پیامک های مذهبی

پیامک های مذهبی

سلام. از کربلا و بین الحرمین روبروی گنبد آقا امام حسین(ع) دعا گوی، شما و خانواده محترمتان بودن توفیق میخواهد، که ما نداریم. لذا از منزل دعا گوی شما هستم…

اگر (+) خدا بشی میتونی (-) هر کسی زندگی کنی.
ما را دعا کاش فراموش نسازند آنان که به توفیق خدا اهل دعاین.
خدایا تو را غریب دیدم و غریبانه غریبت شدم، تو را بخشنده دیدم و گناهکار شدم، تو را وفا دار دیدم و هرجا رفتم بازگشتم، تو را گرم دیدم و در سردترین لحظه ها سراغت آومدم تو مرا چه دیدی که وفا دار مانده ای.
یوسف می دانست تمام درها بسته هستند، اما به خاطر خدا حتی به سوی درهای بسته دوید و تمام درهای بسته برایش با شد… اگر تمام درهای دنیا برویت بسته بود باز هم به سوی آنها برو، چون خدای تو و یوسف یکیست.
خدایا حکمت قدمهایی را که برایم برمی داری آشکار کن، تا درهایی را که به سویم می گشایی ندانسته نبندم، و درهایی را که به رویم می بندی به اصرار نگشایم.
معبودا، مرا به بزرگی چیزهای که داده ای آگاه و راضی کن، تا کوچکی چیزهای را که ندارم آرامشم را به هم نریزد…
زندگی کوتاه تر از آن است که به خصومت بگذرد و قلب ها گرامی تر از آنند که بشکنند، آنچه از روزگار به دست می آید به خنده نمی ماند و آنچه که از دست برود با گریه جبران نمی شود، فردا خورشید طلوع خواهد کرد حتی اگر ما نباشیم.
تا خدا هست دل تنها نیست ، اسیر لطف خدا باش که بی خدا هرگز زندگی زیبا نیست..
دو نفر همیشه مریض اند! دو نفر همیشه شکست میخورند! آنان که می اندیشند و عمل نمی کنند و آنان که نمی اندیشند و عمل می کنند.
از کودک فال فروشی پرسیدم چه می کنی؟ گفت از حماقت انسانها تکه نانی به دست می آورم، اینان از منی که امروز در خود مانده ام! فردایشان را می خواهند.
دعایت می کنم من در میان ربنای سبز دستانت؛ دعایم کن سر سجاده سبزت میان بعض چشمانت، گمانم هم دعای من بگیرد هم دعای تو… دعایم کن.
یادم کن آن دم که خدا را تلاوت میکنی شاید به صداقت قلب پاکت اجابت شوم.
گفتم خدایا زا همه دلگیرم، گفت: حتی من؟ گفتم نگران روزیم: گفت آن با من؟ گفتم خیلی تنهام: گفت تنها تر از من؟ گفتم درون قلبم خالیست: گفت پُرش کن از عشق من؟ گفتم دست نیاز دارم گفت بگیر دست من؟ گفتم خیلی از تو دورم: گفت اما من از تو نه؟ گفتم آخر چگونه آرام بگیرم: گفت با یاد من؟ گفتم با این همه مشکا چه کنم: گفت توکل به من؟ گفت هیچ کس کنارم نیست: گفت به جز من؟ گفتم خدایا چرا اینقدر من میگویی من: گفت چون من از تو هستم وتو از من…
در مقابل تقدیر خداوند مثل کودک یکساله باش، که وقتی او را به هوا می اندازی، می خندد، چون ایمان دارد تو او را خواهی گرفت.