين نور را در خانهل ما هديه گذاشت و برفت، اويس هيچ گاه پيامبر صلي الله عليه وآله را نديد. آن حضرت در مورد او گويد: “تفوح روائح الجنة من قبل القرن و اشوقاه اليك يا اويس القرن،…”[ شيخ عباس قمي، منتهي الامال، ، ص 239] يعني بوهاي بهشت از جانب قرن مي‏وزد، اي اويس قرن! چه قدر به تو علاقه دارم، سپس فرمود: هر كه او را ملاقات كرد، از جانب من به او سلام برساند.

عرفا، اويس را سيد التابعين و خير التابعين ناميده‏اند.

در حالات عرفايي اويس گويند: بعضي از شب‏ها را مي‏گفت: امشب شب ركوع است و به يك ركوع شب را به صبح مي‏آورد. شبي را مي‏گفت: امشب شب سجود است و به يك سجده شب را سپري مي‏كرد. گفتند: اويس اين چه زحمت است كه بر خود مي‏بيني؟! گفت: كاش از ازل تا ابد يك شب بود و من او را به يك سجده مي‏گذراندم. اويس علاوه بر اين افتخارات، توفيق درك حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام را در جنگ صفين پيدا نمود و با حضرت بيعت كرد و در ركاب حضرت با دشمنان دين و امامت جنگيد تا اين كه در همان جنگ به فيض شهادت نائل آمد و توسط حضرت دفن گرديد.[ شيخ عباس قمي، منتهي الآمال، ص 239.]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *