به یه نفر میگن با کوش، جمله بساز. میگه: شلوار من کوش. میگن: این کوش به معنای کوشش است، میگه شلوار من کوشش. میگن نه بابا، کوشش یعنی کار. میگه: خب از اول می گفتین: شلوار کار من کوشش!!!!
- به یه شاگرد میگن با «ماتیز» جمله بساز. میگه: دیشب دزد اومد خونه مون گرفتیمیش، گفتن این که ماتیز نداره، شاگرد میگه خب ماتیز بودیم که گرفتیمش.!!!!
- به یارو میگن با آجر جمله بساز، میگه: با آجر جمله نمی سازند خونه می سازند.!!!
- کاش باران بیاد که غبار از صورتت بشوید، خودت که سال به سال صورتت را نمی شویی!!!.
- اگر شما لیسانس حال گیری داری، ما فوق تخصص انتقام داریم، این را گفتم که در جریان باشی.!!!!
- بچه هه همش تو امتحان نمره تک میاورد. مادرش بهش میگه: آخه به شما چی بگم. میگه: بگو تکاور!!!!
- گل مراد به حیف نون میگه: آقا ببخشید قبله کدوم طرفه . حیف نون میگه آدرس کجا را بهت دادن!!
- حیف نون چرا تو همش روزای آفتابی چتر میاوری؟ گل مراد: آخه بابام روزای بارونی چتر را میبره@@
- دوست داشتنی آ؛دم دنیا میدونی کیه؟ نگرد من نیستم آخه من فرشته ام..
- یکی از بچه های فامیل که 5 سالشه اومده به مامانش میگه:« از بازی های مسخره تبلت خسته شدم، یه چیز پیشرفته تر می خوام…»، ما بچه بودیم کاغذا می جویدیم می گذاشتیم توی لوله خودکار پرت می کردیم طرف تخته سیاه..
- گوشیم مونده خونه دوستم، رفتم بگیرمش، دیدم بیست پیام دارم بازش کردم دیدم: دوستم نوشته گوشیت مونده خونه ما بیا ببرش@@@
- بچه بودیم فکر می کردیم ماکارونی را مثل برنج میکارن درمیاد.بابا اونطوری نگاه نکنید، الان دیگه می دونم که درخت داره…
- عشق چیست؟ عشق مانند عینک سبزی است که هر کاهی را یونجه میبینه..
- گل مراد رتبه اول کنکور رو میاره بهش میگن چکار کردی. میگه: روزی 25 ساعت درس ی خوندم. بهش میگن مگه میشه، میگه آره: صبح یک ساعت زود تر بیدار می شدم!!!
- به گل مراد میگن به زنبیوایی که از کندو محافظت می کنند میگن: چی؟ میگه: میگیم خسته نباشید..
- به خرزو خان میگن بزرگ ترین آرزوی زندگیت چیه؟ میگه: دکتر بشم ماسک بزنم از اتاق عمل بیام بیرون بگم متأسفم!!!!
- خرزو خان میره دکتر میگه: دکترجان مشکل من اینه که کسی تحویلم نمی گیره. دکتره میگه: نفر بعد…
- هواپیمایی فاصیه بین شهر (1) تا شهر(2) را در عرض یک ساعت و بیست دقیقه طی می کند، ولی برگشت هواپیما هشتاد دقیقه طول می کشد. چطور این موضوع را توضیح می دهی؟
- یارو میره عیادت یکی از دوستانش، وقتی می خواد بره به اقوام دوستش که اونجا بود میگه: این دفعه مثل دفعه قبل نکنید که مریضتون مُرد وخبر نکردید…
- گل مراد رفته بود تماشای مسابقه دو و میدانی، وسط مسابقه از بغلیش می پرسه: بلخشد، اینا واسه چی دارن میدون؟! یارو میگه: برای اینکه به نفر اول جایزه میدن. گل مراد می خنده فکر می کنه، میپرسه: پس بقیشون واسه چی دارن میدون؟!!
- ولایت یعنی سرپرستی کسی.
چه کسی بهتر از خدا و رسول خداو اولیا برگزیده اش می تواند انسان را سرپرستی می کند؟ انسان بی ولایت یعنی انسان بی سرپرست. آیا کسی که سرپرست خوبی ندارد زندگی خوبی خواهد داشت؟؟!!
تلاش، ضرورتی برای پرواز…
مردی یک پیله کرم ابریشم پیدا کرد و با خونه به خانه برد. یک روز پیله کمی بازشد.مرد ساعت ها نشست و پروانه را تماشا کرد. پروانه خیلی تلاش می کرد تا بدن خود را از شکافت ایجاد شده، خارج کند. بعد از مدتی پروانه دست از تلاش کشید و حرکتی نکرد. به نظر می رسید که او تمام سعی خود را کرده است.و دیگر قادر به ادامه کار نیست. مرد تصمیم گرفت به پروانه کمک کند. او با یک قیچی پیله باز کرد و پروانه راحت از آن بیرون آمد. اما بدن
پروانه متورم بود و بالهایش چروکیده بودند. مرد مدتی به پروانه نگاه کرد و انتظار داشت، هر لحظه بالهایش بزرگ شوند و او پرواز کند، اما هیچ یک از این اتقاقها نیفتاد. در واقع پروانه تا آخر عمرش همان طور روی شکم خود می خزید و بدن متورم و بالهای چروکیده اش را به این طرف و آن طرف می کشید. مرد با نیت خیر این کار را انجام داده بود و نمی دانست چرا عاقبت آن چنین شده؟
پیله کرم ابریشم محکم بود و سعی و تلاش آن برای خروج از آن شکافت باریک، قانون طبیعت بود. برای آنکه آب اضافی از بدن پروانه خارج شود و او به رهایی از پیله گردد. گاهی تلاش کردن برای زندگی لازم و مفید است. اگر قرار بود بدن هیچ مانع و مشکلی زندگی را سپری کنیم، ناتوان می شدیم و آنچنان که باید، قوی نمی شدیم و هرگزقادر به پرواز نبودیم…
..
ههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه 😛 :lol:ههههههههههههههههههههههههههههه 😆
واقعاً عالی بود موفق باشید..