د- آیه ی ولایت در مورد امیرالمؤمنین علیه¬السلام
در زیارت غدیر از آیه ولایتیاد شده است که میفرماید:
«انما ولیکمالله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه ویوتون الزکاه و هم راکعون و من یتولالله و رسوله و الذین آمنوافان حزبالله هم الغالبون.»
سرپرست و ولی شما تنها خدا است و پیامبر او و آنها که ایمانآوردهاند، همانها که نماز برپا میدارند، و در حال رکوع زکاتمیدهند؛ و کسانی که ولایتخدا و پیامبرش و افراد با ایمان رابپذیرند، پیروزند، زیرا حزب و جمعیت خدا پیروز است.
مفسران اهل سنت و شیعه در شان نزول این آیه به نقل از ابوذر چنین مینویسند: ابوذر گفت: من به دو چشم خویش دیدم و به دو گوشخود شنیدم و چنانچه خلاف آن را نقل کنم، نابینا و ناشنوا گردم. که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
«علی قائد البرره و قاتل الکفره و منصور من نصره و مخذول منخذله؛ علی پیشوای نیکان و قاتل کافران است. هر کس او را یاریکند، از ناحیه خداوند یاری میشود و هر کس او را تنها بگذارد،خدا او را خوار میسازد.»
بدانید من روزی نماز ظهر را با پیامبر صلی الله علیه و آله خواندم. فقیری کمک خواست؛ اما کسی چیزی به او نداد. در این حال سائل دستهای خویش را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! تو شاهد باش که من در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله کمک خواستم اما کسی به من کمک نکرد.
علی علیه السلام که در حال رکوع بود و انگشتر در دست راست خویشداشت. به سائل اشاره کرد. سائل به سوی حضرت رفت و خاتم از انگشتر حضرت بر گرفت. رسول گرامی اسلام که این منظره رامشاهده کرده بود.- پس از نماز خویش دست به دعا برداشت و فرمود:
خدایا، موسی از تو خواستار شرح صدر و آسانی کار و باز شدن گره زبان خویش برای فهماندن کلامش شد و از تو خواست برادرش هارون را وزیر، پشتیبان و شریک در کارش قرار دهی و تو در پاسخ او فرمودی: «سنسد عضدک باخیک و نجعل لکما سلطانا فلا یصلون الیکما بآیاتنا» به زودی بازوان تو را به وسیله برادرت محکم و نیرومند میکنیم و برای شما سلطه و برتری قرار میدهیم و به برکت آیات ما بر شما دست نمییابند.
خدایا، من محمد پیامبر و برگزیده تو هستم. خدایا، به من سعه صدر و آسانی در کار عطا کن و علی را که از اهل من است. وزیر و پشتیبان من قرار بده.
پس سوگند به خدا هنوز کلام پیامبر صلی الله علیه و آله تمام نشده بود که جبرئیل نازل شد و گفت: ای محمد! بخوان: «انما ولیکمالله و رسوله... »
این شأن نزول را علاوه بر محدثان و مفسران شیعه بسیاری ازاهل سنت نیز نقل کردهاند.(2)
استحکام این روایت نزد اهل سنت به گونهای است که فاضلتفتازانی در کتاب شرح المقاصد (3) و مولی علی قوشچی درشرح تجرید میگویند: «انها نزلت باتفاق المفسرین فی علی ابن ابیطالب علیه السلام حین اعطی السائل خاتمه و هو راکع فی صلاته.»
به اتفاق مفسران این آیه در حق علی ابن ابی طالب علیه¬السلام نازلگردید، زمانی که انگشتری را در حال رکوع به سائل بخشید.
مرحوم علامه امینی (ره) شصت و شش سند برای این حدیث ذکر میکند که جویندگان میتوانند به آن مراجعه کنند حسان در این باره سرودهای دارد که در مدارک اهل سنت نیز نقلشده است:
«ایذهب مدحی و المحبین ضایعا و ما المدح فی ذات الاله بضائع فانت الذی اعطیت اذ انت راکع فدتک نفوس القوم یا خیر راکع بخاتمک المیمون یا خیر سید و یا خیر شار ثم یا خیر بایع فانزل فیکالله خیر ولایه و بینها فی محکمات الشرایع»
آیا مدح من و دیگر دوستداران و عاشقان ضایع میگردد؟! چنین نیست، مدحی که در راه خدا باشد از بین نخواهد رفت. تو بودی ای اباالحسن که در حال رکوع با انگشتری مبارک خود انفاق کردی.
جانهای مردم فدای تو باد ای بهترین رکوع کننده و ای بهترین آقاو خیرخواه و ای بهترین فروشنده «مال خود به خدا».
سپس خدای درباره تو آیه ولایت «انما ولیکمالله» را که بهترین ولایت است. نازل فرمود و آن را در کتاب آسمانی و آیات روشن خویش بیان کرد.
امام هادی علیه السلام در نامهای که به اهل اهواز ارسال داشت بر آنچه در این زیارت درباره آیه ولایت آمده تاکید ورزیده، میفرماید: صحیحترین خبری که قرآن به صحت آن نیز گواهی داده استحدیثی استکه به اتفاق نقل شده است که پیامبر گرامی اسلام فرمود: من دو جانشین و در تعبیر دیگر دو چیز گرانبها برای شما باقی میگذارم: کتاب خدا و عترت.
اگر به این دو چنگ زنید، هرگز گمراه نخواهید شد و این دو از یکدیگر جدا نمیشوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند.
ما شواهد این حدیث را آشکارا در آیه «انما ولیکمالله و رسوله...» میبینیم. «ثم اتفقت روایات العلماء فی ذلک لامیرالمومنین علیه السلام انه تصدق بخاتمه و هو راکع» سپس روایات دانشمندان به اتفاق بیانگر آن است که این آیه شریف درباره امیرمومنان علیه¬السلام نازل شد آن هم زمانی که حضرت در حال رکوع انگشترش را صدقه داد. سپس رسول گرامی آن را به روشنی بیان کرد و فرمود: هر کس من مولای اویم علی مولای اوست. خدایا، هر کس علی را ولی باشد تو نیز او را ولی باش و هر کس با او دشمن باشد تو نیز او را دشمن باش؛ و در حدیث دیگر میفرماید: علی علیه السلام قرضهای مرا پرداخت میکند و او بعد از من خلیفه شما است.
از اینها متوجه میشویم که قرآن بر درستی این اخبار گواهیداده، امت باید پذیرای آن باشد.
قراین زیر نشان میدهد مراد از «ولی» سرپرست و اولویت درتصرف است.
1- شأن نزول آیه ولایت
پس از اینکه پیامبر گرامی اسلام از خداوند خواست برای او وزیری از اهل خویش همانند هارون وصی حضرت موسی علیه¬السلام قرار دهد، اینآیه برای برآوردن این خواسته نازل شد و طبیعی است. آیه وقتی با خواست پیامبر صلی الله علیه و آله مطابق است که ولایت به معنای سرپرستی و وصایت باشد؛ زیرا در این صورت علی علیه¬السلام وزیر رسول خدا خواهد بود و خواسته آن حضرت اجابت شده است.
اگر ولایت به معنای «دوستدار» باشد، با خواست پیامبر همآهنگ نیست.
2- مفرد بودن «ولی» و عدم تکرار آن
آیه همان ولایت خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله را برای صدقه دهنده در حال رکوع نیز اثبات میکند؛ زیرا ولی به صورت مفرد آمده و تکراری صورت نگرفته است. با توجه به کلمه انما که در کلام عرب بیانگر انحصار است. آیه شریفه میفهماند که این ولایت در خدا و پیغمبر و شخصی که در حال رکوع صدقه داده، منحصر است؛ و در این صورت جز معنای سرپرستی و اولیت در تصرف معنایی نخواهد داشت؛ زیرا اگر ولی در آیه به معنای دوست باشد، نادرستی آن روشن است و دوست مردم به این سه منحصر نیست.
کیفیت انطباق آیه بر امام علی علیه¬السلام
گروهی میگویند: چگونه جمله «الذین آمنوا» در آیه ولایت بر امام علی علیه-السلام منطبق میشود در حالی که جمع است و نمیتواند برای فرد خاص استعمال شود.
در پاسخ به این اشکال گفتهاند: «الذین امنوا» جمع است؛ امابرای تعظیم و بیان قدر و جلالت امیرمومنان علی علیه¬السلام جمع به کار رفته است.
افزون بر این، در بسیاری از آیات برای فرد خاص جمع به کار رفته. دو نمونه از این آیات عبارت است از:
الف) مفسران در ذیل آیه «وآخرون اعترفوا بذنبهم خلطوا عملاصالحا و آخر سیئا عسی ان یتوب علیهم»؛ و گروهی دیگر به گناهان خود اعتراف کردند و کار خوب و بد را به هم آمیختند، امید میرود که خداوند توبه آنها را بپذیرد. گفتهاند: آیه مزبور با آن که جمع است. فقط درباره ابولبابه انصاری نازل شده است.
ب) در آیه «الذین قال لهم الناس ان الناس قد جمعوا لکم فاخشوهمفزادهم ایمانا؛ آنها که مردم به آنان گفتند مردم برای «حملهبه» شما اجتماع کردهاند، از آنها بترسید. پس بر ایمانشانافزود.»
نوشتهاند: گوینده این سخن نعیم ابن مسعود اشجعی بود، اما آیه به صورت جمع نازل شده است.
مرحوم علامه امینی(ره) بیست آیه ذکر میکند که در آنها لفظ جمع برموردی خاص دلالت دارد.
رابطه پرداخت زکات وتوجه تام امام علی علیه¬السلام در نماز گروهی نیز گفتهاند: یکی از مقامات علی علیه¬السلام این است که وقت نماز چنان به ذات باری تعالی توجه داشت که هیچ چیز نمیتوانست او را به خود مشغول سازد و حتی تیر از پای مبارکش بیرون آوردند. در این صورت چگونه ممکن استبه خواست سائل توجه کند و در حال رکوع انگشتر به او دهد؟!
بعضی پاسخ دادهاند: شنیدن صدای سائل و به کمک او پرداختن توجه به خویشتن نیست بلکه عین توجه به خدا است؛ علی علیه¬السلام در حال نماز از خود بیگانه بود نه از خدا؛ به عبارت دیگر، آنچه با روح عبادت سازگار نیست، توجه به مسائل مربوط به زندگی مادی و شخصی است و توجه به آنچه در مسیر رضای خدا است کاملاً با روح عبادت سازگار است. معنای غرق شدن در توجه به خدا این نیست که انسان بی اختیار احساس خود را از دست بدهد، بلکه با اراده خویش توجه خدا را از آنچه در راه خدا و برای خدا نیست بر میگیرد.
پاسخ دیگر این است که حالات حضرت به حسب نافله و نماز واجب فرق میکرد. در نماز واجب استغراق و حضور و خشوع چنان بود که از همه چیز جز عظمت الهی غافل میشد: اما در نماز نافله پرواز روحیاش این اوج و معراج را در همه حالات آن نداشته است؛ و ممکناست حضرت در حال نماز نافله صدقه به سائل بخشیده است.
شان نزول و کیفیت نقل آن نیز بر درستی این مساله گواهیمیدهد؛ زیرا نمازهای واجب به امامت رسول گرامی اسلام خوانده میشد و این مجال برای سائل پدید نمیآمد که تقاضایش را در حال نماز مطرح کند.
سومین پاسخ که مطلب را بیشتر روشن میکند در مطالعه و مشاهده حالات اولیای الهی نهفته است. آنان در سیر و سلوک روحی و میقاتالهی خویش گاه چنان بی¬تاب و محو جمال ربوبی میشدند که از همه آنچه در اطرافشان میگذشت غافل بودند.
بی خود از شعشه پرتو ذاتم کردند باده از جام تجلی صفاتم دادند برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر وه که با خرمن مجنون دل افکار چه کرد
در حالات حضرت یعقوب پیامبر آمده است: از او پرسیدند: چگونه از پیراهن یوسف جایگاهش را تشخیص دادی اما در چاه کنعان او راندیدی؟!
یکی پرسید: زان گم گشته فرزند کهای روشن ضمیر پیر خردمند ز مصرش بوی پیراهن شنیدی ولی در چاه کنعانش ندیدی.
در جواب گفت: جذبهها و حالات مختلف است و بر این اساس، تجلیات و درخششها نیز متفاوت.
بگفت احوال ما برق جهان است گهی پیدا گهی در زیر خاک است.
از پیامبر گرامی اسلام نقل شده است که فرمود: «لی معالله وقتلا یسعها ملک مقرب و لا نبی مرسل».
مرا حالاتی است که هیچ فرشته مقرب الهی و پیامبر مرسلی به آننرسد.
براین اساس، میتوان گفت: آن زمان که تیر از پای مبارک علی علیه¬السلام بیرون آورده میشد و حضرت هیچ التفاتی به آن نداشت، به اوج این پرواز و قله متعالی فنای فیالله مربوط است. اما زمانیکه به سائل توجه میکند، در حالی است که این پرواز و معراج روحیدر آن اوج نیست.
البته دست ما خاکیان از سفر روحانی و درک شیوه و توجه تامحضرت به باری تعالی کوتاه است و آن بزرگواران چنان است که خودفرمود: «لا یرقی الی الطیر» هیچ تیز پروازی بر ستیغ و بلندای دانش و معنویت من دست نمییابد.
مبالغه در قیمت انگشتر
انفاق انگشتر به وسیله امیرموؤمنان علیه¬السلام با حقایق تاریخی کهدر منابع اسلامی فریقین وارد شده است. اثبات میشود. البته دراین میان پیرایههایی است که باید آن را از واقعیت این رخداد جدا ساخت. از آن جمله مبالغههایی است که در قیمت انگشتر شدهاست. گروهی بهای آن را معادل خراج و مالیات شام ذکر کردهاند.
این قیمت به دلایل زیر نمیتواند اساس درستی داشته باشد.
1- مستند این تخمین ضعیف است و در روایات معتبر و صحیحی که در شان نزول ذکر شده، اثری از آن دیده نمیشود.
2- مطالعه در حالات و زندگی حضرت بیانگر آن است که حضرت از اموال نفیس و گرانبها استفاده نمیکرد. آنچه در روایات مورد اتفاق و معتبر آمده این است که «و کان یتختم بها»؛ حضرتهمواره از این انگشتر استفاده میکرد. بی تردید اگر انگشتر از نظر ارزش در سطح بالایی بود، حضرت به صورت مستمر از آن استفاده نمیکرد آن هم با موقعیت طاقت فرسای مسلمین در مدینه. این سخنان در قیمت انگشتر در ملاک ارزش بودن جاذبههای مادی ریشه دارد.
آنچه در این فضلیت، شخصیت امام علی علیه¬السلام را آشکار میسازد، اخلاص و ایثار در راه خداست نه ارزش مادی انگشتر. این روح عبودیت استکه کار نیک را به سوی خدا رهنمون میکند و موجب نزول آیات حقمیگردد.
در این زمینه، آیات دیگری نیز مورد استناد امام هادی علیه¬السلام قرارگرفته است. (4)