بازگشت به صفحه اصلی دانشنامه»»»

«اماميه»

اماميّه، نام عمومي فرقه‏هايي است که به امامت بلافصل علي بن ابيطالب‏عليه السلام و فرزندان او معتقدند. (1).

از ديدگاه آنان، جهان از امام تهي نتواند بود و منتظر خروج واپسين امام هستند که در آخِرُالزّمان ظهور مي‏کند و جهان را پس از آنکه پر از ستم و بيداد شده، مالامال از عدل و داد مي‏فرمايد.

«امام» (از ريشه امّ) به معناي قصد کردن است و «امام» کسي است که مقتدا و پيشواي ديگران باشد. به قافله سالار نيز امام گويند. (2).

در قران کريم به معناي راهنما و دليل و… آمده است. پيش نماز را نيز امام گويند و به اين معنا نخستين امام مسلمين حضرت ختمي مرتبت بود و پس از وي پيشوايي و پيش نمازي به جانشينان او رسيد. (3).

«امامت» در شيعه رياست عامّه مسلمانان در امور دين و دنيا و نيابت از پيامبرصلي الله عليه وآله است. عقلاً واجب است که پيغمبر براي خود جانشيني تعيين کند؛ زيرا امامت «لطف خداوند» بر بشر است و اگر براي مردمان پيشواي عادلي باشد که از او اطاعت کنند تا حق مظلوم را از ظالم بستاند و ستمگران را از بيداد و ستم باز دارد و مردم را به صلاح و سداد آورد؛ موجب خير دنيا و آخرت ايشان خواهد بود.

در نظر شيعه اماميّه، امام بايد داراي اوصاف و شرايطي باشد:

يکم. بايد «معصوم» باشد؛ يعني، با وجود قدرت بر انجام فعل، هيچ انگيزه‏اي بر ترک طاعت و ارتکاب معصيت عمداً و يا سهواً در او وجود نداشته باشد.

دوم. امام بايد «مَنصُوصٌ عليه» باشد؛ زيرا عصمت از امور باطني است و کسي جز خداوند بر آن آگاه نيست. پس خداوند – که بر عصمت او دانا است – بايد به امامت او به نص حکم کند و يا کرامتي از امام صادر شود، که صدق دعوي او را برساند.

سوم. امام بايد «اَفْضَل» مردم زمان خود باشد.

چهارم. امام بر حق بعد از پيامبر اکرم‏صلي الله عليه وآله، حضرت علي‏عليه السلام و بعد از آن يازده فرزند او هستند که همه معصوم و در عهد خود افضل خلايق بودند. آنان به نص صريح امام قبلي، به اين مقام تعيين شده‏اند.

همچنين شيعيان اماميّه اثني عشريه معتقدند: امامان داراي «علم لَدُنّي» هستند و آن علمي است که مفهوم تمام دين و علوم غيبي و همه دانستني‏هاي جهان را در بر مي‏گيرد. اين علم لدني و مخفي، بر حضرت علي‏عليه السلام مکشوف شد و از آن حضرت پياپي به ديگر امامان منتقل گرديد، بنابراين امام از همه وقايع گذشته و آينده جهان اطلاع دارد. همچنين معتقدند: به جاي «وحي» – که بر پيغمبران نازل مي‏گردد – امامان ملهم از غيب هستند و خداوند امور غيبي را به آنان الهام مي‏کند.

و ايشان را از اسرار عالم آگاه مي‏سازد؛ با اين فرق که پيغمبرصلي الله عليه وآله جبرئيل را مي‏ديد و کلام او را مي‏شنيد؛ اما امام کلام جبرئيل را مي‏شنود ولي او را نمي‏بيند.

از ديدگاه شيعه اماميّه، وجود امام بر روي زمين، دليل «لطف خداوند» بر خلايق است. حکمت و عدالت اقتضاي چنين لطفي را مي‏کند؛ از اين جهت خداوند در هر عصري امامي را بر مردم مي‏گمارد، تا هادي و رهبر ايشان باشد و آنان را از خطا و گمراهي نگه دارد.

 منابع ومآخذ:

——————–منبع کلی کتاب فرهنگ نامه مهدویت———————————

منابع مطالب:

(1). شهرستاني، الملل والنحل، ج 1، ص 179.
(2). لسان العرب، ج 12، ص 24؛ مجمع البحرين، ج 6، ص 14.
(3). ر.ک: يس )36(، آيه 12؛ بقره )2(، آيه 124؛ هود )11(، آيه 17؛ فرقان )25(، آيه 74؛ احقاف )46(، آيه 12.

——————————————————————————–

author-avatar

درباره چهارده خورشید

امام حسين (ع) فرمود: «پروردگارا! آن كه تو را نيافت، چه يافت و آن كه تو را يافت، چه از دست داد؟». (بحار الانوار، ج ۹۵ ص ۲۲۶ ح۳ )

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *